لحظات خندهدار برای پزشکان
نمیدانم این خاطرات پزشکان غربی معتبر هستند یا نه! ولی من را به یاد خاطره ای انداخت.
یک مرد 30 ساله به اتاق معاینه آمد و آرام برگه آزمایشی را روی میز گذاشت. نگاهی به ورقه انداختم، دیدم تست بارداری (B–hcg) است. اینطور مواقع خیلی از آقایان موقع نشان دادن ورقه آزمایش همسرشان هم هیجانزده هستند و هم کمی تا قسمتی خجالت میکشند. اگر اتفاقا کس دیگری در اتاق معاینه باشد، معمولا خیلی آرام به مراجعهکننده می گویم : «مثبته» یا «منفیه» و اگر دیدم متوجه منظورم نشده، روشن میگویم خانم باردار است یا نیست.
نگاهی به آزمایش که انداختم دیدم با تیتر بالا مثبت است. بنابراین گفتم: مثبته. و چون تحیر آقا را دیدم گفتم: یعنی خانم حامله است.
دیدم خجالتزده سرش را زیر انداخت و رفت. گفتم خوب خجالتی است دیگر و مشغول ویزیت یک بیمار دیگر شدم.
چند دقیقه بعد دیدم دوباره آرام آمد. با خودم گفتم حتما حاملگی ناخواسته بوده و استرس آقا به این خاطر است.
آقا گفت: آخه میخوام بدونم مشکلش چیه.
گفتم: این که فقط یه تست بارداریه، اگه خانم مشکل خاصی داره بره پیش یک پزشک زنان،
ویزیت بشه.
گفت: نه دکتر، باردار چیه.
اینجا بود که فورا متوجه غیرعادی بودن قضایا شدم، ممکن بود آزمایش برای یک خانم ازدواجنکرده باشد. پرسیدم که اسم بیمار چیست ولی متوجه شدم برگه آزمایش را اشتباه دستش دادهاند. او میخواست بداند چربی و قتند مادر 60 سالهاش چطور است! شانس با من بود که مراجعهکننده خجول و بافرهنگی داشتم!
از آن موقع هر وقت برگه آزمایشی را دستم میدهند، میپرسم: اسم بیمار شما اینه؟ چند سالشه؟ حالا آزمایش هر چه میخواهد باشد!
دوم: دلخوری من از موضوعی که در روزنوشت قبلی شرح دادم، ادامه دارد. ولی بگذریم. گرچه خواهی نخواهی این مطالب تأثیر منفی روی کار هر وبلاگ نویسی میگذارند.
سوم: اگر در منزل تردمیل دارید و تجربه خریدش را دارید، من راهنمایی کنید.
پینوشت: تشکر از هفتهنامه شهروند: تا یادم نرفته از هفتهنامه شهروند بابت معرفی وبلاگم در قسمت پیشنهاد هفته، باید تشکر کنم. هر چند نویسنده غلو کرده!
به جای فکر کردن به «ترین» بودن و عدد و ارقام، ترجیح میدهم همین سبک وبلاگنویسی را البته با اصلاحاتی که همیشه باید مد نظر داشت، ادامه بدهم. قبلا هم گفته بودم، که وبلاگنویسی برای من نوعی خستگی در کردن و تمدد اعصاب است، نه قصد اثبات چیزی را دارم، نه آنقدر خودم را تأثیرگذار میدانم که بتوانم کاری برای وبلاگستان بکنم و نه انتظار دارم که گاه نوشتههای آماتوری من و لطف دوستان و خوانندگان اسباب رنجش کسی را فراهم کند. گاهی دلم برای روزهای نخست وبلاگنوسی ، وقتی که در بلاگر مینوشتم، تنگ میشود. وبلاگ قرار است، ستون رسانهای شخصی ما باشد، ستونی مستقل از سردبیر و ویرایشگر، آسایش خاطر دیجیتال را از وبلاگنویسها دریغ نکنید.
دکتر اگر خبری درباره تردمیل پیدا کردی برای من هم بگو. شاید من هم به فکر افتادم 🙂
دکتر جان من یک تردمیل مکانیکی خریدم سرعت حرکتش بستگی به خودت داره که چجوری روش حرکت کنی هم در مصرف برق صرفه جویی میشه هم سرو صدا نداره 250000 تومان از شرکت راین
دکتر جان یه بار هم توی آزمایشگاه نسخه من با یکی دیگه قاطی شده بود به جای آزمایش هپاتیت (که خدا رو شکر منفی بود) یارو داد زد برای آزمایش HIV تون آماده بشید ، بعد هم همه از من فاصله گرفتند . من گفتم به خدا ایدز ندارم آزمایش من یه چیز دیگه بوده .
