هرگز در زندگی تسلیم نشو!
در این بخش وبلاگ که به زودی نامش به «آپارات» تغییر پیدا خواهد کرد، در کنار پادکستهای خودم، پادکستهای خوب فرنگی و همچنین ویدئوهای جالبی را که میبینم، به اشتراک خواهم گذاشت.
اما ویدئوی امروز: دِرِک ردموند یک ورزشکار بازنشسته بریتانیایی است. در جریان یکی از مسابقات، حادثهای برای او پیش آمد که، دستمایه ساخت این ویدئوی بینظیر شد. توصیه میکنم حتما ببینید.
یا دانلود از:
رپیدشیر – مگا آپلود – مدیا فایر
حدود 15 مگابایت
اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک» هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون میشویم اگر:
- سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوکمارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
- شبکههای اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام - صفحه اینستاگرام ما
- برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:
داستان پسر دو سر بنگال، آن هم به صورتی تقریبا دیده نشده!
در ماه مه 1783، در روستای کوچکی به نام Mundul Gaut، در بنگال هند، یک کودک عجیب به دنیا آمد. او دو سر داشت.مامایی که به زایمان کمک می کرد از ظاهر کودک چنان وحشت زده شد که سعی کرد با انداختن او به داخل آتش این هیولا را بکشد. خوشبختانه…
سری جدیدی از عکسهای جذاب مقایسهای زمان قدیم و جدید مکانها و شهرها
عکسهای «قبل و بعد» یا عکسهای یک مکان بعد از گذشت زمان مدید، به چند دلیل جالب از آب درمیآیند:دگرگونی دیداری: انسانها به طور طبیعی به سمت تغییرات و دگرگونیهای بصری گرایش دارند. عکسهای قبل و بعد تصویری واضح و قابل توجه از پیشرفت،…
محصولات رادیواکتیوی که در قرن بیستم در قالب کالاهای مصرفی عادی به مردم فروخته میشدند
پیش از درک خطراتی که قرار گرفتن در معرض تابشهای رادیواکتیو برای انسان به همراه دارد، مردم و حتی دانشمندان میپنداشتند که مواد رادیواکتیو ترکیبات جالبی برای درخشان و نورانی کردن اشیا هستند. در ادامه چند مورد از عجیبترین کاربردهای مواد…
مجموعه دیگری از عکسهای تاریخی کمتر دیده شده را با هم مرور کنیم
هر چقدر عکسهای تاریخی را با هم مرور کنیم، کم است. همان طور که قبلا هم نوشته بودم احتمالا بیشتر این عکسها اگر در دوره خود در نشریهای منتشر میشدند، خیلی عادی به نظر میرسیدند، اما حالا بعد از گذشت دههها یا حدود یک قرن، برای ما عجیب و…
25 آزمایش روانشناسی تاثیرگذار و بهیادماندنی در تاریخ کدامها هستند؟
تأثیرگذارترین آزمایشهای روانشناختی در تاریخ رشته روانشناسی، یک رشته آزمایش گسترده هستند که هر یک در حیطه حوزههای تخصصی کوچکتر شکل گرفتهاند. هر یک از این حوزههای تخصصی در طول سالها با مطالعات و تحقیقات و آزمایشهای به دقت طراحی شده،…
کلاژهای کاغذی زیبای مینیمال از شخصیتهای سینمایی مشهور
اینکه بتوانی به صورت خلاصه و مختصر و مفید با هنر خودت، مفهومی را برسانی، هر بسیار جالبی است. حالا تصور کنید که با برش چند کاغذ رنگی و کنار هم نهادت انها، یغنی کلاژ کاغذی بشود، شخصیتهای مهم سینمایی را بازسازی کرد.این کاری است که مارگارت…
با درود
آشنایی با سایت یک پزشک از اتفاقات خوب گشت و گزارم در نت بود. ویدئوی درک ردموند آغاز مبارکی برای بخش آپارات است. قلبا امیدوارم موفق باشید.
