با این 11 ترفند روانشناسی، میتوانید ماهرانه مردم را بفریبید تا کارهای دلخواه شما را انجام بدهند!
سالها طول میکشد تا ما با اهمیت تجربه و دانش برخورد به مردم پی ببریم و مهارتهای لازم را با آزمون و خطا به دست بیاوریم. ما به تدریج هنر مذاکره، مباحثه، تعامل و حتی رندی و به قولی با پنبه سر بریدن را را با حضور مداوم در جامعه فرامیگیریم.
گرچه در عنوان پست از واژه فریب استفاده شده است، اما شاید بهتر باشد به قضیه با بار منفی نگاه نکنیم و این طور بنگریم که چون مجبور به حضور در جامعه هستیم، ناگزیر هستیم که برای بقا یا افزایش تأثیر خود، آراسته به مهارتهای اجتماعی شویم.
در اینجا برای نمونه به 11 ترفند مبتنی بر دانش روانشناسی اشاره میکنیم که میتواند زندگی شما را دگرگون کند و شما به کمک آنها خواهید توانست، بدون تقابل مستقیم، وارد کردن فشار و یا دادن امتیاز، دیگران را وادار کنید که به خواستههای شما تن در بدهند!
1- از طعمه استفاده کنید تا مردم محصول شما را بخرند:
فرض کنید که دو نسخه از یک محصول یا خدمات را دارید که یکی از آنها خیلی گرانتر از دیگری است. مشکل شما این است که در فروش نسخه گرانتر، موفق نیستید.
برای اینکه مردم را مشتاق کنید که محصول گرانتر را بخرند باید یک نحصول سوم هم درست کنید، روی این محصول یا خدمات سوم، همان قیمت محصول گران را باید بگذارید، اما این محصول باید عملکرد یا کیفیت به وضوح پایینتری از محصول گران اولیه داشته باشید.
این طوری مردم قیمتها را با هم مقایسه میکنند و به نظرشان خرید محصول گران، خیلی ارزشمند خواهد آمد.
2- فضای گفتگو و مذاکره را تغییر بدهید.
میخواهید معامله حساسی کنید و طرف مقابل شما سرسختی میکند و از قیمت یا شرایطی که داده، اصلا کوتاه نمیآید؟
بیجهت در یک سالن کنفرانس یا دفتر کار او، با وی قرار مجدد نگذارید! او را به یک رستوران یا کافیشاپ دعوت کنید!
آخر مردم وقتی فضای پیرامونیشان، به جای مبلمان و وسایل اداری، وسایل عادی و پذیرایی باشد، از خودخواهی میکاهند و بیشتر منعطف میشوند.
3- سود دو سویه
کمک کنید تا طرف تجاری یا کاریتان به چیزی که نیاز دارد به نحوی برسد یا دستکم کارش تسهیل بشود، این طوری او در این معذوریت قرار میگیرد که لطف شما را جبران کند.
4- تقلید از زبان بدن دیگران، برای علاقهمند کردن آنها به خود
میخواهید شخص خاصی به شما بیشتر توجه کند،مثلا رئیس مافوق شما؟
کافی است که از زبان بدن او تقلید کنید یا با تن و شیوه سخن گفتن او حرف بزنید. معمولا کمتر کسی متوجه این تقلیدکاری شما میشود، حتی خود مقام مافوق شما. اما این کار شما به صورت نامحسوس، باعث میشود که به دل آن شخص راه پیدا کنید!
5- سریعتر صحبت کنید تا مخالف شما، تبدیل به موافقتان شود!
کسی سرسختانه با شما مخالفت میکند و با دلیل و بینیه، استدلالهای شما را سست و بیاثر میکند؟ کافی است که موقع مذاکره و مابحثه با او، ریتم سخن گفتن خود را سریعتر کنید، این طوری فرصت لازم برای پردازش سخنان خود را از او میگیرید و او دیگر نمیتواند به خوبی گذشته، شما را در موضوع ضعف باقی بگذارد.
