.

مشت‌زنان سیاسی در تاریخ چین: جنبش بوکسورها

جنبش بوکسورها یا شورش بوکسورها (Boxer Rebellion) یکی از مهم‌ترین وقایع تاریخی در پایان قرن نوزدهم چین است که به نمادی از مبارزه مردم چین علیه استعمار خارجی و دخالت‌های فرهنگی تبدیل شد. این جنبش از سوی گروهی موسوم به اتحادیه هماهنگ و درست (Society of Righteous and Harmonious Fists) شکل گرفت که اعضای آن به «بوکسورها» یا «مشت‌زنان سیاسی» معروف بودند. بوکسورها برای مقابله با قدرت‌های استعماری و مبلغان مسیحی به پا خواستند و تلاش کردند با تکیه بر سنت‌ها و اعتقادات بومی، از ارزش‌های فرهنگی و استقلال سرزمین‌شان دفاع کنند. در ادامه به بررسی دقیق‌تر این جنبش، دلایل شکل‌گیری آن، نقش امپراتریس دواگر سی‌شی، و پیامدهای شورش بوکسورها می‌پردازیم.


پیشینه جنبش بوکسورها: ترکیب نارضایتی‌های اجتماعی و فشارهای استعماری

در اواخر قرن نوزدهم، چین به دلیل امتیازهای خاصی که به کشورهای استعماری داده بود، دچار مشکلات اقتصادی و سیاسی شد. قدرت‌های خارجی از جمله بریتانیا، فرانسه، آلمان و ژاپن با بهره‌گیری از این امتیازها، بخش‌های بزرگی از اقتصاد و تجارت چین را تحت کنترل خود درآورده بودند. همچنین مبلغان مسیحی خارجی با ترویج دین مسیحیت، نوعی تعارض فرهنگی و دینی را در چین به وجود آوردند و موجب شدند که جامعه چینی احساس خطر کند.

علاوه بر این، دودمان چینگ (Qing Dynasty) که در آن زمان حکومت را در دست داشت، به دلیل ضعف مدیریتی و ناتوانی در مقابله با مشکلات داخلی، با نارضایتی عمومی مواجه شد. این شرایط موجب شد که اتحادیه‌ای با نام «اتحادیه هماهنگ و درست» شکل بگیرد و بوکسورها از دل این اتحادیه پدید آیند. بوکسورها خود را پاسدارانی از فرهنگ و ارزش‌های چین می‌دانستند و معتقد بودند که باید با کمک قدرت‌های روحانی و مهارت‌های رزمی، کشورشان را از نفوذ خارجی آزاد کنند.


باورها و توانمندی‌های بوکسورها

بوکسورها از مردمان بومی و رزمی‌کارانی تشکیل شده بودند که به ورزش‌های رزمی سنتی چین تسلط داشتند. این افراد بر این باور بودند که از طریق فنون رزمی و تمرینات معنوی می‌توانند قدرت ماورایی پیدا کنند و در برابر سلاح‌های پیشرفته بیگانگان مقاوم باشند. بوکسورها خود را قادر به مقاومت در برابر گلوله‌های دشمن می‌دانستند و این باور موجب شد که روحیه‌ای جسورانه و بدون ترس در مقابله با قدرت‌های استعماری به دست آورند. همچنین، بوکسورها از رسوم بومی و آیین‌های مذهبی برای افزایش اعتماد به نفس و انگیزه مبارزه بهره می‌بردند.

این باورها و توانمندی‌ها، آن‌ها را به افرادی شجاع و مقاوم تبدیل کرده بود که می‌خواستند با دستان خالی و بدون تجهیزات پیشرفته، از کشور خود در برابر نفوذ خارجی دفاع کنند. این جنبش به‌سرعت در میان جوانان بومی چین محبوبیت یافت و به نیرویی برای مقابله با استعمار تبدیل شد.