نکته دوم اینه که همه جور آدم همه جا هست و افرادی موفق خواهند بود که به مسیری که به درستی آن اطمینان دارند ادامه دهند ، نه کسانی که مسیرشان را به خاطر بقیه تغییر دهند.
من دوست دارم موفق باشی!
aslan be adame herfee mesle shoma nemiad delkhor beshid
ma neveshtehatono dost darim
sabke neveshtaneton ro ham dost darim
mofagh bashi
سلام دکتر! من درباره دلخوری شما پستی نوشتم که البته نهایتن قابل ندونستید و سری به وبلاگ من نزدید. البته متوجه ام که غیر حرفه ای عمل کردم در راستای سیریش شدن به شما برای آمدن به وبلاگ من. به هر حال، درباره تردمیل زمانی که ایران بودم یکی داشتم که که از فروشگاه “آرین” خریده بودم. اطلاعات دقیق و فنی ازش ندارم ولی یادمه که مدل خیلی پیچیده ای نبود و 2 میلیون تومن هم قیمتش بود که البته “آرین” قسطی هم می ده.
حالا ترد میل چیه؟
دکتر جان…تو پرشین تولز…یه تاپیک در این مورد هست…و کامل توضیح داده شده….احتمالا باید تو بخش ورزش باشه…..
از خاطرات پزشکان در ایران، عمویم که متخصص چشم هستند خاطرات خنده دار زیادی شنیدم. وقتی به اینجا می آیند کلی برای ما تعریف میکنند.
و اما این وسیله”تردمیل ” که بیشتر به دلیل چشم و هم چشمی مردم در ایران خریداری میشود، را در منزل بیشتر فامیل همسرم دیدم. ((آخه ما برای نوروز ایران بودیم و تمام اقوام ایشون یک عدد از این دستگاه خریده بودند.))
میدونی چی بهشون گفتم؟
گفتم خدا کنه در نگهداری از سلامتیتون و پائین آوردن چربی وزن و … نیز با هم چشم و هم چشمی داشته باشید;)
سلام. من چند ماه پیش یک ترمیل با مارک DK City خریدم به قیمت 660 هزار تومن. چیزی که تو خرید این وسیله مهمه که ببینین ازش کی می خواد استفاده کنه و چقدر و هدفش چیه. مثلا اگه استفاده کننده یک ورزشکار حرفه ای باشه ممکنه ترجیح بده که دستگاهش حتمن قابلیت تغییر شیب رو داشته باشه که این عامل قیمت دستگاهو بالا می بره. یا مثلن مدل هایی هست که تو پنل جلوی دستگاه یه قسمتی هست که جریان هوایی به سمت کاربر درست می کنه که این قابلیت ممکنه واسه کسانی که در حین ورزش نفس یا هوا !!! کم میارن مناسب باشه یا شاید هم اصلن واسه اونا هم زیاد استفاده نداشته باشه! یکی دیگه از عوامل مقدار بیشینه وزنی هست که دستگاه میتونه تحمل کنه. معمولن هر مغازه ایی که تو منیریه برین ادعا می کنه که مارک های خودش فقط کیفیت داره و بقیه الکیه و جمله ی معروفشون هم اینه :” الان تمام سالن های بدنسازی از این مارک میخرن”!!!!
به نظر من واسه استفاده خانگی برای یک فرد معمولی با 500 تومن میشه یه دستگاه عالی داشت. مثلن خود من الان میبینم که شیبدار بودن تردمیلم اصلن به دردم نمیخوره. من همون زاه معمولیشو به زور میرم و شیبش زانوم رو هم به درد میاره.
پس به نوع استفاده تون فکر کنین و قبل از وارد شدن به مغازه اطلاعاتتنو تکمیل کنین چون اونا زیاد صادقانه ویژگیهای مختلفو بیان نمی کنن.
یه نکته ی خیلی خیلی مهم خدمات دستگاهه. برعکس خیلی وسایلی که می خریم، میتونین مطمئن باشین که هرچند ماه یکبار دستگاه احتیاج به سرویس شدن داره.
باید قدر این بیماران با فرهنگ رو دونست…!
در مورد “دوم” هم باید بگم که از این بحث ها زیاد پیش میاد اصولا…
درسته که تاثیر منفی میذاره نباید زیاد عکس العمل نشون بدین…
هر کسی کار خودشو میکنه و مطمئنا کسی موفق تره که راه درستشو پیش گرفته…
راه درست همینجاست خوب…!
