عملیات گانرساید: حمله نروژ به تاسیسات آب سنگین نازیها که آنها را از بمب اتمی محروم کرد

سرهنگ ارتش سلطنتی نروژ، لیف ترونستاد، پس از تحویل کپسولهای انتحاری، به سربازانش اطلاع داد: «نمیتوانم به شما بگویم که چرا این مأموریت اینقدر مهم است، اما اگر موفق شوید، برای صد سال در خاطره نروژ زنده خواهد ماند.»
با این حال، این کماندوها میدانستند که تلاش قبلی سربازان بریتانیایی در همان مأموریت با شکست کامل مواجه شده بود. دو گلایدر که این افراد را حمل میکردند، هر دو در مسیر رسیدن به هدف سقوط کردند. بازماندگان به سرعت توسط سربازان آلمانی دستگیر، شکنجه و اعدام شدند. اگر این نروژیها به طور مشابه دستگیر میشدند، احتمالا سرنوشتی مشابه همتایان انگلیسی خود پیدا میکردند، از این رو قرصهای خودکشی هم به آنها داده شد.
تقریبا ۸۰ سال از زمان عملیات گانرساید گذشته و خاطره این مأموریت موفق نروژی هم در نروژ و هم در خارج از آن همچنان باقی و ماندگار مانده است. خرابکاری زمستانی کارخانه شیمیایی Vemork در شهر Telemark در نروژ تحت اشغال نازیها که در فیلمها، کتابها و مینی سریالهای تلویزیونی به یادگار مانده است، یکی از دراماتیکترین و مهمترین ماموریتهای نظامی جنگ جهانی دوم بود.همین عملیات بود که دانشمندان هستهای آلمان را ماهها عقب انداخت و به ایالات متحده اجازه داد تا در تلاش برای تولید اولین بمب اتمی از آلمانها پیشی بگیرد.
در حالی که مردم تمایل دارند تلاشهای ایالات متحده برای ساخت بمب اتمی را با ژاپن و جنگ در اقیانوس آرام مرتبط کنند، پروژه منهتن – برنامه آمریکایی برای تولید بمب اتمی – در واقع در واکنش به سوء ظن متفقین به اقدام پیشدستانه آلمانها بود.
البته جنگ در اروپا قبل از اینکه هر یک از طرفین بمب اتمی فعال داشته باشند، پایان یافت. در واقع، آزمایش ترینیتی – اولین انفجار آزمایشی بمب اتمی آمریکا – در ۷ می۱۹۴۵، درست همان روزی که آلمان تسلیم شد، انجام شد.
بنابراین بمب اتمی ایالات متحده برای استفاده علیه آلمان چند هفته دیر رسید. با این وجود، اگر آلمانها فقط چند ماه قبل بمب خود را توسعه میدادند، ممکن بود نتیجه جنگ در اروپا کاملاً متفاوت میشد. ماهها شکست ناشی از خرابکاری نروژیها در کارخانه شیمیایی Vemork ممکن است به خوبی مانع از پیروزی آلمان شده باشد.
تلاش بمبگذاری نازیها بر آب سنگین متکی بود
آنچه سرهنگ ترونستاد، که خودش یک استاد شیمی قبل از جنگ بود، توانست به مردانش بگوید این بود که کارخانه شیمیایی Vemork «آب سنگین» را میسازد، یک عنصر مهم برای تحقیقات تسلیحاتی آلمانیها. فراتر از آن، سربازان نروژی از بمب اتمی یا نحوه استفاده از آب سنگین چیزی نمیدانستند. حتی امروزه که بسیاری از مردم حداقل درک اولیهای از بمبهای اتمی دارند و میدانند که منبع انرژی عظیم آنها شکافتن اتمها است، تعداد کمی از آنها می دانند که آب سنگین چیست یا نقش آن در شکافتن آن اتمها چیست. هنوز کمتر کسی میداند که چرا دانشمندان هستهای آلمان به آن نیاز داشتند، در حالی که آمریکاییها به آن نیاز نداشتند.
آب سنگین به اکسید هیدروژن سنگین، D۲O یا ۲H۲O گفته میشود. هیدروژن سنگین یا دوتریوم (Deuterium) ایزوتوپی پایدار از هیدروژن است که به نسبت یک به ۶۴۰۰ از اتمهای هیدروژن در طبیعت وجود دارد. در آب سنگین (با فرمول D۲O) ایزوتوپ هیدروژن به نام دوتریم (با نماد اتمی ۲H یا D) با اکسیژن ترکیب شدهاست. خواص فیزیکی و شیمیایی آن به نوعی مشابه با آب معمولی یا همان H۲O است. از کاربردهای این آب میتوان به استفاده از آن در رآکتورهای هستهای با سوخت اورانیم، به عنوان مهارگر (Moderator) به جای گرافیت نام برد.
مولکولهای آب با اتمهای هیدروژن سنگین در طبیعت بسیار نادر هستند (کمتر از یک در یک میلیارد مولکول آب طبیعی، سنگین هستند)، بنابراین آلمانیها مجبور بودند تمام آب سنگین مورد نیاز خود را بهطور مصنوعی تولید کنند.
از نظر ترکیبات شیمیایی، آب سنگین و آب معمولی رفتار بسیار مشابهی دارند و اگر آب سنگین ناگهان از شیر شما خارج شود، هیچ تفاوتی در آشپزی، نوشیدن یا حمام کردن خود نمیبینید. اما متوجه خواهید شد که تکههای یخ ساخته شده از آب سنگین به دلیل چگالی افزایش یافته، به جای شناور شدن فرو میروند.
