سینمای پاپکورنی غرب و سینمای ارزشی ما
بچه که بودیم ، زنگهای انشاء از ما میخواستند ، نوشته هایمان نتیجهگیری داشته
باشد و چه مضحک بود در انتهای «پاییز را توصیف کنید» و «تعطیلات تابستان را چگونه
گذراندید» ، نتیجهگیری کردن.
امروز صبح که شبکه خبر نگاه میکردم ، دیدم در مورد فیلمهای پرفروش تابستانی
امریکا صحبت میکنند : قسمت سوم دزدان دریایی کارائیب ، شرک 3 و
مرد عنکبوتی 3.
صحبت چندان نامعقول شروع نشد ولی وقتی طبق معمول کشیده شد به چیزی به نام
گیشهای بودن سینمای غرب و نامتعهد بودنش ، رنگ دیگری به خود گرفت ، انگار که
سینمای فعلی ما چیزی به جز نسخههای به روز «فیلم فارسیهای» سابق است و انگار که
سینماگران ما اصلا گیشه برایشان مهم نیست.
در یک فیلم نیم ساعت ، البته نه مجانی ، تبلیغ دبی میشود و گفته میشود که دبی
شهری است که در آن هر کاری بخواهی میتوانی بکنی. در فیلمی دیگر دو داستان کاملا
جدا به طرز ناشیانهای به هم پیوند می خورند و لابد کارگردانش راضی از تقابل دو نسل
و دو فرهنگ است ، در انتها ، این فیلم دوم ، نه بازتابی میشود از رنج و مصائب جنگ
و نه مبدل میشود به یک سینمای حادثهای. امثال این مثالها فراوانند.
– اینم سیتی سنتری که دنبالش میگشتی.
– هوم تعریفش را ایران زیاد شنیده بودم!
نظرم این نیست که تبلیغ به این صورت عیب است ، بلکه میخواستم شاهدی ارائه کنم
که رویکرد به گیشه و دنبال منافع مالی بودن در جهان امروز در همه جا معمول است. در
همین ایران خودمان کارگردانان و تهیهکنندگانی داریم که به تناوب یک فیلم برای گیشه
و یک فیلم برای دل خودشان میسازند.
صحبت ادامه پیدا کرد تا اینکه کارشناس محترم ، بحث را به اینجا کشاند که جناب
«کاپیتان جک اسپارو» نماد ولنگاری و زندگی غربی است و ابزاری است برای تبلیغ
فرهنگ غرب و فیلمسازان از خلق این کاراکتر سودای دیگری در دل میپروراندند.
تریلر دزدان دریایی کارائیب 3
در انتها گریزی هم زده شد به فرهنگ کتابخوانی در غرب و با استهزاء داستان آن
کتابفروشی که کتابهای مازدادش ، طالبی پیدا نکرد و مجبور شد همه را به آتش بکشد ،
بازگو شد. در مورد تیراژ کتاب در ایران چیزی نمینویسم. میدانید کتابفروشیها در
شهرستانها دانهای کتاب سفارش میدهند؟ میدانستید که تیراژ کتابهای ادبی به طور
نسبی از دهه 60 هم پایینتر آمده است.
رویکرد ایدئولوژیک و نگاهی که باید از آن همه چیز و همه کس نتیجه گرفته شود ، به
تحلیلهایی مثل این ختم میشود. همین سینمای «سرگرمیساز» و چرا منصف نباشیم در
برخی موارد «هدفدار» هالیوودی گاهی شاهکارهایی خلق میکند مثل «هزارتوی پن» که
جبران همه کاستیها و فیلمهای تینیجریاش را میکند، هرچند که سرگرمیسازی صرف هم
هنری است برای خود.
آقای مجیدی خودتان بهتر می دانید که رویکرد شبکه های (ایران) به تصویر کشیدن غرب به عنوان دنیایی بدبخت و بی هویته که هیچی درونش نداره.ولی نمی دونه سینما برای همون هاست.
دزدان دریایی کاراییب 2 وقتی اسکار می گیره،به خاطر جلوه های تصویری و زحمتی است که واسه به تصویر کشیدن تخیل آدمی صورت گرفته .این نوع سینما به سینمای سرگرم کننده تعلق داره و قرار نیست بعد از فیلم به فکر فرو رفت و بحث فلسفی راه انداخت.به ژانر فیلم هم دقت کنید نوشته اکشن و ماجرایی.
خبرنگارای ایران (…) نه هیچ.
برایم خیلی عجیب است که هنوز عده ای سعی می کنند تلوزیون را نقد کنند. هنوز ایرادهایش را پیدا می کنند، پای برنامه هایش می نشینند و تحلیلهایش را گوش می کنند. با اینکه این رسانه خیلی وقت است که ثابت کرده گوشش به حرف کسی دهکار نیست. کار خودش را می کند. به قول معروف آدم نمی شود. آخر از تلوزیون ما چه انتظار؟!
راستش من پریشب تو سینما این فیلم رو دیدم و به نظرم فیلم کمدی و سرگرمکنندهای اومد و گمون نکنم سازندگان فیلم هدف دیگری هم داشته باشند. بعد هم من نمیدونم چه اشکالی داره که بعضی فیلمها صرفاَ سرگرمکننده باشن ؟ چرا منتقدین ما فکر میکنن حتماَ باید یه برچسبی به سینمای هالیوودی ببندند و اونو بیارزش کنن. به قول شما چرا نسبت به سینمای سرگرمی ساز منصف نباشیم
سلام. خسته نباشید. واقعا وبلاگ شما مفید است. من خیلی بهره بردم. دارم سرگذشت ویکی پدیا را می خوانم که خیلی جالب است.
عجب… گفتم این جک اسپارو یک جورهایی است. حالا که فکر میکنم، دیوی جونز هم لابد نماد کشورهایی است که سر ستیز با جک اسپارو دارند.
سلام متاسفانه صدا و سیما رویکرد بی طرفانه ندارد و مجری سیاستهای بی چون و چرای دولت است از صبح تا عصر ببینید ما چقدر اخبار و گزارش ضد غربی داریم؟(که البته در بین جوانان نتیجه عکس دارد)اما مسئله جالب تر آن که مثلا آهنگی که روی فیلم دزدان کارائیب هست زینت بخش مهم ترین برنامه های صدا و سیما شده مثل مردم ایران سلام و تبلیغی که چند وقت پیش سپاه برای یک همایش داشت؟نفی در سخن تایید در عمل
تلویزیونی که به فیلم ایرانی خودش هم رحم نمی کند(دل شدگان راکه فراموش نکرده اید؟)،انتظاردارید تبلیغ فیلم غیرخودی(بامفهوم غیرسیاسی آن!)رابکندواین که فیلمی درطول سه روزاول فروش خودرکوردفروش رادرجهان شکسته؟
گاه بحث دراین مواردقضیه راسیاسی می کندولی واقعاوضعیت تهوع آوری راشاهدیم.