علت مرگ هنری هشتم و رازهای تاریک آن

مرگ هنری هشتم، یکی از پرابهامترین فصلهای تاریخ انگلستان است؛ شاهی پرهیاهو، خشن و تصمیمگیر، که زندگیاش در جنجال گذشت و مرگش در ابهام. در طول تاریخ، شخصیت او همیشه با قدرت و ترس عجین بوده، اما کمتر کسی دقیق میداند که چگونه جان خود را از دست داد. بسیاری گمان میکردند که هنری هشتم با زخمهای جنگ یا توطئههای دربار به پایان رسید، در حالی که حقیقت، ترکیبی از بیماری، عادات نادرست و بیرحمی تاریخ است. از کسی شنیدهام که میگفت اگر هنری هشتم امروز زنده بود، شاید یکی از کاراکترهای سریالهای تاریخی تلویزیون میشد.
گاهی با دیدن فیلمها یا خواندن کتابهای تاریخی، حس میکنی انگار تمام شخصیتهای آن زمان فقط برای داستانپردازی ساخته شدهاند؛ اما هنری هشتم واقعیتر از آن چیزی است که تصورش را میکنید. پادشاهی که برای عشق، مذهب، و قدرت، مرزهای اخلاق را بارها شکست و سرنوشت بسیاری را با امضای خود تغییر داد. مرگ او نهتنها پایان یک انسان بود، بلکه آغاز دوران تازهای از تحولات مذهبی و سیاسی در بریتانیا بهشمار میرفت. مرگ هنری هشتم، همانقدر که با کلمه کلیدی «مرگ هنری هشتم» عجین است، با تاریخ بریتانیا نیز پیوندی تنگاتنگ دارد.
در جایی خواندم که پزشکان دوران او، بیشتر از اینکه به درمان بیماریها بپردازند، در دربار نقش دیپلمات داشتند و شاید به همین دلیل، علت واقعی مرگ برخی پادشاهان همچنان در پردهای از ابهام باقی مانده است. از طرفی، شایعات پیرامون مرگ هنری هشتم باعث شد بسیاری از مردم قرنها درباره بیماریها و وضعیت جسمانی او داستانهای عجیب و غریبی بسازند. آنچه امروز درباره مرگ هنری هشتم میدانیم، ترکیبی از گزارشهای پزشکی، گواهیهای تاریخی و البته حدس و گمانهای مورخان است. کلمه کلیدی «مرگ هنری هشتم» هر بار که تکرار میشود، ذهن را به سمت شاهی هدایت میکند که حتی در بستر مرگ نیز همچنان سایهاش بر سر ملتش باقی مانده بود.
۱- هنری هشتم که بود؟
هنری هشتم (Henry VIII) پادشاه انگلستان از سال ۱۵۰۹ تا ۱۵۴۷ بود و دومین پادشاه از دودمان تودور (Tudor Dynasty) به شمار میرفت. او بیش از هر چیز بهخاطر شش ازدواجش و جدایی انگلستان از کلیسای کاتولیک رم شهرت دارد. هنری مردی جاهطلب، خودرأی و دمدمیمزاج بود که هم در سیاست و هم در زندگی شخصی تصمیمهای بسیار رادیکالی میگرفت. او نقش مهمی در شکلگیری کلیسای انگلستان (Church of England) ایفا کرد و در بسیاری از اعدامهای سیاسی آن دوران دخیل بود. هنری در جوانی بسیار ورزشکار و خوشسیما بود، اما در اواخر عمرش بهطرز محسوسی چاق و بیمار شد. شخصیتش ترکیبی از جذابیت سلطنتی و خشونت پنهان بود که موجب شد دشمنانش حتی پس از مرگ از او بترسند. مرگ هنری هشتم فقط پایان عمر او نبود، بلکه نقطه عطفی در تاریخ سلطنت بریتانیا به حساب میآید. فهم این شخصیت، پیشنیاز درک درست از شرایط مرگ هنری هشتم است.
