علت های سرگیجه | راههای تشخیص و درمان آن

شاید برایتان پیش آمده باشد که ناگهان ایستادهاید و احساس کردهاید زمین زیر پایتان میلرزد. سرگیجه، این احساس گیجکننده و ناپایدار، یکی از عجیبترین و شایعترین شکایتهای پزشکی است. گاهی آنقدر کوتاهمدت است که به آن توجهی نمیشود و گاهی آنقدر شدید که باعث افتادن و ترس واقعی میشود. سرگیجه میتواند دلایل سادهای مثل کمآبی یا خستگی داشته باشد، یا نشانهای از مشکلات جدیتر در گوش داخلی یا مغز باشد. جالب است بدانید که سرگیجه بیشتر از آنکه به فشار خون مربوط باشد، به تعادل بدن وابسته است. در بسیاری از موارد، این نشانه نادیدهگرفتهشده، راهی برای فهمیدن چیزی پنهان در بدن است. سرگیجه اگر درست تشخیص داده نشود، میتواند بارها و بارها تکرار شود و زندگی روزمره را مختل کند.
از کسی شنیدم که میگفت همیشه فکر میکرد سرگیجهاش به خاطر کمخونی است، تا زمانی که یک پزشک تشخیص داد دچار التهاب گوش داخلی شده. گاهی ما به اولین دلیل احتمالی فکر میکنیم، در حالی که بدن دلایل متفاوتتری دارد. در جایی خواندم که برخی سرگیجهها مربوط به اختلال در اعصاب بینایی هستند و ربطی به گوش یا قلب ندارند. سرگیجه، بسته به نوع آن، نشانهای از چند مسیر مختلف در بدن است که هر کدام نیاز به درمان خاص خود دارند. تفاوت بین احساس سبک شدن سر، چرخش محیط یا احساس حرکت بدن در حالت ایستاده، کلید تشخیص نوع سرگیجه است. وقتی این تفاوتها را یاد بگیریم، بهتر میتوانیم دلیل دقیق این مشکل را پیدا کنیم. آگاهی از ساختار پیچیده سرگیجه، نخستین قدم برای عبور از آن است.
شاید سالها فکر کرده باشید سرگیجه فقط به افت فشار یا قند خون مربوط است، اما این تصور تنها بخشی از واقعیت است. در واقع، سرگیجه بهنوعی ناهماهنگی میان سه سیستم اصلی بدن مربوط میشود: بینایی، گوش داخلی و مغز. هرگاه یکی از این بخشها پیام اشتباهی به مغز ارسال کند، نتیجه آن میشود سرگیجه. حتی وضعیت روحی ما نیز میتواند تأثیرگذار باشد؛ اضطراب، ترس و حملات پانیک گاهی باعث سرگیجه میشوند. راههای تشخیص سرگیجه شامل معاینات تعادلی، تستهای گوش و حتی تصویربرداریهای مغزی است. درمان نیز از مانورهای حرکتی ساده گرفته تا داروهای تخصصی و فیزیوتراپی متفاوت است. در ادامه با حقایقی کمتر شنیدهشده درباره علتهای سرگیجه و راههای تشخیص و درمان آن آشنا خواهید شد.
۱- سرگیجه چیست و چگونه از دیگر اختلالات تفکیک میشود؟
سرگیجه Dizziness مفهومی عمومی است که اغلب با احساس چرخش، سبکی سر یا عدم تعادل تعریف میشود. اما نباید آن را با غش کردن Fainting یا ضعف عضلانی اشتباه گرفت. در واقع، سرگیجه یک نشانه است، نه یک بیماری خاص. پزشکان برای تشخیص بهتر، آن را به چند نوع تقسیم میکنند: سرگیجه واقعی Vertigo، احساس سبکی سر، عدم تعادل Unsteadiness و حالت پیشغش Presyncope. سرگیجه واقعی معمولاً احساس چرخش محیط به دور سر یا بالعکس است و اغلب با مشکلات گوش داخلی مرتبط است. در حالیکه احساس سبکی سر ممکن است ناشی از اضطراب یا افت فشار باشد. دانستن تفاوت بین این حالتها برای شروع درمان ضروری است. این نکته باعث میشود بسیاری از بیماران بهجای پیگیری دقیق، تنها به مصرف داروی فشار خون بسنده کنند. تشخیص نوع دقیق سرگیجه، کلید حل آن است. آگاهی از این تفکیک اولیه، باعث صرفهجویی در زمان، هزینه و انرژی برای درمان درست میشود.
