نقد فیلم «مجمع کاردینالها» (Conclave)؛ رقابت قدرت، ایمان و اخلاق در دنیای پاپها

کارگردان و پیشینه هنری او
فیلم «مجمع کاردینالها» (Conclave) به کارگردانی ادوارد برگر (Edward Berger) ساخته شده است، فیلمسازی که با آثار برجستهاش در نمایش پیچیدگیهای انسانی شناخته میشود. او پیشتر با فیلم «در جبهه غرب خبری نیست» (All Quiet on the Western Front) موفق به کسب جایزه اسکار بهترین فیلم بینالمللی شد. برگر با سبک دقیق خود در نمایش بحرانهای روانی و اجتماعی، این بار به سراغ داستانی در دل یکی از محرمانهترین و تأثیرگذارترین رویدادهای کلیسای کاتولیک رفته است: انتخاب پاپ. توانایی او در ترکیب تعلیق و روایت عمیق، «مجمع کاردینالها» را از یک درام مذهبی ساده به اثری قدرتمند در بررسی تضادهای انسانی تبدیل کرده است.
بازیگران و شخصیتها
- رالف فاینز (Ralph Fiennes): کاردینال لارنس، شخصیت اصلی و رهبر جلسات.
- استنلی توچی (Stanley Tucci): کاردینال بلینی، نماینده دیدگاههای لیبرال.
- سرجیو کاستلیتّو (Sergio Castellitto): کاردینال تدسکو، نماینده محافظهکاری افراطی.
- جان لیتگَو (John Lithgow): کاردینال ترامبلِی، نامزدی قدرتمند از آمریکا.
- لوسیان امساماتی (Lucian Msamati): کاردینال آدیمی، نامزد نیجریایی که با چالشهای گذشته خود مواجه است.
- کارلوس دیهِز (Carlos Diehz): کاردینال بنیتز، یک نامزد غافلگیرکننده از کابل.
- ایزابلا روسلینی (Isabella Rossellini): راهبهای ناظر که با زیرکی اوضاع را بررسی میکند.
داستان فیلم
فیلم با صحنهای نفسگیر آغاز میشود؛ کاردینال لارنس (با بازی رالف فاینز Ralph Fiennes) با اضطراب و شتاب کیف خود و زوکِتو (Zucchetto)، کلاه مخصوص کاردینالها، را حمل میکند و به اتاق پاپ در حال مرگ میرسد. سایر روحانیون نیز در کنار او دعا میکنند. پس از مرگ پاپ، مراسمی نمادین آغاز میشود: برداشتن حلقه معروف «ماهیگیر» (Ring of the Fisherman) از دست او و نابودی مهر آن. این اقدام، نه تنها پایان دوران او، بلکه آغاز رقابتی پرتنش برای انتخاب جانشین او است.
پس از این، مجمع کاردینالها (Conclave) در واتیکان تشکیل میشود. کاردینال لارنس، که رئیس جلسه است، وظیفه دارد کاردینالها را در فضایی محرمانه در کلیسای سیستین هدایت کند تا با رأیگیری پاپ جدید انتخاب شود. فرآیند رأیگیری بهطور دقیق و سنتی انجام میشود: رأیها شمارش و سپس سوزانده میشوند. دود سفید از دودکش بیرون میآید تا انتخاب پاپ جدید را اعلام کند و دود خاکستری نشاندهنده عدم توافق است.
لارنس که خود به شک درباره نقش و جایگاهش دچار است، تلاش میکند تا دیدگاههای متضاد کاردینالها را مدیریت کند. با این حال، هرچه بیشتر در جریان رقابتها و اختلافات عمیق میان کاردینالها غرق میشود، متوجه پیچیدگیهای اخلاقی و سیاسی این فرآیند میشود. یکی از کاردینالها، بلینی (با بازی استنلی توچی Stanley Tucci)، که دیدگاههای لیبرال و مدرن دارد، با مقاومت شدیدی از سوی سنتگرایان روبهرو میشود.