این تفاوتها ظریف هستند، اما آب سنگین کاربردی دارد که آب معمولی نمیتواند انجام دهد. هنگامی که نوترونهای سریع آزاد شده توسط شکافت اتمها (یعنی شکافت هستهای) از آب سنگین عبور میکنند، برهمکنش با مولکولهای آب سنگین باعث کاهش سرعت آن نوترونها و تعدیل سرعت آنها میشود.
چون نوترونهای آهسته در حال حرکت در شکافت اتمهای اورانیوم کارآمدتر از نوترونهای سریع حرکت میکنند. نوترونهایی که در آب سنگین حرکت میکنند، اتمها را با کارایی بیشتری میشکافند، در نهایت برای دستیابی به «جرم بحرانی» به اورانیوم کمتری نیاز پیدا میشود. جرم بحرانی یعنی حداقل مقدار اورانیوم مورد نیاز برای شروع یک واکنش زنجیرهای خود به خودی اتمها. همین واکنش زنجیرهای جرم بحرانی است که انرژی انفجاری بمب را سبب میشود. به همین دلیل آلمانیها به آب سنگین نیاز داشتند. استراتژی آنها برای تولید انفجار اتمی به آن بستگی داشت.
در مقابل، دانشمندان آمریکایی رویکرد متفاوتی را برای دستیابی به توده بحرانی انتخاب کرده بودند. همانطور که در کتاب”درخشش عجیب: داستان تشعشع” توضیح داده شده، تلاش بمب اتمی ایالات متحده متکی بر اورانیوم غنی شده بود. یعنی اورانیوم ۲۳۵ با غنای بسیار بالا. در حالی که آلمانیها از اورانیوم غنی نشده استفاده میکردند.
آمریکاییها ترجیح دادند به جای آب سنگین، نوترونهای ساطع شده از اورانیوم غنیشده خود را با گرافیت تعدیل کنند.
هر رویکردی مزایای خود را داشت. اما نادر بودن آب سنگین برنامه آلمانها را دارای یک پاشنه آشیل کرده بود.
رویکرد پنهانی نروژیها
نروژیها به جای تکرار استراتژی بریتانیا مبنی بر اعزام دهها مرد با گلایدر، پرواز با سلاحها و تجهیزات سنگین (از جمله دوچرخه! ) برای عبور از جادههای پوشیده از برف و حمله مستقیم به دروازههای جلویی کارخانه، بر راهبرد جایگزینی تکیه کردند:
گروه کوچکی از اسکی بازان متخصص را با چتر نجات به بیابانی که تاسیسات را احاطه کرده بود،فرستادند. اسکی بازان سبکبالانه و در خفا وارد اتاق تولید آب سنگین میشدند تا آن را با مواد منفجره از بین ببرند.
شش سرباز نروژی برای ملاقات با چهار سرباز دیگر که قبلاً در محل حضور داشتند، اعزام شدند. (این چهار نفر در هفتههای قبل با چتر پرواز کرده بودند تا باندی روشن روی دریاچهای برای گلایدرهای بریتانیایی که هرگز نرسیدند برپا کنند. )
روی زمین، یک جاسوس نروژی به آنها ملحق شد. سرعت گروه ۱۱ نفره در ابتدا به دلیل شرایط جوی شدید کند شد، اما هنگامی که در نهایت هوا حوب شد، این مردها به سرعت به سمت هدف خود پیشروی کردند.
تاسیسات Vemork بدر کنار یک تپه شیبدار بود. پس از رسیدن به درهای که به عنوان نوعی خندق محافظ عمل میکرد، سربازان متوجه شدند که تلاش برای عبور از پل به شدت محافظت شده بیهوده است. بنابراین در زیر پوشش تاریکی به پایین دره رفتند، از رودخانه یخزده عبور کردند و از صخرههای شیبدار بالا رفتند و به تاسیسات رسیدند و بدین ترتیب پل را کاملاً دور زدند. آلمانیها دره را غیرقابل عبور میدانستند، بنابراین در برابر چنین کاری آسیبپدیر بودند.
سپس نروژیها توانستند با تکیه بر نقشههای کارخانه که توسط کارگران مقاومت نروژی ارائه شده بود، پنهانی از بین نگهبانان عبور کرده و به اتاق تولید آب سنگین راه پیدا کنند. با ورود به اتاق آب سنگین، به سرعت مواد منفجره زمانبندی شده خود را تنظیم کردند و رفتند. آنها در جریان هرج و مرج پس از انفجار از صحنه فرار کردند. هیچ تلفات جانی نداشتند و حتی یک گلوله هم از طرفین شلیک نشد!
در خارج از کارخانه، نروژیها از طریق دره عقب نشینی کردند و سپس به گروههای کوچکی تقسیم شدند که به طور مستقل به سمت شرق به سمت سوئد بیطرف اسکی کردند. در نهایت، هر یک به واحد نروژی خود که در بریتانیا مستقر بود، برگشتند.
آلمانیها بعداً توانستند کارخانه خود را بازسازی کنند و تولید آب سنگین را از سر بگیرند. حملات بعدی بمب افکن متفقین به کارخانه به دلیل دیوارهای سنگین کارخانه در توقف تولید مؤثر نبود. اما آسیب از قبل وارد شده بود. تلاش آلمان برای بمب اتمی به حدی کاهش یافته بود که هرگز به موقع به نتیجه نرسید و جنگ دیگر تمام شد.
فیلم The Heroes of Telemark فیلمی تولیدشده در سال ۱۹۶۵ به کارگردانی آنتونی مان و با بازی کرگ داگلاس و ریچارد هریس است که با الهام از همین واقعه ساخته شده است.
منبع: The Conversation
متن بسیار جالب و جذابی بود