۲- نقش گوش داخلی در ایجاد سرگیجههای وضعیتی
بخش مهمی از سرگیجههای واقعی مربوط به اختلال در سیستم تعادلی گوش داخلی است. یکی از شایعترین انواع آن، سرگیجه وضعیتی خوشخیم پاروکسیسمال Benign Paroxysmal Positional Vertigo یا BPPV است. در این بیماری، ذرات ریزی به نام «کریستالهای اتولیتی» Otolith Crystals از جای خود در مجاری نیمدایرهای گوش جدا میشوند. حرکت این ذرات در هنگام تغییر وضعیت سر باعث ارسال سیگنالهای اشتباه به مغز میشود. نتیجه آن احساس چرخش ناگهانی محیط بهویژه هنگام دراز کشیدن یا تغییر جهت سریع است. این نوع سرگیجه معمولاً چند ثانیه طول میکشد اما بسیار آزاردهنده است. درمان اصلی آن انجام مانورهایی مانند مانور اپلی Epley Maneuver است که توسط پزشک یا فیزیوتراپیست انجام میشود. برخلاف تصور، نیازی به داروهای قوی نیست. شناخت نقش گوش داخلی در سرگیجه وضعیتی، مسیر درمان را سادهتر میکند.
۳- افت فشار خون ارتواستاتیک؛ علت ساده اما نادیده گرفتهشده
یکی دیگر از دلایل شایع سرگیجه، افت فشار خون هنگام ایستادن است که به آن «افت فشار خون وضعیتی» Orthostatic Hypotension گفته میشود. این وضعیت وقتی رخ میدهد که فرد بهسرعت از حالت نشسته یا خوابیده به حالت ایستاده درمیآید. خون بهطور موقتی در پاها تجمع مییابد و مغز برای لحظاتی خون کافی دریافت نمیکند. نتیجه آن حس سرگیجه، سیاهی رفتن چشم و حتی گاهی سقوط است. این مشکل بیشتر در سالمندان، بیماران قلبی یا کسانی که داروهای ادرارآور مصرف میکنند دیده میشود. همچنین در افرادی که مدت طولانی بیحرکت بودهاند، مانند بیماران بستری، احتمال وقوع بالاست. افزایش مصرف آب، بلند شدن آهسته و استفاده از جورابهای واریس از روشهای کاهش آن است. پزشک ممکن است فشار خون را در حالتهای مختلف بسنجد تا آن را تشخیص دهد. این نوع سرگیجه ساده اما بسیار پرتکرار است و اغلب به اشتباه، با سرگیجههای عصبی یا مغزی اشتباه گرفته میشود.
۴- سرگیجه عصبی و روانزاد؛ وقتی ذهن بدن را گیج میکند
در برخی افراد، سرگیجه بدون هیچ دلیل عضوی خاصی ایجاد میشود و منشأ آن کاملاً روانی است. این نوع سرگیجه معمولاً در افراد دچار اضطراب، حملات پانیک یا افسردگی دیده میشود. فرد ممکن است احساس کند که در حال افتادن است یا تعادل خود را از دست میدهد، درحالیکه معاینات پزشکی هیچ ناهنجاری نشان نمیدهند. به این حالت، سرگیجه روانزاد Psychogenic Dizziness یا سرگیجه شبهمغزی گفته میشود. این حالت معمولاً همراه با نشانههای دیگر اضطراب مانند تنگی نفس، تعریق یا لرزش است. درمان این نوع سرگیجه، بیشتر مبتنی بر رواندرمانی و مصرف داروهای ضداضطراب مانند سرتالین Sertraline یا فلوکستین Fluoxetine است. نکته مهم در تشخیص آن، سابقه طولانی و نوسانی علائم است. این افراد اغلب پس از شنیدن نتایج طبیعی آزمایشها دچار شک و بیاعتمادی میشوند. آموزش به بیمار و اطمینانبخشی نقش مهمی در روند بهبود ایفا میکند.