6- مردم را گیج کنید تا خواهشتان را بپذیرند
به جای اینکه بگویید این 8 کارت، 3 دلار میارزند به مردم بگویید که قیمت آنها 300 پنی است! در ظاهر هیچ فرقی نمیکند، اما این طوری مردم مجبورند که کمی فکر کنند و یک محاسبه ذهنی انجام بدهند تا ببینند، قیمت هر کارت، چند دلار است. خیلی وقتها هم تسلیم قیمت پیشنهادی شما میشوند.
7- وقتی کسی خسته و تهی از انرژی شده، از او خواهشی کنید!
به جای اینکه اول صبح، وقتی که مردم انرژی زیاد دارند،از آنها خواستهای بخواهید، آخر وقت کاری، وقتی آنها تهی از انرژی میشوند، به نزدشان بروید و از آنها بخواهید که لطفی در حق شما بکنند.
8- به جای افعال از اسامی استفاده کنید
استفاده از اسامی، هویت شخصی شما را به عنوان عضوی از یک گروه، تقویت میکند.
بنابراین به جای اینکه بگویید: رأی دادن چقدر برای شما اهمیت دارد؟ بپرسید که: چقدر برای شما مهم است که یک رأیدهنده باشید.
9- سیاست قدیمی ترساندن
شرایط خطیر و متزلزل کاری یا اجتماعی را به کسی متذکر شوید و درست پس از آکه کسی به هراس افتاد،از او درخواستی کنید.
10- عکسهایی از چشم را به نحوی به رؤیت اشخاص برسانید، تا آنها با خواسته شما موافقیت کنند
اگر آدمهای فکر کنند که تحت نظارت هستند، حتی اگر این امر ظاهری باشد، مثلا چشمهایی روی پوستر دیواری، آنها بیشتر احتمال دارد که چیزی را که به امانت بردهاند، بازگردانند یا از خطایی پرهیز کنند.
11- بر چیزی که رقیب شما به دست آورده، تمرکز کنید و نه چیزی که از دست داده
در مذاکره و مباحثه، بیشتر روی چیزهایی که طرفتان به دست خواهد آورد، تمرکز کنید و نه چیزی که از دست میدهد.
مثلا:
اگر موافقت کنی، صاحب خودرویی خواهی شد که هزار دلار ارزش دارد.
و این طوری حرف نزنید:
من هزار دلار بابت فروش این خودرو، میخواهم!
دکتر جان مطالب شما خیلی عالی هستند . اما تیتر این پست مشکل دارد. بین روانشناسی روانپزشکی تفاوت زیاد است! هم چنی بین روانشناسی اجتماعی و روانشناسی بالینی که شما در این پست بیشتر از اصول روانشناسی اجتماعی و بازاریابی استفاده کرده اید.
ترفندهای خوبی هستن البته بعضیاشون رو خودم بلد بودم
سلام و خسته نباشید.
چند وقتی هست که 1pezeshk هم به جمع مخفی کنندگان pop-up های مختلف و صفحات وب third party لا به لای صفحاتش پیوسته. این مساله برای کسانی که از مرورگرهای تحت ویندوز یا مک استفاده می کنند، مشکل چندانی به وجود نمیاره چرا که میتونن از نرم افزارها یا افزونه های add-blocker استفاده کنن. اما برای امثال من که عادت داشتن با تبلت و موبایل از این سایت استفاده کنن، 1pezeshk عملا غیر قابل استفاده شده.
قرار دادن تبلیغات روی سایت، کاملا قانونی و حق شماست. اما مخفی کردن صفحات third party و pop-up ها اخلاقاً و قانوناً نادرسته. لازم هم نیست که بگم حکم شرعی مردم آزاری چیه. شما خودتون تحصیل کرده هستید.
از اونجا که علاقه ندارم یک نصف روز دیگه مشغول رفع کردن مشکل تبلتم که بعد از باز شدن 4-5 سایت دیگه همراه با 1pezeshk باشم، دیگه بعید میدونم حالا حالاها جرات کنم دوباره به این سایت سر بزنم. اما این رسم برخورد با خوانندگان قدیمی وبتون نیست.
مؤید باشید.
من هم اصلا از این وضعیت راضی نیستم. راستش تبلیغ استاندارد به ما نمیدن. اما سعی میکنم مشکل رو به زودی برطرف کنم تا خوانندههای عزیز راضی باشن.