۲- نشانههای اولیه بیماریهای مرگبار هنری هشتم
در سالهای پایانی عمرش، هنری هشتم از بیماریهای متعددی رنج میبرد که عمدهترین آنها زخم پای دیابتی (Diabetic Leg Ulcer) و نقرس (Gout) بود. پزشکان آن زمان، با روشهایی ابتدایی، تلاش میکردند زخمهای چرکین پای او را درمان کنند، اما موفقیت چندانی نداشتند. گفته میشود که این زخمها باعث بوی تعفن شدید در اتاق خواب شاه شده بودند. همچنین، هنری از چاقی مفرط (Morbid Obesity) رنج میبرد و وزن او در اواخر عمرش به بیش از ۱۸۰ کیلوگرم رسید. این اضافهوزن موجب فشار مضاعف بر قلب و کلیههایش شد. در کنار این بیماریها، افسردگی مزمن و تغییرات خلقی نیز در او دیده میشد. بسیاری از مورخان معتقدند که هنری دچار اختلالات متابولیکی مانند سندرم کوشینگ (Cushing’s Syndrome) بوده است. زوال جسمی هنری هشتم تدریجی بود، اما بیتردید، آغازگر سقوط او شد.
۳- مرگ هنری هشتم؛ طبیعی یا حاصل توطئه؟
مرگ هنری هشتم در تاریخ ۲۸ ژانویه ۱۵۴۷ رخ داد، اما در مورد علت دقیق آن همچنان اختلاف نظر وجود دارد. برخی از منابع تاریخی بر این باورند که او بر اثر نارسایی کلیوی (Kidney Failure) و ایست قلبی (Cardiac Arrest) جان سپرد. شایعاتی نیز وجود دارد که او قربانی مسمومیت تدریجی دربار بوده است. اگرچه هیچ مدرک مستقیمی دال بر توطئه وجود ندارد، اما فضای سیاسی آن دوران، پر از دسیسه و رقابت بود. برخی گزارشها حاکی از آن است که بدن هنری پس از مرگ بهسختی جابهجا شد، چراکه تجزیه داخلیاش زودتر از حالت معمول آغاز شده بود. پزشکان سلطنتی نتوانستند بیانیه شفافی درباره علت دقیق مرگ منتشر کنند و همین موضوع به گمانهزنیها دامن زد. در هر صورت، مرگ هنری هشتم بهصورت رسمی طبیعی اعلام شد. اما رمز و راز مرگ هنری هشتم، هنوز هم جذابیت تاریخی خود را حفظ کرده است.
۴- آیا پادشاهی هنری هشتم میراثی بهجا گذاشت؟
با وجود پایان پرابهام زندگیاش، هنری هشتم نقش عمیقی در شکلگیری چهره امروزی انگلستان ایفا کرد. مهمترین میراث او، تأسیس کلیسای انگلستان بود که باعث جدایی دائمی کشورش از نفوذ واتیکان شد. همچنین، اصلاحات مذهبی و اعدامهای سیاسی دورانش، ساختار جدیدی برای حکومت سلطنتی پایهگذاری کرد. هنری با ساخت کاخهای بزرگ، حمایت از هنر و موسیقی، و ساماندهی ارتش سلطنتی، تأثیراتی پایدار بر فرهنگ و سیاست برجای گذاشت. پادشاهی او نماد دوران گذار از قرون وسطی به دوران نوزایی در بریتانیا محسوب میشود. بسیاری از قوانین مربوط به جانشینی و حکومت، در دوران او یا پس از مرگش تثبیت شدند. حتی امروزه نیز در مباحث حقوقی کلیسایی در انگلستان، به منشأ تصمیمات او اشاره میشود. مرگ هنری هشتم، نه فقط پایان یک پادشاه، بلکه آغاز دورهای تازه در تاریخ انگلستان بود.