همه جنجالهای کاشف DNA
تقریبا همه کسانی که آشنایی مقدماتی با زیستشناسی دارند ، نام
جیمز واتسون را شنیدهاند ، چرا که او دانشمندی است که
پیشگام شناسایی DNA شد و به همین خاطر جایزه نوبل به وی
اهدا شد.
خبر اظهار نظرهای جنجالی واتسون در هفته گذشته را شاید بعضی از
شما خوانده باشید. از زمانی که واتسون ، هفته گذشته در مصاحبه با یک روزنامه
انگلیسی اظهار نظرهایی نامعقول کرده بوده ، مورد اننقادهای بسیاری قرار گرفته است.
او در
مصاحبه با روزنامه ساندی تایمز گفته بود که «دورنمای آفریقا ذاتا تاریک است» چرا که
« سیاست اجتماعی کنونی ما بر پایه این حقیقت استوار شده است که هوش آنها به اندازه
هوش ما است ، در حالی که آزمایشها چنین چیزی را تأیید نمیِکنند.»
او افزود که امیدوار است که که همه یکسان باشند ولی «کسانی که
با کارمندان سیاهپوست سر و کار دارند ، میدانند که چنین چیزی درست نیست.»
بسیاری این حرفها را اظهار نظرهایی نژادپرستانه دانستند که
نقاب علم بر روی آنها گذاشته شده است.
وقتی جنجالهایی در واکنش به این حرفها ، به وجود آمد.
آقای واتسون گفت که نتوانسته منظورش را به درستی ، بیان کند:
« من دقیقا میتوانم بفهمم که چرا مردمی که آن حرفها را
خواندند ، چنان واکنشهایی از خود بروز دادند. از همه کسانی که از حرفهایم اینگونه
استنباط کردهاند که آفریقا از لحاظ ژنتیکی در مرتبهای پایینتر قرار گرفته است ،
صمیمانه عذر میخواهم. آن حرفها دقیقا چیزی نبودند که در ذهن داشتم. مهمتر از آن
، به نظر من از لحاظ علمی چنان اعتقادی هیچ پایهای ندارد.»
«ما هنوز به درستی درنیافتهایم که محیطهای مختلف در طی سالیان
، چگونه ژنهای خاصی را انتخاب میکنند. ژنهایی که به انسانها توانایی انجام
کارهای متفاوتی میدهند.»
اما این جنجالها باعث شد که مؤسسه تحقیقاتیای که وی در آن پژوهش
میپرداخت ، فعالیت وی را به حالت تعلیق درآورده است.
همچنین سخنرانی وی در موزه علوم لندن که یکی از برنامههای جیمز واتسون در
تور کتابش بود ، لغو شد و در واکنش به سخنان واتسون مقامات این مؤسسه گفتند که او از حد یک مباحثه علمی فراتر رفته است. دانشگاههای دیگر انگلیس هم به
تبعیت از موزه علوم ، برنامههای سخنرانی واتسون را لغو کردند.
از سوی دیگر ، بعضی از اشخاص عقیده دارند که فشار روی دکتر
واتسون ناقض آزادی بیان آکادمیک است و نباید جلوی بحثی علمی را گرفت ، اما Craig Venter یکی از پیشگامان رمزگشایی ژنوم انسان اعتقاد
دارد که رنگ انسان نمیتواند پیشگوییکننده هوشش باشد و این امر هیچ پایه و اساس
علمی ندارد.
واتسون و قدرنشناسی از یک زن «سردمزاج بدلباس بینمک»!
اما این نخستین باری نیست که جیمز واتسون درگیر مناقشاتی از این
دست میدهد . واتسون و همکارش فرانسیس کریک به خاطر کشف DNAاین
مارپیچ دو گانه حیات ، در ذهن بسیاری به اسطوره مبدل شدهاند. اما همین اسطورهها
هنگامی که جایزه نوبل پزشکی به آنها تعلق گرفت ، هیچ صحبت یا اشارهای در مورد
کارها و تحقیقات «روزانیلد فرانکلین» به میان نیاوردند. بسیاری عقیده دارند کشف
آنها تا حد بسیار زیادی مدیون کارهای روزانیلد فرانکلین است.