نقش امپراتریس دواگر سی‌شی در حمایت از بوکسورها

امپراتریس دواگر سی‌شی (Empress Dowager Cixi)، یکی از قدرت‌مندترین و تأثیرگذارترین شخصیت‌های سیاسی دودمان چینگ بود که ابتدا به جنبش بوکسورها علاقه‌ای نشان نداد و حتی آن‌ها را به عنوان تهدیدی برای حکومت می‌دید. اما با افزایش فشارهای خارجی و نفوذ استعماری، سی‌شی از این جنبش به عنوان ابزاری برای مقابله با بیگانگان استفاده کرد. او با حمایت غیرمستقیم از بوکسورها و استفاده از روحیه مبارزه‌جویانه آنان، تلاش کرد که توجه کشورهای خارجی را از دولت خود منحرف کرده و به نحوی از این جنبش به نفع خود بهره‌برداری کند.

سی‌شی به ارتش دستور داد که در برخی مواقع از بوکسورها حمایت کند و به آن‌ها اجازه داد که به پایگاه‌های خارجی و مراکز مسیحی حمله کنند. با این حال، حمایت او از بوکسورها در نهایت با شکست شورش، به کاهش قدرت سیاسی او منجر شد و به تضعیف بیشتر دودمان چینگ انجامید.


رویدادهای کلیدی شورش بوکسورها

شورش بوکسورها در سال ۱۹۰۰ به اوج خود رسید. اعضای این جنبش به مراکز تجاری و مذهبی خارجی‌ها حمله کردند و بسیاری از مبلغان مسیحی و شهروندان خارجی در این حملات کشته شدند. کشورهای خارجی از جمله بریتانیا، ژاپن، روسیه، فرانسه و آلمان با تشکیل ائتلاف بین‌المللی، نیروی نظامی مشترکی را برای سرکوب این شورش به چین فرستادند. نیروهای ائتلاف با تجهیزات پیشرفته و نیروی نظامی قوی توانستند شورش بوکسورها را به سرعت سرکوب کنند.


پیامدهای شکست شورش بوکسورها و اثر آن بر تاریخ چین

پس از سرکوب شورش بوکسورها، دولت چین مجبور به امضای پیمان صلح پکن (Boxer Protocol) شد. بر اساس این پیمان، چین به پرداخت غرامت‌های سنگین به کشورهای خارجی محکوم شد و امتیازات ویژه‌ای به آن‌ها داد. این پیمان باعث شد که دودمان چینگ بیش از پیش تحت نفوذ خارجی قرار گیرد و ضعیف‌تر شود.

شکست بوکسورها همچنین به تقویت احساسات ناسیونالیستی در چین کمک کرد. شکست این جنبش باعث شد که بسیاری از جوانان و تحصیل‌کردگان چینی به دنبال اصلاحات سیاسی و پایان دادن به نفوذ خارجی باشند. این تحولات به مرور زمینه را برای جنبش‌های جدید مانند جنبش چهارم می (May Fourth Movement) و انقلاب ۱۹۱۱ (1911 Revolution) فراهم کرد و نهایتاً به سرنگونی دودمان چینگ و تشکیل جمهوری چین انجامید.


تحلیل اجتماعی و روان‌شناختی بوکسورها

جنبش بوکسورها نمادی از خشم و نارضایتی عمومی نسبت به نفوذ خارجی و مشکلات داخلی بود. بسیاری از بوکسورها از طبقات پایین جامعه برخاسته و با سختی‌های زندگی و تبعیض‌های اجتماعی مواجه بودند. باور به قدرت‌های ماورایی و نیروی روحی که بوکسورها به آن‌ها اعتقاد داشتند، واکنشی به محدودیت‌های مادی و ناتوانی در مقابل قدرت‌های بیگانه بود. به نوعی، این جنبش بازتابی از تمایل عمیق مردم چین برای بازپس‌گیری کنترل بر سرنوشت خود و حفظ هویت ملی‌شان بود.


اثرات ماندگار جنبش بوکسورها بر چین

جنبش بوکسورها هرچند شکست خورد، اما به عنوان الگویی برای مبارزه علیه استعمار و تقویت احساسات ناسیونالیستی باقی ماند. بسیاری از فعالان ملی‌گرا و حتی اعضای حزب کمونیست چین از بوکسورها الهام گرفتند و برای بازگرداندن عزت ملی و اقتدار چین به جنبش‌های مشابه روی آوردند. این شورش از دیدگاه تاریخی و اجتماعی، نخستین نمونه برجسته مقاومت مردمی چین در برابر سلطه‌گری بیگانگان بود و به شکل‌گیری جریانات جدید و انقلاب‌های بعدی کمک کرد.


  این نوشته‌ها را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]