فیلم بانوی زیبای من My Fair Lady: نقد و بررسی – دوبله درخشان فارسی این فیلم
12 آبان 1384آخرین بروزرسانی: 24 مرداد 1403
زمان تقریبی مطالعه 7 دقیقه
سابقه کارگردان: جرج کیوکر (George Cukor)
جرج کیوکر یکی از مشهورترین و پرآوازهترین کارگردانان دوران طلایی هالیوود بود. او در نیویورک به دنیا آمد و در دهه ۱۹۲۰ وارد دنیای تئاتر شد. استعداد او در کارگردانی تئاتر باعث شد تا توجه استودیوهای هالیوود به او جلب شود. اولین فیلم مهمی که او کارگردانی کرد، Grumpy در سال ۱۹۳۰ بود. کیوکر به خاطر مهارت ویژهای که در هدایت بازیگران داشت، به سرعت به یکی از معتبرترین کارگردانان هالیوود تبدیل شد. فیلمهای او غالباً شخصیتمحور بودند و بر درامها و دیالوگهای قوی تکیه داشتند.
کیوکر در طول دوران حرفهای خود با بسیاری از بازیگران بزرگ زمان خود از جمله کاترین هپبورن، کلارک گیبل، و جودی گارلند همکاری کرد. برخی از فیلمهای برجسته او عبارتاند از Little Women (1933)، The Philadelphia Story (1940) و Gaslight (1944). هر کدام از این فیلمها در زمان خود شاهکارهایی محسوب میشدند و همگی باعث شدند تا کیوکر به عنوان یکی از بزرگترین کارگردانان تاریخ سینما شناخته شود.
یکی از بزرگترین دستاوردهای کیوکر در کارگردانی فیلم بانوی زیبای من بود. این فیلم موزیکال بر اساس نمایشنامهای از جورج برنارد شاو (George Bernard Shaw) به نام پیگمالیون (Pygmalion) ساخته شده است و به دلیل زیبایی بصری، موسیقی دلنشین، و بازیهای بینظیر بازیگرانش شهرت یافت. بانوی زیبای من در سال ۱۹۶۴ به اکران درآمد و به یکی از موفقترین فیلمهای موزیکال در تاریخ سینما تبدیل شد. این فیلم نه تنها از نظر تجاری موفق بود، بلکه از سوی منتقدان نیز با استقبال بسیار خوبی روبرو شد. کیوکر برای این فیلم جایزه اسکار بهترین کارگردانی را دریافت کرد که نقطه اوج کارنامه هنری او به شمار میآید.
اقتباس از کتاب
فیلم بانوی زیبای من در واقع یک اقتباس است. این فیلم بر اساس نمایشنامه پیگمالیون نوشته جورج برنارد شاو ساخته شده است. پیگمالیون یکی از معروفترین آثار شاو است که در سال ۱۹۱۳ به رشته تحریر درآمد. این نمایشنامه در ابتدا به عنوان یک نقد اجتماعی بر ساختار طبقاتی جامعه بریتانیا نوشته شد و بر مسائلی مانند زبان، هویت و تغییرات اجتماعی تمرکز داشت.
اقتباس سینمایی از این نمایشنامه به صورت یک موزیکال به نویسندگی آلن جی لرنر (Alan Jay Lerner) و موسیقی فردریک لوو (Frederick Loewe) درآمد که در ابتدا در برادوی به روی صحنه رفت و پس از موفقیت چشمگیر آن، به فیلم تبدیل شد. نسخه سینمایی این موزیکال به طور مستقیم به نمایشنامه اصلی وفادار است اما با اضافه کردن موسیقی و رقص، ابعاد جدیدی به داستان اضافه میکند.
هنرپیشهها و نقشهای آنها
آدری هپبورن (Audrey Hepburn) در نقش الایزا دولیتل (Eliza Doolittle):
آدری هپبورن، یکی از مشهورترین و محبوبترین بازیگران زن دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، نقش اصلی این فیلم را ایفا میکند. الایزا دولیتل، دختر فقیر و گلفروشی است که با لهجهای کوچهبازاری و ظاهری ساده به فروش گل در خیابانهای لندن مشغول است. اما وقتی که با پروفسور هیگینز آشنا میشود، زندگی او به شکلی غیرمنتظره تغییر میکند. هپبورن با بازی احساسی و دقیق خود، به شخصیت الایزا جان بخشیده و او را به یک شخصیت فراموشنشدنی در تاریخ سینما تبدیل کرده است.