۵- روشهای پیشرفته تشخیص سرگیجه: از تست تعادل تا MRI
تشخیص دقیق علت سرگیجه نیازمند مجموعهای از آزمایشها و بررسیهای تخصصی است. پزشک ابتدا با گرفتن شرححال دقیق و بررسی نوع سرگیجه، مسیر تشخیص را مشخص میکند. یکی از تستهای مهم، تست دیسهالپایک Dix-Hallpike Test است که برای تشخیص BPPV بهکار میرود. همچنین تستهای تعادلی مانند رومبرگ Romberg Test و بررسی حرکات چشم در هنگام سرگیجه بسیار کمککنندهاند. در مواردی که احتمال وجود بیماری مغزی مانند سکته مغزی یا تومور مطرح باشد، تصویربرداریهایی مانند MRI یا CT Scan تجویز میشود. تستهای شنوایی نیز برای بررسی سلامت گوش داخلی انجام میشوند. در برخی مراکز پیشرفته، از تستهای حرکتی رایانهای Computerized Dynamic Posturography نیز استفاده میشود. این روشها به پزشک کمک میکنند تا دقیقاً محل اختلال را در سیستم تعادل بدن پیدا کند. تشخیص صحیح، کلید انتخاب درمان مناسب و جلوگیری از تکرار سرگیجه است.
۶- میگرنهای دهلیزی؛ سرگیجه بدون سردرد
یکی از انواع ناشناختهتر سرگیجه، «میگرن دهلیزی» Vestibular Migraine است که برخلاف میگرن معمولی، الزاماً با سردرد همراه نیست. در این حالت فرد دچار سرگیجهای ناگهانی، نوسانی یا حالت تهوع میشود که ممکن است چند دقیقه تا چند ساعت طول بکشد. گاهی نیز حساسیت به نور یا صدا دیده میشود، حتی بدون وجود درد در سر. این نوع میگرن معمولاً در افرادی که سابقه میگرن دارند بیشتر دیده میشود. تشخیص آن دشوار است چون در تصویربرداری مغز یا تستهای گوش معمولاً نشانهای دیده نمیشود. درمان این نوع سرگیجه بیشتر مبتنی بر داروهای پیشگیریکننده میگرن مانند پروپرانولول Propranolol یا توپیرامات Topiramate است. همچنین کاهش محرکهایی مثل نورهای تند، صداهای بلند یا بیخوابی نقش مؤثری دارد. این نوع سرگیجه را میتوان با سبک زندگی مناسب تا حد زیادی کنترل کرد. میگرن دهلیزی معمولاً مزمن است، اما با شناخت و پیگیری قابل مدیریت خواهد بود.
۷- کمخونی و کمبود آهن؛ علت پنهان سرگیجه مکرر
کمخونی ناشی از کمبود آهن Iron Deficiency Anemia یکی از دلایل رایج اما کمتر تشخیصدادهشده برای سرگیجههای مداوم است. وقتی میزان هموگلوبین خون پایین باشد، اکسیژن کافی به مغز نمیرسد و نتیجه آن احساس سرگیجه، سبکی سر یا خستگی ذهنی است. این وضعیت بیشتر در زنان جوان، افراد دارای رژیمهای محدود غذایی یا بیماران گوارشی دیده میشود. علائم همراه شامل رنگپریدگی، تپش قلب و گاهی ریزش مو است. آزمایش خون ساده میتواند کمبود آهن را نشان دهد. مصرف قرصهای آهن یا تزریق در موارد شدید، درمان اصلی آن است. البته مصرف آهن باید تحت نظر پزشک انجام شود تا از عوارض گوارشی جلوگیری شود. در کنار درمان دارویی، رژیم غذایی غنی از آهن مثل گوشت قرمز، عدس و اسفناج بسیار مفید است. این نوع سرگیجه با درمان کمخونی بهسرعت بهبود مییابد.
۸- سرگیجه ناشی از داروها؛ عارضهای که نباید نادیده گرفت
برخی داروها میتوانند باعث سرگیجه شوند، بهویژه در شروع مصرف یا هنگام افزایش دوز. داروهایی مثل داروهای ضدافسردگی، آرامبخشها، داروهای ضدصرع و بعضی داروهای قلبی از این دستهاند. این سرگیجه ممکن است بهصورت احساس ناپایداری، عدم تعادل یا چرخش محیط بروز کند. دلیل آن تأثیر دارو بر سیستم عصبی مرکزی یا بر تعادل فشار خون است. گاهی این عارضه با بدن تطبیق مییابد و بهمرور کاهش مییابد، اما در برخی موارد نیاز به تعویض دارو وجود دارد. قطع ناگهانی برخی داروها نیز میتواند سرگیجه شدیدی ایجاد کند. مشورت با پزشک برای تنظیم دوز یا جایگزینی دارو، بهترین راه مقابله است. همچنین افراد مسن بهدلیل حساسیت بیشتر به داروها، بیشتر در معرض این نوع سرگیجه هستند. اگر سرگیجه بعد از شروع یک دارو ایجاد شود، باید آن دارو را جدی بررسی کرد.
