فیلم یک قلب قدرتمند – معرفی، بررسی و تحلیل – A Mighty Heart (2007)

فرانک مجیدی: اگر خیلی سرتان برای دردسر درد میکند، خب؛ خبرنگاری شغل مناسبی است! لابد خیلی از ما دوست داشتهایم مثل «کریستین امانپور»، در لحظههای حساس تک و تنها با یک فیلمبردار در صحنههای نفسگیر حاضر شویم و دنیا به صفحهی تلویزیون چشم بدوزد تا «ما» را به عنوان روایتگر حقیقت نظاره کند. اما برای این تصویر افسانهای، تا کجا حاضر به پرداخت هزینه میشویم؟ قبل از هر تصمیمی، به داستان امروز ما که در تاریخ بیستوسوم ژانویهی 2002 رخ داد و در سال 2007 روی پردههای نقرهای با نام «یک قلب قدرتمند» A Mighty Heart به کارگردانی مایکل وینترباتم به نمایش در آمد، توجه کنید!
کسانی که حوادث پس از یازده سپتامبر را دنبال کردهاند، حتماً نام «دانیل پرل»، خبرنگار والاستریتجورنال را حداقل به دلیل مرگ تراژیکش به یاد دارند. فیلم امروز ما، فیلمی است که از ابتدا، انتهای تلخ آن مشخص است با این حال برای کسانی که دنیای سیاسی 9.11 را با جزئیات بیشتری تعقیب میکنند، میتواند جالب باشد. دانیل پرل(دان فاترمن)، یک آمریکایی یهودی است و همسرش،ماریانه (آنجلینا جولی) یک کوبایی-آمریکایی بودایی که برای رادیو و تلویزیون فرانسه خبر تهیه میکند. زندگی آنها، با انتخاب دانیل بعنوان رئیس دفتر والاستریتجورنال در آسیای جنوبی دستخوش تغییراتی میشود و دانیل و ماریانه که 6 ماهه باردار است به کراچی میآیند. آنها عاشق هم هستند و دانیل دوست دارد نام نخستین فرزندشان را که پسر است آدام بگذارند. دانیل که اعتقاد راسخی بر وظایف ژورنالیستی دارد تصمیم میگیرد با واسطهای، به دیدار شیخ گیلانی که رهبر یکی از گروههای تندروست برود تا داستانی دربارهی ریچارد رید را دنبال کند. او صبح 23 ژانویه2002 از ماریانه خداحافظی میکند و میگوید امشب ممکن است برای شام دیر برگردد و دوستش دارد، اما… دانیل نه برای شام آن شب و نه هیچ شام دیگری بازنمیگردد. اینجاست که ماموران FBI و ماموران اطلاعاتی پاکستان و رئیس آنها(عارف خان) به خانهی دانیل و ماریانه میریزند و روزها و روزها به دنبال نشانههای دانیل میگردند و ماریانه امیدوارانه در انتظار دیدار دوبارهی شوهرش است و با شجاعت تمام دوشادوش ماموران شبانهروز به دنبال خبری از همسرش است تا آنکه درست زمانی که ماموران به ریشهی این آدمربایی، «احمد عمر» که شیخ ساکن انگلستان است که به خاطر حفظ گروههای تندرو و تردیدی که دربارهی اسرائیلی بودن دانیل بخاطر یهودی بودنش دارد فرمان این آدمربایی را صادر کرده میرسند، دانیل را در برابر دوربینها در کمال خونسردی سر میبرند…

فیلمسازی از آثار مشهور ادبی و داستانهای واقعی که در میان مردم شهرت مییابند بسیار دشوار است، چرا که بینندگانی که تا انتهای داستان را میدانند باید چنان راضی نگاه داری که باز شاهد همان پایان باشند و باز از دیدار یک دانسته خشنود گردند. نوشتن در اینباره هم اصلاً کار سادهای نیست زیرا باید نقد و توضیح را چنان نوشت که خواننده را راغب دیدار یک موضوع معلوم کرد. سهل و ممتنع آن است که بدنبال «چرایی» رخ دادن چنین وقایع تلخی باشیم.