یکی از مهمترین کارهای تحقیقاتی ، روزانیلد فرانکلین -دانشمند
بیوشیمیست و بلورشناس انگلیسی- گرفتن عکسهایی از مولکول DNA
با استفاده از پراش اشعه ایکس X-ray diffraction بود.
یکی از همکاران دکتر فرانکلین میگوید که به واتسون عکس عجیبی
که او توانسته بود با اشعه ایکس از DNA بگیرد ، نشان داده و
به گفته خود واتسون وقتی او این عکس را دید ، دهانش از تعجب باز شد و ضربان قلبش
افزایش پیدا کرد.
واتسون در کتاب مشهورش -مارپیچ دوگانه- نه تنها تقدیری از این
داشمند به عمل نیاورد بلکه با عباراتی موهن از حضور فیزیکی وی یاد کرد و اشاره کرد
که او یک زن سردمزاج بدلباس بینمک بوده است!
دکتر فرانکلین
دکتر فرانکلین چهار سال قبل از اهدای جایزه نوبل به واتسون و
کریک در سن 37 سالگی به خاطر ابتلا به سرطان تخمدان درگذشت، سرطانی که شاید به خاطر
برخورد بیش از حد با اشعه ایکس ، ایجاد شده بود.
واتسون و کریک جوان در کنار مدل DNA
حتی اکنون هم واتسون از دکتر فرانکلین با بغض یاد میکند و او
را تقریبا «در خود مانده» یا مبتلا به اوتیسم میداند:
«آدم های باهوش مخصوصا آنهایی که تواناییهای زیادی در ریاضیات دارند ، غالبا
خصوصیات اوتیستیک دارند.»
جیمز واتسون عقیده دارد که خودش تواناییهای ذهنی استثنایی
نداشته است و موفقیتش را مدیون اموختن چیزهایی که به آنها احیتاج داشته و تمرکز و
شوق و علاقهاش میداند.
واتسون در سال 1928 در شیکاگو به دنیا آمد و در 15 سالگی به
دانشگاه رفت. او در 19 سالگی فارغالتحصیل رشته جانورشناسی شد و در 22 سالگی دکترا
گرفت. ابتدا به پرندهشناسی علاقمند شد ولی سپس به تحقیقات ژنتیکی و مطالعه روی
ویروسها و باکتریها علاقمند شد. سرانجام او ترجیح داد که روی زیستشناسی مولکولی
تحقیق کند.
در سال 1951 به آزمایشگاه کاوندیش دانشگاه کمبریج رفت ، جایی که
با فرانسیس کریک -دانشمند دیگری که علایق علمی مشابه خودش داشت- دفتر مشترکی
داشت.
او در مورد DNA کتابهای متعددی نوشت و
به مدت 15 سال ، استاد میکروبیولوژی دانشگاه هاروارد شد. در سال 1976 استادی را رها
کرد تا روی تحقیقات زیستشناسی مولکولی در آزمایشگاه Cold Spring Harbor تمرکز کند ،
همان آزمایشگاهی که دیروز او را از مسئولیتهای اجرایی ، معلق کرد.
در سال 1988 او رهبری پروژه جاهطلبانه ژنوم را به عهده گرفت ،
پروژه سه میلیارد دلاری که هدف از آن نقشه برداری 100 هزار ژن انسان است. ولی در
سال 1992 به دنبال اختلاف با یکی از سرمایهگذاران اصلی پروژه یعنی مؤسسه ملی علوم
که رهبریاش را Bernadine Healy برعهده داشت ، این پروژه را رها کرد. علت اختلاف
این بود که آنها میخواستند برای 347 ژن مرتبط با مغز انسان ، حق انحصاری برای خود
قائل شوند. واتسون چنین چیزی را نپذیرفت و گفت که حق انحصاری قائل شدن و مالکیت
قوانین طبیعت «دیوانگی» است.