برای ما که پاپ آپی از طرف سایت یک پزشک باز نمیشه. برای اطمینان هم سورس سایت رو چک کردم، هیچ اسکریپت پاپ آپی نداشت. فقط تبلیغات معمولی سایدبار وجود داره که کاملا استانداره.
خیلی خیلی ممنون! ماه ها بود منتظر این مطلب بودم! D:
دکتر مجیدی خواهش میکنم مطلبی در مورد این ماجرای کشیدن بخیه کودک 4 ساله در اصفهان و اخلاق پزشکی بنویسید.
موافقم
باسلام و خدا قوت
به نظر من بعضی از ترفندهای بالا بیشتر شبیه فریب دادن مردم است، و اگر زمانی فرد به این نکته پی ببرد هم از شما دلگیر میشود، و شما را فرد متقلبی میداند و احتمال اینکه دوباره به شما مراجعه کند خیلی کم است.
ترفند های روانشناسی معجزه میکنند
مطلب پاک شده؟!!
سلام بزرگوار؛
راستش، مطلبتان را که خواندم؛ اندکی که چه عرض کنم، از اساس گرفتار تناقض شدم؛ چرا که در دورههای مذاکرهای که بنده تجربهشان کردهام، بیشتر مواردی که شما به عنوان راهکار معرفی کردهاید در فصل ممنوعات و پرهیزات مذاکرهکنندهها تدریس میشود و به دانشجویان تأکید میشود که از اینگونه شیوهها و طرفندها استفاده نکنند.
کار سختی نیست، به سهولت میشود صحبتهای دکتر حیدری و مهندس شعبانعلی و دوستان دیگر را بخوانید و بشنوید، تا چارچوب یک مذاکره درست، دستگیرتان شود. البته گمان میکنم شما با این چارچوبها آشنا هستید و به همین علت است که گرفتار تناقض شدم!
خلاصه عرض کنم که استفاده از ضعف آدمها و دور کردنشان از شرایط معمول با ترفندهای گوناگون، هم دور از اخلاق است و هم دور از علم مذاکره. من که نمیتوانم از اینها استفاده کنم، شما را نمیدانم!
زیاده جسارت بود!
این مطلب خیلی مفید برام، راستش دارم تازگیا بازاریابی رو شروع میکنم و میخوام این کارو جدی ادامه بدم.
میشه لینک مطالب رو هم بگذارید، یا حداقل منابع رو معرفی کنید؟ پیشاپیش ممنون
نیاز به این چیزا نیست . کافی رگ خاب مردم تو دستتون باشه ببینید به چی اعتقاد دارن و از همون مکتب و اعتقاد مغزشونو کار بگیرید و مسخشون کنید .
نکات راهگشایی بود.
خیلی خیلی خیلی ایرانی بود! هر روز این رویکردها رو داریم توی محیط اطراف میبینیم! ما ایرانیا اینا رو گذاشتیم تو جیبمون. الان بچه مدرسهای ها هم این روشهای غیرصادقانه رو فوت آبن!
نمونهش همین ماجرای فروش خودرو که بجای بالا بردن کیفیت، قیمتها رو بالا بردند و خرد جمعی هم که راحت گولشون رو خورد و دوباره خودروهای بیکیفیتشون رو فروختن!
بیشتر شبیه راهکارهای بازاریابی بود تا ترفند روانشناسی .
وحشتناکه . واقعن که آموزش کلاشیه . به خصوص شماره 4 . لازمه گفته شه اگه کالا و یا سرویس ارائه شده مطلوب باشه اصلن نیازی به این ترقتدها نیست .
با تشکر از جناب دکتر بخاطر این مطلب مفید
به امید اومدن روزهایی که صداقت و انسانیت حرف اول رو میزنه و به چنین تکنیکها و تاکتیکهایی نیاز نباشه
نیازی به فریب دادن نیست..
والا این ها ترفند نیستند، بلکه دروغ و دغل و دزدی هستند که هر روز از صبح تا شب باهاش درگیریم و نیازی به اموزش بیش از این نیست بزرگوار!