دید بیاعتمادی که حادثهی یازده سپتامبر میان دو سمت جهان و ادیان مختلف ایجاد کرد غیر قابل انکار است. در این میان، حوادث تلخ را کسانی رقم زدند که دید صد در صدی داشتند و دنیای خود را سفید مطلق دیدند و دنیای دیگری را سیاه سیاه و این دو یکدیگر را دشمن پنداشتند. خشت نخست این دیوار میان دو دنیا را بوش گذاشت که یا دنیا را با خود میخواست یا در برابر خود و گروههایی که با تندرویهای کورکورانهی خود دیدی ترسناک از دینداری ساختند آن دیوار را بالا کشیدند. در این میان، رهبران بر صندلیهای خود نشستند و نطقهای آتشین کردند و با خاموش شدن دوربینهای فیلمبرداری پوزخند زدند و قربانیان آدمهای معمولی مثل دانیل، ماریانه ، آدام و سربازان پرشور گروههای تندرو که با پرداخت اندکی حاضر به هر جنایتی میشوند بودند. از روز یازده سپتامبر به بعد انسانهای بسیاری بدون دلیل مشخصی قتلعام شدند و دنیا آسوده شبی نخوابید. شانس دانیل این بود که به دلیل شغلش و مصونیتی که قاعدتاً باید برایش ایجاد میکرد و چنین نشد، در بولتنهای خبری قرار گرفت و اذهان عمومی را جریحهدار کرد.
فکر میکنم هنوز با جستجویی ساده، بشود فیلم سر بریده شدن دانیل را در اینترنت یافت. خود من چند سال پیش در موبایل یکی از دوستانم این فیلم را دیدم و هنوز از یادآوریش احساس بدی به من دست میدهد. نمیدانم، یاد آن نامهی معروف انیشتین به فروید میافتم که انیشتین از چند سال پیش از آغاز جنگ جهانی دوم احساس خطر کرده بود و از فروید میپرسید آدمی به کجا میرود؟ به راستی آدمی به کجا میرود؟ چطور میشود روی انسانها چون مانند ما و به کیش ما نیستند قضاوت کرد و خود را محق دانست؟ چه کسی به این پرسش پاسخ میدهد؟
فیلم «یک قلب قدرتمند»، دانیل پرل را به حاشیه میبرد. دان فاترمن که نقش دانیل را بازی میکند، تقریباً دیده نمیشود و فقط در فلشبکهایی که از زندگی شیرین دانیل و ماریانه زده میشود میبینیمش. این قلب قدرتمندی که از آن صحبت میکنیم، از آن ماریانه است که روزها امید خود را حفظ کرد و کسی ندید که ماریانه، نمایش آرامشی در پس آتشفشانی آمادهی انفجار است. آنجلینا جولی بازیگر محبوب من نیست و تیپ دختران ورزیده و بزن بهادر را که او ارائه میداد دوست نداشتم، اما این فیلم برای دیدن یک جولی دیگر، فیلم ارزشمندی است. جولی با موهای ریز فر شده و چشمهایی مشکی بدون آرایش همیشگی و با مژههایی کمرنگ و میکآپ معمول، به سختی قابل شناسایی است و زیباترین بخش فیلم را او ارائه میدهد؛ زمانی که خبر مرگ دانیل را به او میدهند، آتشفشان ناگهان فوران میکند. شخصاً از جولی انتظار این سکانس میخکوبکننده را نداشتم.ضجهها و اشکها و فریادهایی که روزها در قلب این زن حبس شده بود ناگهان با آوایی خارج از توان و حنجرهی انسانی و به رقتبارترین شکل ممکن آزاد میگردند و بیننده را بشدت متاثر میکند. مایکل وینترباتم طی یک اقدام درست، از فیلمبردارش خواسته از فیلمبرداری روی دست استفاده کند تا ساختار نیمه مستند و پرتنش فیلم را به بیننده القا کند.