رکس هریسون (Rex Harrison) در نقش پروفسور هنری هیگینز (Professor Henry Higgins):
رکس هریسون در نقش پروفسور هنری هیگینز، زبانشناس مشهور و خودشیفتهای که به خاطر عشقش به زبان و لهجههای مختلف، الایزا را به چالش میکشد، بازی میکند. او در این نقش با بازی درخشان و هوشمندانهاش توانست جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد را کسب کند. هیگینز، با تمام خشونتها و نیش و کنایههایش، در نهایت به یک شخصیت پیچیده و دوستداشتنی تبدیل میشود که تماشاگران نمیتوانند او را نادیده بگیرند.
استنلی هالووی (Stanley Holloway) در نقش آلفرد پی. دولیتل (Alfred P. Doolittle):
استنلی هالووی در نقش آلفرد پی. دولیتل، پدر الایزا، یکی از بهترین و خاطرهانگیزترین بازیها را در این فیلم ارائه میدهد. دولیتل، مردی لاابالی و بیمسئولیت است که با وجود فقر، زندگی را با خوشی و شادی دنبال میکند. او با بازی بینظیرش در صحنههای موزیکال فیلم مانند “With a Little Bit of Luck” توانست تماشاگران را تحت تأثیر قرار دهد.
ویلفرید هاید-وایت (Wilfrid Hyde-White) در نقش کلنل پیکرینگ (Colonel Pickering):
ویلفرید هاید-وایت در نقش کلنل پیکرینگ، دوست نزدیک پروفسور هیگینز و همکار او در این آزمایش اجتماعی، بازی میکند. پیکرینگ نقش حمایتی و مهربانی دارد که به الایزا کمک میکند تا از مسیر دشواری که هیگینز برای او تعیین کرده، عبور کند. او با برخوردی ملایم و انسانی، توازن لازم را در مقابل شخصیت تند و خشن هیگینز ایجاد میکند.
داستان فیلم
داستان بانوی زیبای من در مورد الایزا دولیتل، دختری فقیر و سادهلوح است که از طریق فروش گلهای ارزانقیمت در خیابانهای لندن روزگار میگذراند. الایزا به طور تصادفی با پروفسور هنری هیگینز، زبانشناس برجستهای که به مطالعه لهجهها و زبانهای مختلف میپردازد، آشنا میشود. هیگینز که از لهجه کوچهبازاری و نامفهوم الایزا حیرتزده شده، با کلنل پیکرینگ شرط میبندد که میتواند این دختر روستایی را در مدت شش ماه به یک بانوی بافرهنگ و اشرافی تبدیل کند.
الایزا که به دنبال بهبود زندگی و جایگاه اجتماعی خود است، این پیشنهاد را قبول میکند و به خانه پروفسور هیگینز نقلمکان میکند تا تحت آموزشهای سخت و دشوار او قرار بگیرد. هیگینز با استفاده از تکنیکهای مختلف زبانی و آموزشی، تلاش میکند تا لهجه الایزا را تغییر داده و او را به یک بانوی اشرافی با رفتار و گفتاری مناسب تبدیل کند. در این فرآیند، الایزا نه تنها زبان و لهجهاش را تغییر میدهد، بلکه اعتماد به نفس و هویت جدیدی نیز پیدا میکند.
داستان در نهایت به نقطهای میرسد که الایزا در یک مهمانی بزرگ اشرافی شرکت میکند و با موفقیت میتواند تمام حاضران را با رفتار و گفتار اشرافی خود تحت تأثیر قرار دهد. اما این تغییرات عمیق در زندگی الایزا و رابطه او با پروفسور هیگینز منجر به کشمکشهای درونی و احساسی میشود که در نهایت داستان را به نتیجهای احساسی و تأملبرانگیز میرساند.