گیها را سقط کنید
در سال 1997 او در مصاحبهای با یک روزنامه گفت به زنانی که
بدانند ، جنینشان ژن همجنسخواهی دارد ، باید حق سقط جنین داده شود. به دنبال این
اظهار نظر هم جنجالی دیگر برپا شد. کوشش واتسون برای سر و سامان دادن به اوضاع ،
صرفا کارها را بدتر کرد. او در اظهار نظری برای تصحیح حرفهایش در آن مصاحبه گفت که
سخنانش را به خاطر آن زده که میداند بیشتر زنها دوست دارند مادربزرگ شوند و این
یک حس طبیعی است.
جیمز واتسون و کیت موس!
اما این پایان جنجال آفرینیها واتسون نبود او در سال 200 در
جریان سخنرانی در دانشگاه برکلی تصاویری از زنام مایوپوش و زنان محجبه مسلمان را
نشان داد و گفت بین میل جنسی و تابش آفتاب ارتباط وجود دارد و گفت به همین خطر است
که از عشاق آمریکای لاتین زیاد صحبت میشود اما داستانی در مورد عشاق انگلیسی
نمیشنویم و و وقتی صحبت از انگلیس میشود به «بیمار انگلیسی» میرسیم. او سپس عکسی
از کیت موس Kate Moss لاغر اندام نشان داد و گفت که «افراد لاغر آدمهای ناکام و
بنابراین بلندپروازی هستند. آدمهای چاق از لحاظ جنسی فعالتر هستند چون خونشان
لپتین بیشتری حمل میکند.»
واتسون دگراندیش
واتسون دوست دارد که خود را ادم آزاداندیشی قلمداد کند و
میگوید که «چرا افراد مبتلا به سندروم داون سرطان نمیگیرند. چرا ما ژنهای 1000
آدم بسیار سیگاری را که تا 80 سالگی زنده ماندهاند بررسی نمیکنیم و به مردم اجازه
نمیدهیم سیگار بکشند.»
واتسون و ورود به بحث سقط جنینهای بیمار یهودیان!
واتسون در سال 2001 مقالهای برای یک روزنامه آلمانی نوشت و در
آن از انجام آزمایشاتی که در مراحل اولیه حاملگی انجام میشوند و بیماریهایی
همچون تی-ساکس Tay-Sachs را در جنین تشخیص میدهند ، دفاع کرد.او گفت که چنین
جنینهایی باید سقط شوند.
اما مشکل اساسی این بود که بیماری تی ساکس بیشتر مختص به یهودیان نژاد اشکنازی
Ashkenazi است و پیداست که انتشار مقالهای در مورد سقط جنین یهودیان بیمار آن هم
در آلمان چه پیامدهای سیاسی برای واتسون داشت!
پسرم را سقط میکردم اگر …
اما واتسون متوقف نشد و بعدها از در مورد ژن کندذهنی صحبت کرد
و از سقط جنین افراد کند ذهن دفاع کرد. به دنبال این حرفها وی باز هم مجبور شد
حرفش را به نوعی تعدیل کند و بگوید تنها در مورد افراد بسیار کمهوش صحبت کرده است.
جالب است بدانید که یکی از پسرهای جیمز واتسون مبتلا به
شیزوفرنی است و باز در اظهار نظری دیگر او از علاقمندی خود برای پیدا کردن ژنهای
مرتبط با شیزوفرنی و تستهایی برای تشخیص زودهنگام شیزوفرنی گفته است. او گفته است
که در صورتی که از شیزوفرنیک بودن پسرش اطلاع میداشت ، او را سقط میکرد ، چون
شاهد رنج و عذابی است که او متحمل میشود.
سخن پایانی : به نظر میرسد که جیمز واتسون دانشمندی است
بیملاحظه در اظهار نظر ، که هنگام صحبت کردن ، اصلا متوجه پیامدها و عواقب سخنانش
نیست. مایه تأسف است که چنین دانشمند بلندمرتبهای آشنایی مقدماتی با اخلاق پزشکی
هم ندارد.