اقدام درست دیگر وینترباتم این بود که سکانسی از اسارت دانیل و شکنجه شدن و مرگ وحشتناکش را نشان نداد تا دانستههای ما را در همان حدی که بود باقی بگذارد و به خودنویسی وقایع بیآنکه بتوان به صحتش اطمینان یافت دست نزده باشد و بر خلاف فیلمهایی از این دست یک روایت پر اشک و سوز و گداز به راه نیندازد. با این حال در انتها تصویر ترسناکی از مسلمانان و کراچی بعنوان شهری مسلماننشین میبینیم و برای یک غربی اینکه آنها که دیدند با مسلمانان دیگر فرق دارند، قابل تمییز نیست و مسلمان متعادلتری که عارفخان قصد ارائهاش را دارد هم در مواقع لزوم برای اعتراف گرفتن از شکنجه نمیپرهیزد! این فیلم، سر و صدای چندانی به پا نکرد و 1 نامزدی در گلدن گلوب داشت و چهارده نامزدی دیگر که تنها یکی از آنها منجر به برد جایزهای شد، با این حال توانست تا آنجا که ممکن است از حضور ستارهاش یعنی آنجلینا جولی بعنوان برگ برنده استفاده کند.
راستی، حالا چند نفر از ما حاضرند بایستند و بگویند: «سلام! من یک خبرنگار هستم!» ؟!
عالی بود …
این فیلم محصول سینمای آمریکاست دیگه؟ باید بریم ببینیم چیه!
البته خود داستان هم خیلی دراماتیکه ها! D: اینو یادم رفت بگم.
عالی بودش رفیق من فیلم رو دیدم واقعا عالی بود
چه غم انگیز!کاش یک روزی بیاد همه همدیگرو دوست داشته باشن و این خشونت ها نباشن دیگه.
با سلام خدمت مدیر محترم
سایت جالبی دارید تبریک می گم
کمتر سایتی را دیدم که محتوی به این قوی دارد
اگر مایل باشید هم خوشحال می شویم با شما تبادل لینک داشته باشیم
شاد و موفق باشید
http://www.takro.net
مطلب مفیدی بود
ممنون
سلام.
آقای مجیدی چرا دکمه ” صفحه قابل چاپ ” را در پایین مطالب خود قرار نمی دهید. من از خیلی از مقالات شما با نام خود شما استفاده می کنم! کلی زمان برای تنظیم مطالب باید انجام بدهم! ممنون میشم فکری برای این قضیه بکنید.
تشکر.
باید ببینم وردپرس پلاگینی داره که این کار را راحت کنه. حتما این مشکل را برطرف میکنم. ممنون از توجه شما.
@علیرضا مجیدی,
سلام
بله چنین پلاگینی هست من خودم هم دارم از اون استفاده میکنم
اسم این پلاگین WP-Print هستش و با زبان فارسی راست چین شدن متن ها و.. هم سازگاری شده
البته اگه تبلیغ به حساب نیارین میتونین به عنوان مثال از لینک های زیر بازدید کنید.
این لینک خود مطلب :
http://www.yazdkit.com/touch-screen-530.html
اینم لینک صفحه پرینت :
http://www.yazdkit.com/touch-screen-530.html/print/
یا علی
شاید تنها فقط بشه از همین دید احساساتی و دراماتیک این فیلم رو فیلم خوبی دونست!
وگرنه اگه بخوایم از دید سیاسی و یا اجتماعی این فیلم رو نگاه کنیم نه حرف خاصی برای گفتن داره و نه اینکه هدفی دیگه ای رو جز مظلوم نمایی آمریکائیها (و تاکید روی یهودی بودن پرل) و اینکه چرا حق دارن هر آشوبی رو تو دنیا بنا کنن، بیان می کنه. تا جایی که من میدونم خیلیم مورد توجه منتقدین قرار نگرفته.
