دانشمندان «تجربههای خارج بدن» را مطالعه میکنند
پزشکان بیمارستانهای بریتانیا و آمریکا قصد دارند 1500 مورد بیمار دچار ایست قبلی را مورد مطالعه قرار دهند تا وقوع «تجربههای خارج بدن» را در کسانی که ضربان قلب و فعالیت مغزی ندارند، مورد بررسی قرار دهند.
بعضی از بیماران اظهار میکنند که در چنین مواقعی میتوانند از بدن خود خارج شوند و به بدن خود و کارکنان بیمارستان نگاه کنند.
تجربههای خارج بدن، موضوعی بسیار بحثبرانگیز بودهاند، در اینجا در ویکیپیدا میتوانید مطلب بسیار مشروحی در مورد آنها بخوانید.
این مطالعه تازه در 25 بیمارستان بریتانیا و آمریکا انجام خواهد شد. برخیها معتقدند که تصاویری که بیماران در مواقع بحرانی نزدیک به مرگ میبینند، چیزی جز تصاویر ساختهشده توسط سیستم عصبی نیست، به همین خاطر در این مطالعه، عکسهایی روی سقف اتاقها نصب خواهد شد که تنها از فاصله نزدیک قابل رؤیت خواهد بود.
دکتر «سام پارنیا»، یک پزشک بخش مراقبتهای ویژه، سرپرستی این پروژه تحقیقاتی را برعهده دارد. وی در این مورد میگوید:
«اگر اثبات شود که هوشیاری consciousness بعد از «خاموش شدن» مغز ادامه پیدا میکند، این احتمال مطرح میشود که هوشیاری چیزی مستقل است.»
اگر بیمارانی که ادعای داشتن تجربههای خارج از بدن دارند، نتوانند این تصاویر را ببینند ثابت میشود که تجربههای آنها در واقع توهم یا خاطرات کاذب بوده است.
دکتر پارنیا میگوید: «چیزی که مردم در طی ایست قلبی تجربه میکنند، دریچه منحصر به فردی به سوی فهم چیزی باز میکند که محتمل است طی فرایند مرگ تجربه کنیم.»
منبع: تلگراف
خیلی جالب بود. دوست دارم نتیجه تحقیقشون رو بدونم. اینکه علم درباره موضوع مدیتیشن به چه چیزی میرسه؟ آیا واقعا آگاهی فراتر از ذهن قابل اثباته؟ چیزی که در مدیتیشن تجربه میشه یا در الهام و شهود…..
جالب بود منم این تجربه رو داشتم ولی بیشتر از 2 متر نتونستم از خودم فاصله بگیرم
البته با 6 ماه تمرین به این مرحله رسیدم
سلام
ممنون از اطلاع رسانی و اطلاعات خوبی که در اختیار ما میزاری… فقط یه نکته تو خبر بی بی سی اونجوری که یادمه گفت تصائیری در کف اتاق میزارن که فقط از روی سقف قابل دیدن هستش…
در هر صورت منون از لطفتون
بابت عکس استاد شجریان متشکرم .
من شنیدم که تصاویر رو رو زمین کنار تخت مریض میذارن که فقط از بالا قابل رویته دکتر جان
با حال بود دکی! ممنون
راستی قبل از اینم یادمه یه سری مستند راجع به همین ساخته بودن.
سلام
آره یه مستندی 2 -3 سال پیش به اسم نسیم کائنات از کانال یک سیما پخش میشد.
سلام !
خیلی برام جالبه که در این سایت چقدر میشه نکات مفید و آموزنده آموخت . من خودم عاشق مطالب اینجوری ام … چیزهایی که مربوط به روح میشوند و یا با عالم پس از مرگ در ارتباطند…
کاش می شد یکجورهایی به این عالم عجیب و عجایب آن ، تازنده ایم سرکی بکشیم …
این که روح می تونه از بدن خارج بشه رو که دیگه نمی شه انکار کرد
سلام دکتر جان
مبحث بسیار جالب و سابقه داری هست این مشاهدات در حین کما ولی بررسی و تعیین علمی صحت آن خیلی جالبتر و مهیج تر است.اما بنظر شما علم باابزار و وسایل امروزی میتونه وارد محدوده متافیزیک بشه؟
من مثل آب خوردن و هر وقت دلم بخواد خروج و ورود می کنم چیز هایی می بینم که از ترس اینکه دیگران مرا خول و چل نگنند خودم می زنم به کوچه علی چپ . باطن افراد . فکرهای درونی انان و تمایلات آنان که پنهان میکنند و در ظاهر طور دیگری عمل می کنند
خیلی به دادم رسیده در آخرین بار در یک قراداد کاری با یک کارخانه آلمانی بی شرفها با انون کارمندهای ایرانیش می خواستند سرمن کلاه بگذارند من هم با اطلاع از باطن و ظاهر انان چنان عمل کردم که بعد از اینکه پولم گرفتم پایم را کشیدم بیرون تازه فهمیدند بابا این شخص خدای مکاران بود و بعد هر چی طعمه وعده التماس کردند که بیا دوباره کار کنیم گفتم
بقول حافظ : برو این دام بر مرغ دگر نه که اینجانب را بلندین آشیانست
یاد آیه قرآن افتادم که میگه : ومکرو مکرالله ( شما مکر می کنید و خداوند هم مکر عظیم می کنند).
حالا این یک نعمت خدادادی برای ماست خوانندگان نروند ریاضت و تمرین بازی کنند.
انکه را اسرار حق اموختند دهانش مهر کردند و لبانش دوختند .
آدم چقدر باید احمق باشه که بخواد حقیقتو انکار کنه . در صورتی که در هر لحظه اونو میبینه.
البته این داستان یک کمی قدیمی هست… آقای پیرنیا که البته بزرگ شده و دانش آموخته ی آمریکا هستند، به سختی توانستند مدیر یک بیمارستان رو متقاعد کنند که عکسهایی را آویزان از سقف قرار بدهند، طوری که روی عکسها به سمت سقف باشد. بعد منتظر شدند تا کسی پیدا شود که تجربه ی نزدیک به مرگ داشته باشد. فقط یک نفر در طول دوره ی آزمایشی به این تجربه دست پیدا کرد ولی متأسفانه ( کاملاً به یاد نمی آورم) به دلیل مخالفت بیمارستان دیگر طرح ها جمع شده بودند. کلاً هدف آقای پیرنیا، که پزشک است، پیدا کردن شواهد فیزیکی و جسمی دال بر این موضوع بود.
یادم می آید همین اواخر مقاله ای در این باره خواندم که بالاخره یک پزشک نشان داده بود که داستان «تونلی که در آخر آن نور شدیدی به نظر می رسد» ناشی از افزایش یک ماده ی خاص در بدن است که بر شبکیه تأثیر می گذارد. ولی جزییات را به خاطر نمی آورم.