منابع : ویکیپدیا و روزنامه ایندیپندنت (+
و +)
اینکه “هدی لامار” هستش، نه دکتر فرانکلین. عکس را درست کن.
http://en.wikipedia.org/wiki/Hedy_Lamarr
http://en.wikipedia.org/wiki/Rosalind_Franklin
مرسی، جالب بود.
شاید واقعا بعضی نظرات عجیب این فرد درست هم باشد! اما اخلاق مانع از اثبات آن ها می شود.
لطفا سطر اول آخرین کلمه (نشیدهاند) تبدیل شود به (شنیدهاند)
پاسخ : ممنونم ، مطالبم را خیلی سریع مینویسم و میبخشید اگر غلط تایپی و یا غیرتایپی هم داخل پستهایم راه پیدا میکند.
خدا پدر wiki رو بیامرزه که نمیدونستم اوتیسم چیه:
http://fa.wikipedia.org/wiki/اوتیسم
دست دوکیمونم درد نکنه 😉
ممنون، نوشتهی خوبی بود. (:
اما با نتیجهگیریی آخرش موافق نبودم. شاید صحبتهای او محافظهکارانه نبوده باشد، اما نمیدانم چرا میگویید که خلاف اخلاق پزشکی است. مثلا گفتن اینکه آدمها در محیطهای مختلفی تکامل پیدا نکردهاند، آیا اشتباه است؟
پاسخ : نه! اما اینکه جنینهای که ژن اسکیزوفرنی دارند ، باید سقط شوند ، چه؟ این را هم در نظر بگیرید که هیچ تضمینی نیست که چنین غربالگریهای ژنتیکی ، توسعه پیدا نکنند. و با گذشت زمان اختلالا بدنی ناچیزتر را شامل نشوند.
من در پستی در مورد یکی از سوء استفاده هایی که قرار است از ژنتیک بشود ، خواهم نوشت.
بسیار ممنون از مطلب خوبتون….عالی بود…یاد کتاب زیست شناسی دبیرستانم افتادم و اینکه اون زمان ها عاشق ژنتیک بودم و تقریبا می پرستیدمش! اما…..«چرا افراد مبتلا به سندروم داون سرطان نمیگیرند….» نمی گیرند؟!….لوسمی و لفنوم که در اینها شابع تره….
پاسخ : من فقط نقل قول کردم. واتسون بزرگ گاهی حرفهای عجیبی میِزند!
بسیار جالب بود. صراحت آقای واتسون صرف نظر از ارزش اخلاقی گفتههایش ستودنی است.
فکر میکنم روزی که بشر از درستی تشخیص خود اطمینان یابد، غربالگری ژنتیک را انجام خواهد داد. منتها معیار بهرهی هوشی و سلامت جسمی برای این غربالگری کافی نیست.
من همیشه فکر میکردم فرانکلین مرد هست نه زن :)) این همه سال تو اشتباه بودیم و نمیدونستیم خوب شد جایی سوتی ندادیم
من تصورم این بود که حرفِ آخر شما بیشتر به ماجرای اخیر باز میگردد که خیلی شلوغ کرده است. وگرنه در مورد غربالگری من هم الزاما موافق نیستم.
در مورد غربالگری هم کمینه دو واکنش میتوان نشان داد:
۱) بد است چون حد و حصر ممکن است نداشته باشد و کسای که دربارهاش سخن میگوید خارج از دایرهی اخلاق شده است.
۲) لازم است دربارهاش صحبت کنیم و ببینیم آیا میتوان مرز مشخصای برایاش تعیین کرد یا خیر.
آها… جالب بود 🙂
ممنون از همه مطالب قشنگ و مفیدتون. از برکت وبلاگ شما من کلی چیز یاد میگیرم!!!
عجب چیزیه این واتسون!!
اگه بدونم بچم یکی مثل واتسون میشه .حتما سقطش میکنم.
ممنون دکتر…
مقاله ی جالبی بود