منظور من این نیست که واقعیت اتفاق افتاده یعنی داستانی که فیلم بر اساسش ساخته شده بیخود بوده ها، نه اتفاقا خیلیم غم انگیزه و ناراحت کننده است. اما تو این فیلم، استفاده ابزاری خیلی زیادی از داستان اصلی کرده که یه سری اقدامات دولت آمریکا رو لابد موجه جلوه کنه!
به نظرم یکی از جنبه های بررسی یک فیلم اینه که فقط از دید احساسی معرفیش نکنیم، اقلا یکبار بنشینیم از دور نگاه کنیم ببینیم ورای این داستان سیاسی دراماتیک، فیلم در اصل چی رو میخواد بگه؟!
ضمن اینکه این فیلم هم مثل خیلی از فیلمهای هالیوودی از دور راجع به مسلمانان ساخته شده و طبق معمول همه ما (و تاکیدا همه مسلمونها) مسلمانها موجودات ترسناک و عجیب الخلقه ای هستیم که براحتی حاضریم هرنوع قساوتی رو انجام بدیم!
@زهرا, یکی از آرزوهایی که همواره داشتهام این است که خواننده، متن نوشته شده را دقیق بخواند، به نظر میرسد این خواسته خیلی رویا پردازانه است، آن هم از برخی دوستان!فکر میکنم خیلی دقیق نوشتم که این فیلم تنها یک جایزه برد و تصویری که از مسلمانان ارائه داد، آنان را موجوداتی دوست داشتنی نشان نمیدهد! اما اگر بخواهیم از دید نقادانه- و واقعاً نقادانه، نه این که فقط چیزی بگوییم تا ما هم حرفی زده باشیم!- نگاه کنیم، هر کشوری سعی میکند محصولی بسازد که مردمان آن کشور از کشورشان میپسندند، روی چه حسابی باید فیلمی ساخته شود که هالیوودی است و حق را به آمریکا ندهد؟! همانقدر چنین حرفی خندهدار است که از ایران انتظار رود فیلمی در مزمت خود و کارهایش بسازد. این حرفها در دنیای واقعی اصلاً منطقی نیست! در ضمن دوست عزیز! کجای این نقد را احساساتی دیدید که خود با دوراندیشیتان زوایای پنهانش را خارج کردهاید و نقد کردهاید؟! این که میگوییم نباید انسانها را از روی مذهب و دینشان قضاوت کرد و این عملی کاملاً فاشیستی است احساسی بود؟! اگر تعریفتان از منطق این است که اشتباه رفتهاید! این همان دید صد در صدی است! خوشحال میشوم دوستان قبل از اینکه چیزی دربارهی مطلبی بنویسند آن را کامل بخوانند! میشد گفت چرا در مورد عنوانبندی فیلم چیزی نگفتهام یا آنکه از تهیهکنندگان که اتفاقاً یکی هم برد پیت بود، اما واقعاً هر طوری نگاه کنیم، تعریف شما از نگاه احساسی در نوشتهی من کاملاً غیر قابل یافت است!
@فرانک مجیدی,
من متوجه “آنهم از برخی دوستان” در خط دوم نشدم؟ علت این استثنا برام سوال شد! نمیدونم چه چیزهای منفی ای از من شنیدین که از همون ابتدا دارین جبهه گیری منفی می کنین، در هر صورت خیلیم مهم نیست!
شما اصلا دقت نکردین من چه دیدی رو در برابر چه دیدی قرار دادم! کامنت من رو ابتدا با دقت بخونید (هرچند به نظر میاد با وجود پیش قضاوت اینکارو نکردین) من گفتم از دید احساسی فیلم خوبیه ولی از دید سیاسی و اجتماعی (با تاکید روی سیاسی) فیلم خوبی نیست! اصلا اشاره ای به مذهب و یا دین نکردم! فقط در پاراگراف آخر گفتم که ایم فیلم در رده فیلمهای ضد مسلمانها قرار میگیره و اکثر منتقدین هم به این نکته اشاره کردن. در ضمن من یادم نمیاد تعریف منطق رو از شما خواسته باشم که نوشتید دارم به بیراهه میرم و تعجب میکنم که شما که اینقدر تعریف منطق رو خوب فرا گرفتید از روی یک کامنت به بیراهه بودن منطق پی بردین.