۹- نقش گردن در بروز سرگیجه؛ زمانیکه منشأ، ستون فقرات است
در برخی افراد، سرگیجه نه از گوش یا مغز، بلکه از اختلال در مهرههای گردنی ناشی میشود. به این حالت «سرگیجه گردنی» Cervicogenic Dizziness گفته میشود. این نوع سرگیجه معمولاً پس از حرکت ناگهانی سر، تصادف یا آسیب فیزیکی گردن بروز میکند. اختلال در مفاصل یا عضلات گردن باعث ارسال پیامهای اشتباه به مغز درباره وضعیت بدن میشود. گاهی هم فشار بر عصبهای گردن یا شریانهای اصلی میتواند باعث کاهش خونرسانی و سرگیجه شود. این نوع سرگیجه اغلب با درد گردن، خشکی و محدودیت حرکت همراه است. فیزیوتراپی و ورزشهای کششی گردن، درمان اصلی آن است. داروهای ضدالتهاب نیز در کاهش درد و علائم مؤثرند. تشخیص درست این نوع سرگیجه بسیار مهم است چون با روشهای معمول کمتر شناسایی میشود.
۱۰- آیا سرگیجه همیشه خطرناک است؟ بررسی نشانههای هشداردهنده
درحالیکه بیشتر انواع سرگیجه بیخطر و گذرا هستند، برخی موارد میتوانند نشانهای از یک بیماری جدی باشند. اگر سرگیجه همراه با علائمی مانند تاری دید، ضعف عضلات، لکنت زبان، دوبینی یا از دست دادن هوشیاری باشد، باید فوراً به پزشک مراجعه شود. این علائم ممکن است نشانه سکته مغزی Stroke یا مشکلات مغزی دیگر باشند. همچنین اگر سرگیجه بهطور ناگهانی، بدون هیچ محرکی و بسیار شدید آغاز شود، احتمال درگیری مغزی بیشتر است. در افرادی که سابقه بیماری قلبی، فشار خون بالا یا کلسترول بالا دارند، سرگیجه نباید دستکم گرفته شود. استفاده از تصویربرداری مغز مانند MRI در این موارد ضروری است. درمان فوری میتواند از عواقب شدیدتر مانند آسیب دائمی مغز جلوگیری کند. در نتیجه تشخیص تفاوت بین سرگیجه معمولی و سرگیجه هشداردهنده، اهمیت زیادی دارد. آگاهی از این نشانهها میتواند جان یک نفر را نجات دهد.
۱۱- بیماری منییر؛ سرگیجهای با منشأ در گوش درونی
بیماری منییِر Meniere’s Disease یک اختلال مزمن در گوش داخلی است که با سرگیجههای چرخشی شدید، وزوز گوش، کاهش شنوایی و احساس پری در گوش همراه است. این بیماری معمولاً یکطرفه است و حملات آن ممکن است چند دقیقه تا چند ساعت طول بکشد. علت اصلی آن هنوز بهطور کامل مشخص نیست، اما تجمع مایع اضافی در بخش لابیرنت گوش داخلی یکی از فرضیات اصلی است. حملات سرگیجه بهقدری شدید هستند که فرد نمیتواند بایستد یا راه برود. در برخی افراد، حملات فقط چند بار در سال رخ میدهند، ولی در برخی دیگر بهصورت مکرر زندگی را مختل میکنند. درمان اولیه با رژیم کمنمک، داروهای ادرارآور و آرامبخشهای سیستم تعادلی مانند «مکلیزین» Meclizine انجام میشود. در موارد شدید، تزریق دارو به داخل گوش یا حتی جراحی ممکن است لازم باشد. منییر یک بیماری ناتوانکننده است، اما با مراقبت مستمر میتوان حملات آن را کنترل کرد. شناخت دقیق این بیماری، از اشتباهگرفتن آن با میگرن یا اضطراب جلوگیری میکند.
۱۲- لابیرنتیت؛ وقتی عفونت، گوش داخلی را هدف میگیرد
لابیرِنتیت Labyrinthitis به التهاب بخش داخلی گوش (لابیرِنت) گفته میشود و اغلب پس از یک عفونت ویروسی یا باکتریایی ایجاد میشود. این بیماری باعث سرگیجه ناگهانی، شدید، چرخشی و همراه با تهوع و گاهی کاهش شنوایی موقتی میشود. بر خلاف بیماری منییر که مزمن است، لابیرنتیت اغلب بهصورت حاد ظاهر میشود و در عرض چند روز تا چند هفته بهبود مییابد. این التهاب باعث اختلال در عملکرد بخش تعادلی گوش میشود و سیگنالهای ناهماهنگ به مغز ارسال میگردد. علائم آن معمولاً پس از یک سرماخوردگی یا آنفلوآنزا ظاهر میشوند. درمان شامل استراحت، داروهای ضدتهوع، آرامبخشهای دهلیزی و در موارد خاص، آنتیبیوتیکها است. گاهی پس از لابیرنتیت، فرد دچار سرگیجههای مزمن خفیف میشود که نیاز به فیزیوتراپی تعادلی دارد. برخی بیماران دچار اضطراب شدید ناشی از تجربه این حمله میشوند. شناسایی دقیق لابیرنتیت به پزشک کمک میکند تا از تجویز نابهجا و طولانی داروهای قوی جلوگیری کند.