شاد باشید
عالی بود دکتر… عالی… بخصوص با صدای “جاش گروبان”… انتخاب خوبی بود برای استارت آپاراتتون
عالی بود
کاش یه نفر ترجمه این چند سطر داخل فیلمو می نوشت
خیلی دوست دارم بدونم
این بخش مخبوب خواهد شد ممنون
مرد جوان علاقمند بود که تو مسابقات 400 متر در المپیک بارسلون پیروز بشه
ولی ناامیدی درحدود 250 متر مونده به خط پایان نصیبش شد
عضلات پشت پاش گرفت و اونقدر لنگید تا کاملا متوقف شد و با درد روی زمین افتاد.
وقتی گروه امداد با برانکار واسه بردنش اومدن، اون فهمید که مجبوره تصمیم سختی رو بگیره
پس باوجود درد زیاد ، بلند شد و شروع کرد به ادامه ی مسیر البته لنگ لنگان
ناگهان ازمیان جمعیت مرد بزرگی اومد و مامورای امنیتی رو به زور برگردوند. اون پدرش بود.
” تو مجبور نیستی اینکارو بکنی ” اینو به پسر گریانش گفت ولی مودبانه پسرش بهش گفت : ” اره ، من انجامش میدم ”
و بعدش به پدرش گفت ” ما تمومش می کنیم ، … باهم … ”
پدر اطراف بازوی پسرشو گرفت و کمکش کرد که لنگ لنگان مسیرو ادامه بده
چند قدم مونده به پایان مسیر به پسرش اجازه داد که خودش مسابقه رو تموم کنه … البته در میان جمعیتی که ایستاده تشویقش میکردن ، جمعیتی حدود 65000 نفر
درک ردمون شاید برای بار اول نتونست که تمومش کنه ولی اون خواست که مسابقه رو به سرانجام برسونه
با وجود درد … با وجود اشک هاش … اون مصمم بود که همه چیزو واسه مسابقش خرج کنه
با عشقی عظیم تحریک شد، عشقی که پدرش بهش داده بود وقتیکه افتاده بود
چه چیزی پدرشو به اینکار واداشت که جایگاهشو ترک کنه و خودشو به پسرش روی مسیر(ترک)مسابقه برسونه
شاید اون دردی بود که تو چهره ی پسرش موج میزد … پسرش صدمه دیده بود اما میخواست که مسابقه رو تموم کنه. پس پدرش اومد تا کمکش کنه
خداوند هم همینطوره . وقتیکه آزار یا صدمه ای بهمون میرسه ولی میخوایم بجنگیم تا تمومش کنیم ، میاد و کمکمون میکنه
شما چطور؟ مسابقه (نبرد زندگی ) شما چی؟ تو هم درد داری؟ خودتو به کلی کنار میکشی؟
خداوند مصرا ازت میخواد که تمومش کنی … چون اون عاشقته … آیا تو دریچه ی قلبتو به روی آغوش گرمش باز کردی؟ …
ر آن مسابقه درک ردموند دونده انگلیسی در اواسط مسابقه مصدوم شد اما لنگ لنگان مسابقه را ادامه داد. او از این می ترسید که پسرش مصدومیت او را ببیند و مسابقه را نیمه کاره رها کند بنابراین به مسابقه ادامه داد تا به پسرش کمک کند تا از خط پایان رد شود. کل تماشاچیان تحت تاثیر این صحنه قرار گرفته بودند و مدام این دو دونده را تشویق می کردند.
فقط میتونم بگم فوق العاده بود … مرسی
chera mataleb o shoma o nemishe too facebook share kard?
in roozha hame facebook darand,shOma?!
عالی بود باره ها در زندگی درست یه قدم مونده به خط پایان نیرویی فوق طبیعی متوقفم کرد اولش نومید و گریانو شاکی میشدم اما آن نوازشگر بی مثال تنهام نذاشت
شاد باشید و امیدوار
سلام میخواستم بگم دست دردنکنه مطالب بسیار عالی است
موفق باشید
عالی بود عالیییییییی
ممنون : )