من هنوزم میگم احساسی چون این فیلم از داستان اصلی بهره برداری و استفاده ابزاری زیادی کرده تا مستقیم و غیر مستقیم نتیجه بگیره که جنگ طلبی دولت آمریکا در افغانستان چیز بیراهی نبوده. مسلمانها یک مشت انسانهای وحشی هستن که حاضرن با ادای دینشون دست به هر قساوتی بزنن. بنابراین اینکه آمریکا به افغانستان حمله کرد به چونان جایی بوده که چنین افرادی (با جمع بستن روی همه مسلمانها) در اونجا زندگی می کنن و قادر به چنین اعمالی هم هستن
تو این بین گریه ها و ضجه موره های آنجلینا جولی رو هم در برابر خبر سر بریدن همسرش پررنگ کرده که بیننده واقعا به نتیجه برسه که بله آمریکا پس چه کار خوبی کرد، اینها حقشونه نابود بشوند و لابد بعد از در عراقف تو پاکستان هم مسلمانها هستن حتی تو ایران و…
مشکل من دقیقا با همین نتیجه گیریهای این فیلم بود و چیزی که میخواد ورای این داستان متاثر کننده بگه! تاکید میکنم که مشکل من با این دید بود دوست عزیز نه نگاه شما! به همون دلیل اول نوشتم بخوایم دید سیاسی و اجتماعی حالم بر فیلم رو فاکتو بگیریم بله خیلی گریه آور و متاثر کننده است!
اینکه در ایران نمیشه فیلمی ساخت که در انتقاد به سیاستهای اینجا باشه بله نمیشه ساخت چون آزادی عمل وجود نداره ولی در آمریکا میشه و امثال مایکل مور اینکارو کردن (و یک فیلمساز دیگه که در کن قرار بود جایزه بگیره ولی به دلایل سیاسی کنارش گذاشتن و جایزه رو به مور دادن)
ضمن اینکه خط اول بزرگ نمایی کریستین امانپور هم به نظرم جالب نبود! بنده هم اگه همسر جیمز رابین بودم و قبل از ازدواجم هم N سال دوست دخترش میبودم (اونهم در زمانی که سخنگو بود) خوب معلومه به بنگاههای اطلاعاتی آمریکا وصل بودم و در صدر اخبار مهم! وگرنه این خانم چند بار اولی که تست گویندگی داد بهش فرمودن که نه صدای خوبی داره نه قیافه! منتها عوامل جانبی و مسائل حاشیه ای بهش کمک کردن!
بگذریم، تمام سختگیری من برای اینه که همچین مطلبی توی همچین وبلاگی با این تعداد خواننده نوشته! وگرنه مثلا در یک وبلاگ عادی بود شاید اینقدر سخت نمی گرفتم.
تشویق شدم برم ببینم این فیلم رو
http://www.iranamerica.com/forum/showthread.php?t=2384
با ذکر منبع و با کسب اجازه از شما، این مقاله در فوروم ایران و آمریکا به نشانی فوق درج گردید.
یادم نمییاد اجازهای داده باشم به شما!
@علیرضا مجیدی, خوشحال می شم اگه بهم این اجازه رو بدین. در صورتی که درج مطلب برخلاف میلتون بوده نسبت به حذف اون اقدام خواهم کرد.
چطور شما میگید میشه فیلم سر بریده شدن این آقا رو با یک جستجوی ساده!!!! در اینترنت پیدا کرد؟؟
من که حتی با یک چستجوی پیشرفته و چند ساعته فیلم اصلی رو گیر نیاوردم! کسی از دوستان اگه داشت لیکش رو بزاره ما هم ببینیم.
اگر مایل باشید خوشحال می شم با شما تبادل لینک داشته باشیم