ویژگیهای برجسته فیلم
موسیقی بینظیر: موسیقی بانوی زیبای من یکی از نقاط قوت برجسته این فیلم است. فردریک لوو (Frederick Loewe) آهنگساز این فیلم، با خلق ملودیهای بهیادماندنی مانند “I Could Have Danced All Night”، “The Rain in Spain” و “Wouldn’t It Be Loverly”، تماشاگران را مسحور میکند. این آهنگها نه تنها به زیبایی داستان را روایت میکنند، بلکه به شخصیتها عمق و احساس بیشتری میبخشند.
بازیگری برجسته: یکی از دلایل اصلی موفقیت این فیلم، بازیهای درخشان بازیگران آن است. آدری هپبورن با ارائه یک نقشآفرینی احساسی و پرقدرت، توانست شخصیت الایزا را به یکی از فراموشنشدنیترین شخصیتهای تاریخ سینما تبدیل کند. رکس هریسون نیز با بازی استثنایی خود در نقش پروفسور هیگینز، تحسین همگان را برانگیخت و جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد را از آن خود کرد.
طراحی صحنه و لباس خیرهکننده: طراحی صحنه و لباس در بانوی زیبای من به زیبایی دوران ادواردیان در انگلستان را به تصویر میکشد. لباسهای فاخر و دقیقاً طراحیشده، صحنههای باشکوه و جزئیات دقیق دکوراسیون داخلی، همگی به تماشاگر کمک میکنند تا به عمق زمان و مکان داستان فرو بروند. سسیل بیتون (Cecil Beaton) که مسئول طراحی لباسها و صحنه بود، برای کار خود جایزه اسکار بهترین طراحی صحنه و لباس را دریافت کرد.
پیامهای اجتماعی:بانوی زیبای من با بررسی مسائل مربوط به طبقات اجتماعی، تفاوتهای زبانی و هویت فردی، به نقد جامعه انگلیس در اوایل قرن بیستم میپردازد. فیلم بهوضوح نشان میدهد که چگونه زبان و لهجه میتواند تأثیر عمیقی بر جایگاه اجتماعی فرد داشته باشد و چگونه افراد میتوانند از طریق آموزش و تلاش، جایگاه خود را در جامعه تغییر دهند.
چرا باید این فیلم را دید؟
بانوی زیبای من یکی از شاهکارهای سینمایی است که به دلیل ترکیب هنرهای مختلف مانند موسیقی، بازیگری، طراحی صحنه و داستانپردازی، همچنان پس از گذشت دههها، محبوب و تحسینشده باقی مانده است. این فیلم تنها یک سرگرمی نیست؛ بلکه به مسائل عمیقتری مانند تغییرات اجتماعی، هویت فردی و تأثیر زبان بر زندگی انسانها میپردازد.
تجربه یک کلاسیک ماندگار: دیدن بانوی زیبای من به معنای تجربه یکی از بزرگترین آثار سینمایی است که از زمان ساخت خود، به عنوان یک کلاسیک بیزمان شناخته میشود. این فیلم ترکیبی از داستانی جذاب، موسیقی دلنشین و بازیگری برجسته است که هر سینمادوستی باید آن را تجربه کند.
آموزش ارزشهای انسانی: فیلم به تماشاگران نشان میدهد که چگونه با پشتکار، آموزش و تغییر میتوان به اهداف بزرگ دست یافت. الایزا دولیتل، با تمام سختیها و چالشهایی که با آنها مواجه میشود، نماد امید و تلاش است و داستان او میتواند الهامبخش هر فردی باشد.
یک نمایش موزیکال برجسته: اگر به موزیکالها علاقهمند هستید، بانوی زیبای من یکی از بهترین انتخابهاست. این فیلم با آهنگهای بهیادماندنی و صحنههای موزیکال زیبا، شما را به دنیایی پر از شادی و لذت میبرد.
نقد اجتماعی: فیلم با نگاهی تیزبینانه به مسائل طبقاتی و اجتماعی، همچنان به عنوان یک نقد اجتماعی قابلتوجه باقی مانده است. اگر به فیلمهایی با لایههای عمیقتری از معنی و محتوا علاقه دارید، بانوی زیبای من برای شما انتخابی عالی خواهد بود.