۱۳- نوریت وستیبولار؛ سرگیجه ناگهانی بدون درگیری شنوایی
نوریت وستیبولار Vestibular Neuritis شباهت زیادی به لابیرنتیت دارد، با این تفاوت که شنوایی را تحت تأثیر قرار نمیدهد. در این بیماری، عصب وستیبولار که پیامهای تعادلی از گوش داخلی به مغز منتقل میکند، دچار التهاب ویروسی میشود. نتیجه آن سرگیجه بسیار شدید، ناگهانی و ناتوانکننده است که ممکن است با تهوع و استفراغ همراه باشد. این وضعیت معمولاً در بزرگسالان جوان یا میانسال و پس از یک بیماری ویروسی دیده میشود. برخلاف سکته مغزی، فرد هوشیار است و ضعف عضلانی ندارد. درمان شامل داروهای ضدتهوع، داروهای مهارکننده تعادل و گاهی داروهای ضدویروس است. بعد از مرحله حاد، تمرینات تعادلی برای بازآموزی مغز ضروری است. بهبودی کامل ممکن است چند هفته طول بکشد. نوریت وستیبولار از بیماریهای مهم گوش داخلی است که در صورت عدم تشخیص درست، با اضطراب یا حملات پانیک اشتباه گرفته میشود.
۱۴- سرگیجه ناشی از عفونتهای گوش میانی؛ وقتی مشکل از بیرون شروع میشود
در برخی موارد، عفونتهای ساده گوش میانی Otitis Media میتوانند باعث اختلال تعادلی و احساس سرگیجه شوند. این نوع سرگیجه اغلب با درد، تب و خروج ترشح از گوش همراه است. زمانی که فشار داخل گوش میانی بالا میرود، به ساختارهای مجاور مانند استخوانچهها و گاهی گوش داخلی فشار وارد میشود. این وضعیت باعث اختلال در تعادل یا احساس حرکت سر میشود. گاهی نیز بهدلیل سوراخشدن پرده گوش، مایعات وارد بخشهای حساستر شده و باعث التهاب میشوند. درمان آن شامل آنتیبیوتیکها، کنترل درد و در موارد شدید، مداخله جراحی است. این سرگیجه معمولاً گذراست ولی در کودکان و سالمندان باید با دقت بررسی شود. برخی بیماران ممکن است با خارش گوش یا کاهش شنوایی شروع کنند و ناگهان سرگیجه را تجربه کنند. توجه به علائم اولیه میتواند از عواقب حادتر پیشگیری کند.
۱۵- توانبخشی دهلیزی؛ درمانی مؤثر برای سرگیجههای مزمن
یکی از روشهای نسبتاً نوین برای مقابله با سرگیجههای مقاوم یا طولانیمدت، توانبخشی دهلیزی Vestibular Rehabilitation Therapy (VRT) است. این درمان شامل مجموعهای از تمرینات خاص تعادلی، حرکات چشم و تمرینات تطبیقی برای مغز است. هدف اصلی این تمرینها این است که مغز یاد بگیرد اختلال سیگنالهای دریافتی از گوش داخلی را جبران کند. در مواردی مانند نوریت، لابیرنتیت یا حتی منییر مزمن، این روش بسیار مؤثر است. تمرینها معمولاً زیر نظر فیزیوتراپیست متخصص انجام میشوند. بسیاری از بیماران پس از چند هفته انجام منظم این حرکات، کاهش چشمگیر سرگیجه را گزارش میکنند. حتی در مواردی که علت سرگیجه دقیق مشخص نیست، VRT میتواند نقش بازتوانی تعادلی را ایفا کند. این درمان نیازمند صبوری و پیوستگی در انجام تمرینهاست. توانبخشی دهلیزی، یکی از مؤثرترین پاسخها به سرگیجههای بدون پاسخ دارویی است.