ترد میل موتورش مهمه و نوع برنامه ریزی که داره
حتی میتونی با 150.000 تومن تردمیل وطنی بخری که یک موتور کولر داره و سرعتش تند و کند میشه
اما خودتون مثل اینکه پزشکید و بهتر میدونید متابولیسم و سوخت و ساز بدن در حین فعالیت چطوریه و مدت زمان فعالیت چقدره تاثیر داره بنابراین به برنامه ی تردمیل توجه کنید
منظورم همون برنامه از پیش تعیین شده ی کامپیوتریشه
behtarin kar ineh ke berid to salon varzesh konid man ye treadmil kharidam 1.5 million 1 saleh pish kolan azash ye saat estefadeh nakardam
الان چون شما دلخور هستید ما باید ناز شما بکشیم ؟
ترجمه مطالب کار خیلی خوبیه. ذکر منبع هم خیلی خوبه. منم خودم وبلاگ مینویسم. خیلی وقت ها وقتی مطلبی رو با منبع ذکر میکنم مطلب رو سرقت میکنند و به منبع اصلی میرن. ولی اشکالی نداره باز هم منبع رو ذکر میکنم.
فیلتر شدن هم یک دردسر هست. اما برای اونم راه وجود داره. میتونستین لینک رو به صورت متن و نه به صورت لینک وارد کنید. اونوقت خطر فیلتر شدن نداشتین.
منم مدت هاست که وبلاگ شما رو میخونم. مشکل فقط این یک مطلب نبود. مطالب زیاد دیگه هم در وبلاگ شما بدون منبع ترجمه و درج شده است.
کار شما در کل خوب است. ولی اگر این موضوع را هم رعایت میکردید. عالی میشد. اما من هم این موضوع را قبول دارم که اگر منابع را ذکر میکردید شاید الان این تعداد بازدید کننده را نداشتید…
پاسخ : چنان صحبت میکنید که گویا من هیچ وقت به مطلب اصلی لینک نمیدم. یک بار دیگر پستهای من را ببینید و بعد قضاوت کنید. مشکل ما این است که مطالب وب را اسکن میکنیم.همین!
راستی بزار منم یه خاطره پطشکی که توی مطب پدرم دیهده بودم برات تعریف کنم.مریض که یه خانم نسبتن مسنی بود اومده برای معاینه چشمش و بعد که معاینه تمام شد و نسخه ش رو گرفت به بابا گفت: آقای دکتر دفعه بعد کی تشریف!!! بیارم.
خیلی پزشکی نبود ولی اون موقغ من خیلی خندیدم بهش.
سلام
راستش دیشب در استخر هتل ارم مطلب جالبی توجه منو جلب کرد و اون هم سرو صدای زیاد تردمیل بود. درواقع برای داشتن تردمیل (که من هم مدتی دنبالش بودم) نکته ای که شاید خیلی ها توجه نکنند اینه که یا باید خونه ویلایی داشته باشید یا تو آپارتمان طبقه اول باشید چون قطعا این سر و صدا شما را با همسایه ها بد خواهد کرد.
غلو نبوده دکتر!
این ماجرا را قبلا در وبلاگم نوشته ام
در ایام انترنی روزی در اتاق زایمان مراقبت از زنی در حالت زایمان به من سپرده شده بود و زن بینوا هر چند دقیقه یک بار درد زایمانش شروع می شد و فریادهای بلند می کشید و دسته های تخت زایمان را چنگ می زد.
من باید هر ربع ساعت فشار خون او را چک می کردم لذا دسته های تخت را پایین آوردم و مشغول گرفتن فشار خونش شدم که ناگهان درد زایمانش شروع شد و شروع به فریاد کشیدن و چنگ انداختن شد و از آنجا که با بیقراری و بدون توجه چنگ انداخته بود به جای دسته تخت که من آن را پایین داده یودم ناگهان بیضه های مرا گرفت و آنچنان فشار داد که نعره من هم در اتاق زایمان پیچید …
پاسخ: چه خاطره دردناکی!
سلام به همگی من قبلا هم به این وبلاگ اومده بودم سایت هم ندارم فقط تو 360 یاهو یه پیج درست کردم
میخواستم بگم چقدر خوبه به جای خریدن یک تردمیل گرون یه ارزون ترش بخرید می دونید آخه خیلی پر فایده تره مثلا اینکه به حس خیلی خیلی خوب مثل حس رضایت از خودتون می رسید یه حسی که هممون لمسش کردیم و اگه نکردیم وای…………..