در مجموع، بانوی زیبای من فیلمی است که به هر دو بعد سرگرمی و معنای عمیق توجه کرده و همین امر آن را به یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینما تبدیل کرده است.
همواره دیدن فیلمهای کلاسیک قدیمی احساس خوبی در من به وجود میآورد. علتش را دقیقا نمیدانم ، ولی حتی بهترین و پرفروشترین فیلمهای روز هم حال و حس مشابهی در من به وجود نمیآورند.بعید می دانم یکی از فیلمهای روز برای من دکتر ژیواگو ، برباد رفته ، لورنس عربستان ، برفهای کلیمانجارو ، کازابلانکا ، همشهری کین و… شود. شاید علتش بیپیرایه بودن این فیلمها است و شاید نوع بازی بازیگران در این فیلمهاست که بیشتر تئاتری است تا سینمایی. فیلمهای کلاسیک قدیمی به نوعی بیشتر بر دیالوگ ،تون صدا و میمیک صورت بازیگران متکی بود ولی در فیلمهای جدید کلیت فیلم ، تحتاشعاع انواع تکنیکها و جلوههای ویژه قرار گرفته میگیرد. همین باعث بی رنگ شدن و رقیق شدن کاراکترهای اصلی فیلم می شود. در این میان از دوبلههای ماهرانه و جذاب فیلمها که دیگر کمتر شاهد آن هستیم نباید غافل بود.
آخرین فیلمی که از این دست دیدهام، فیلم “بانوی زیبای من” است. فیلمی که بر پایه نمایشنامهای از جورج برنارد شاو در سال 1964 ساخته شده است. آشناترین بازیگر این فیلم برای ما “آدری هیپورن” است. در این فیلم هیپورن در نقش الیزا دولیتل ظاهر میشود، دختر زیبای گلفروشی که تکلم لاتمابانهای دارد. یک زبانشناس با دوست خود شرط میبندد که در عرض چند ماه از این دختر گلفروش یک بانوی متشخص بسازد طوری که در میهمانیهای اشرافی بدرخشد.دیدن این فیلم موزیکال با دوبله عالیش برای من بسیار جالب بود. یک سرچکی در گوگل کردم، در اینجا خواندم که مدیر دوبلاژ این فیلم علی کسمایی بوده و فرهاد نخستین تجربه خوانندگیش را دراین فیلم داشته. نمیدانم این اطلاعات درست است یا نه. دوستانی که اطلاعی در این مورد دارند ، کامنت بگذارند.
حیف است شما یکی از قطعات موزیکال این فیلم را نشنوید، پس این فایل صوتی را دانلود کنید و گوش کنید!
مطالبوتون خیلی 20 ن راستی من لینکتونو تو وبلاگم قرار دادم م
مرسی برا mp3
salam:) banooye zibaye man fogholadast…age barnameye sedahaye mandegar ro dide boodin mofassal ba ali kasmayi modir dooblaj va mahine kasmayi eliza va aghaye tahami nejad ke naghshe professor ro migoft sohbat karde tooye oon barname va dar morede sink kardane sher ha va avaz ha sohbat karde bood…vaghean doobleye banooye zibaye man yeki az shahkar haye doobleye irane :) amma dar morede farhad chizi nemidoonam…
درسته! اولین ترانه ی ضبط شده ی فرهاد توی این فیلمه. « اگه یه جو شانس داشتیم» که توی سری سی دی های آثارش هست.
سلام کاشکی لینکی واسه دانلود این فیلما می زاشتین
مطالبوتون خیلی 20 ن
راستی من لینکتونو تو وبلاگم قرار دادم م
مرسی برا mp3
salam:) banooye zibaye man fogholadast…age barnameye sedahaye mandegar ro dide boodin mofassal ba ali kasmayi modir dooblaj va mahine kasmayi eliza va aghaye tahami nejad ke naghshe professor ro migoft sohbat karde tooye oon barname va dar morede sink kardane sher ha va avaz ha sohbat karde bood…vaghean doobleye banooye zibaye man yeki az shahkar haye doobleye irane :) amma dar morede farhad chizi nemidoonam…
درسته! اولین ترانه ی ضبط شده ی فرهاد توی این فیلمه. « اگه یه جو شانس داشتیم» که توی سری سی دی های آثارش هست.