در طرف دیگر ماجرا، کاردینال تدسکو (با بازی سرجیو کاستلیتّو Sergio Castellitto) نماینده سنتگرایی افراطی است که به بازگشت به ارزشهای قدیمی، از جمله استفاده از زبان لاتین، اصرار دارد. این تضاد دیدگاهها باعث افزایش تنش در جلسات میشود. همزمان، یک شخصیت غیرمنتظره، کاردینال بنیتز (با بازی کارلوس دیهِز Carlos Diehz)، از کابل وارد رقابت میشود و تمام محاسبات را تغییر میدهد.
فیلم با پیچشی غیرمنتظره به پایان میرسد که هم مخاطب را شوکه میکند و هم پرسشهای عمیقی درباره قدرت، اخلاق و ایمان مطرح میسازد. این پایان، تلاقی جذابی از معما و فلسفه را به نمایش میگذارد که تا مدتها در ذهن بیننده باقی میماند.
نکات، ویژگیها و نقد
۱. بازیگری برجسته
بازی رالف فاینز در نقش کاردینال لارنس یکی از نقاط قوت اصلی فیلم است. او با عمق و پیچیدگی، نقش یک رهبر مذهبی را به تصویر میکشد که میان مسئولیت، شک شخصی و اخلاقیات گرفتار شده است. استنلی توچی با بازی درخشان خود در نقش بلینی، به عنوان نمادی از تغییر و پیشرفت، تضادی جذاب با محافظهکاری تدسکو ارائه میدهد. ایزابلا روسلینی (Isabella Rossellini) نیز در نقش یک راهبه ناظر، حضوری کوتاه اما تأثیرگذار دارد که بیننده را شیفته میکند.
۲. زیبایی بصری و فیلمبرداری
فیلمبردار برجسته استفان فونتین (Stéphane Fontaine) با استفاده از تضادهای رنگی، جزئیات معماری واتیکان را با لباسهای قرمز کاردینالها و یونیفرمهای گارد سوئیسی ترکیب کرده و فضایی خیرهکننده خلق کرده است. این تصویرسازی، حس تاریخی و معنوی فیلم را تقویت میکند.
۳. روایت معمایی و پیچیده
فیلم بهشکلی موفقیتآمیز تعلیق و درام را با هم ترکیب میکند. رقابت میان کاردینالها، افشای رازهای گذشته و لحظات تنشزا، فضایی مانند یک رمان جنایی ایجاد کرده است.
۴. پرداختن به مفاهیم اجتماعی و دینی
فیلم سؤالات مهمی را درباره کلیسا و مدرنیته مطرح میکند: آیا کلیسا باید به سنتهای خود پایبند بماند یا برای بقای خود تغییر کند؟ آیا انتخاب پاپی از آفریقا، صرفاً اقدامی نمادین است یا نشاندهنده تغییر واقعی؟
۵. دیالوگهای هوشمندانه
دیالوگهای فیلم، با طنزی هوشمندانه و لحظاتی فلسفی، مخاطب را به تفکر درباره مفاهیمی همچون قدرت و ایمان دعوت میکنند.
۶. پیچش نهایی داستان
پایان غیرمنتظره فیلم یکی از مهمترین نقاط قوت آن است. این پیچش، نه تنها داستان را به اوج میرساند، بلکه مفاهیم عمیقتری از تضادهای اخلاقی را آشکار میکند.
۷. اقتباس دقیق از منبع
فیلم بر اساس رمان پرفروش رابرت هریس (Robert Harris) ساخته شده است و توانسته است محتوای جذاب کتاب را بهخوبی به زبان سینما ترجمه کند.
۸. نقد اجتماعی و سیاسی
فیلم با اشارههای دقیق خود به رقابتهای سیاسی و اجتماعی، تصویری واقعی و بهروز از کلیسا ارائه میدهد، بدون آنکه به کلیشههای رایج بیفتد.
این نوشتهها را هم بخوانید