بقیه پولش رو هم به آدمایی کمک کنیم که نه تو جشن نیکوکاری ازشون اسم برده می شه نه در هیج جای دیگه ای آخه اونا خیلی با آبروتر از این حرفا هستند
با حرفای من موافقید یا مخالف پای خودتون
لیلا دانشجوی 21 ساله
سلام.خسته نباشید.آخرین شماره هفته نامه شهروند امروز رو
که خوندم دیگه دودلیم از بین رفت.مدتی بود که این وبلاگ رو
می خوندم ولی معمولا هر وبلاگی رو به favorites اضافه نمی کنم.ولی وقتی دیدم مجله فاخری مثل شهروند امروز هم شما رو
تایید کرده دیگه معطل نکردم و این وبلاگ رو یه لیست مطلوب ها
اضافه کردم و از این بابت هم بسیار خوشحالم.موفق باشید
دوست عزیز
سلام دکتر. چندتا لینک پیدا کردم برات
http://forum.persiantools.com/t59707-post912956.html
http://www.phalls.com/vbulletin/showthread.php?t=19728
http://www.irden.com/forum/read.php?FID=40&TID=629
سلام. من یه ترد میل حرفه ای با قابلیت برنامه ریزی دارم.و ازش راضیم.فکر کنم شما گفته بودید که ورزش مورد علاقه تون دویدنه(درست میگم؟) واسه شما یه مدل حرفهای تا سرعت 16 کیلو متر در ساعت با قابلیت تغییر شیب مناسب است.ولی باید اینو بگم که استفاده ار اون حوصله می خواهد و گاهی تا حد یک وسیله بی مصرف جاگیر نزول پیدا می کند . همان طور که مال من شد
من خودم پزشک هستم و کارم هم پزشکی ورزشی است و سالهاست با تیمهای ملی کار میکنم. به طور تجربی اگر تریدمیل ورزشکار از بهترین نوع ممکن نباشه انقدر آسیب میزنه که نداشتنش بهتر است. لذا توصیه بنده این است که اگر میخوای پنج ملیون بذاری هر مارک خارجی مشهوری خوب است زیر این مقدار هر چی بذاری بعد باید تا پنج ملیون بقیه اش را پول عمل زانو و ام آر آی کمر بدی. بهتر است از خیر ورزش کردن در خانه که معمولا بعد از مدتی انگیزه آدم هم کم میشه بگذری و بری یک باشگاه حسابی که از وسایلش مطمئنی ثبت نام کنی
Salam jenab majidi
weblog kheili jalebi darid.besiar amoozande va motonave.shayad be dalaeli ,dar chand mored ,manba zekr nashode ama in az hosn salighe shoma dar entekhab matlab kam nemikone.va hamin weblog shoma ra bartar mikonad ,ba zekr manba ya bi zekr an. mara az in mataleb be bahre nakonid
take care.
یک مثال قدیمی میگه اگه دیدی پشت سرت حرف بیربط میزنن دو حالت داره یا حسودن یککم تر از تو هستن در ارتباط با این پست که ذکر منابع بود نوشتم
من عاشق دکتراام!از اشناییتون خوشحالم:)
ضمنا بلاگ جالبی دارید
ممنون دکتر که نظر منم در اینجا نوشتید فکر نمی کردم که با نوشته خودم مواجه بشم چون اصلا علمی نبود بلکه خیلی هم غیر علمی و احساسی؟! بود بازم به اینجا سر می زنم.
موفق باشید
سلام دکتر مجیدی
در مورد treadmill
بر اساس قیمت .فرق میکنه
هر چقدر وزنی رو که تحمل میکنه و برنامه هایی که داره و سرعت.بیشتر باشه .گرونتره
ضربه گیر زیر ریل .باعث نرم شدن ریل میشه و 200 .300 تومنی گرونتر ( که با پوشیدن کتونی میتونی جبرانش کنی)(البته همه تردمیلها یک ضربه گیر اصلی دارن که تمام فروشنده ها بهش اشاره میکنن!)
سطح شیبدار هم فکر کنم 100 تومن میبره بالا
حس گر (گیره ای که وصل میشه به لباست که اگه افتادی .جدا بشه و دستگاه خاموش)
البته مارک با مارک فرق میکنه ها!
اگه زودتر میگفتی من همه مارکا با قیمتاشون داشتم
خودم horizon مدل اا omega دارم .(960 تومن) راضی هم هستم
من تمام مغازه های این شهر رو رفتم
بهم بگو تا چه قیمتی .با چه امکاناتی میخوای بهت بگم کجا بری
راستی بهتره طبقه اول باشی .صداش زیاده
و اینکه
فقط بعد از حموم ورزش متوجه میشی چه نعمتیه
(هوای خیلی سرده .بیرون ورزش نکن)
salam
jon be web 2 alaghemandid in linko ferestadam ta agar emkan dare baraye alaghe mandaye matalebeton estefade konan
http://www.youbethevc.com/
http://va-fa-med-86.blogfa.com
سلام دکتر
به نظر من هم قدرت موتور رو بسته به وزن خودتون و کسای دیگه ای که می خوان استفاده کنن انتخاب کنین . اگه کمی هم بالاتر از حد نیازتون بود میتونین مطمئن بشین که شوک های احتمالی رو بهتر تحمل میکنه.
ضربه گیر های بالشتکی بادی که مدلهای horizon دارند و محدثه اشاره کرد چیز خوبیه یه چیزهایی هم در مورد نانو تکنولوژی داشت که فکر میکنم دستگیره اش رو باهاش ساختن تا مانع رشد میکروارگانیزمها بشه فروشنده توضیح دقیقی نداد منم پیگیر نشدم.
عرض زیاد ریل باعث راحتی بیشتره.
مدل horison TI32 شاید بد نباشه
مدلهایی هستند که فن دارند یا LCD و امکانات مولتی مدیا دارند که فکر نمیکنم ضروری باشه…
و در آخر : امیدوارم بیشتر از یک ماه استفاده کنید!!
ببین تو رو خدا یه بی عقل حسود یه حرفی میزنه شما ناراحت میشی و حالا ما از اینهمه “حظ اطلاعاتی” محروم میشیم!!!
من انگلیسیم خوبه میدونم یه مطلب جذاب رو به همون جذابیت به فارسی ترجمه کردن چقدر سخت و وقتگیره،واون احساس رو هم میشناسم که میگه کاش اینو فلانی (یکی که برام ارزش داره!…و احتمالا انگلیسیش خوب نیست …یاهر کی!)هم میخوند.
من به عنوان یکی از هزارانی که وبلاگتو میخونم تشکرم همیشه در قلبم بوده و هست!(مفهومه؟)
داریم جایی زندگی میکنیم که یواش یواش مفهوم “انسانیت” و “سپاسگزاری” داره “منـــــقــــرض” میشه.من فکر میکردم قبلاً با این نسل ِ “غالب” برخورد داشتی و با وجود این شروع به نوشتن ویا ترجمه مطالب میکردی و در اختیار خوانندگان وبلاگت قرار میدادی….اما حالا میبینم ظاهراً برات تازگی داشته و رنجیدی…؟!
….
تردمیل هم ،اگه نگیری اتفاقی نمیافته،به زانو و کمر فشار میاره !نمیدونم،شاید دویدن توی فضای بسته مثل هوای آزاد نیست .شاید به عنوان جایگزین دویدن در هوای آزاد، دوچرخه ثابت توی خونه بهتر باشه.گرچه همونم باز دوچرخه ی واقعی نمیشه!
اما در غیر این صورت ، کم سروصداشو -اگه باشه بی سرو صداشو_ بگیر.ماکزیمم وزنی که تحمل میکنه هم یه 20-30کیلو بیشتر از وزن کاربرش باشه.یعنی اگه شما 80 کیلو هستی ترد میل باید ماکزیمم 100- 110 کیلو رو تحمل کنه.
…
بازم قضیه ی اون حسوده …
هر طور صلاح میدونی برخورد کن.به روش قبلی ادامه بده یا نده!اما در برابر همه ی اونایی که دوستت دارن و قدر لطفی رو که میکنی میدونن ،فقط “یکی” حسود و بی چشم و رو در اومده و…
حسودی هم داری!
….آقا تورو خدا ما رو شطرنجی کنین!
عجب خاطره ای…
همچنین باید بگم که مطالب شما واقعا عالیه و از شما تشکر می کنم.
موفق باشید
باتشکر فراوان از زحمات مدیریت سایت
دکتر ببخشیددر مورد چیز دیگری صحبت می کنم دکتر من عاشق شغل شما هستم وبرای این مه به ارزویم برسم شاگرد زرنگ کلاس هستم ولی خیلی دوست دارم با کسی مشورت کنم اگه دوست داشتید راهنمایم کنید بهم ایمیل بزنید
چطوری دکتر؟