تجربه دوباره آزمایش میلگرم در یک شوی تلویزیونی

تهیهکنندگان یک شوی تلویزیون فرانسوی، بار دیگر نشان دادند که چگونه آدمهای عادی میتواننند مبدل به شکنجهگر یا حتی اعدامکننده آدمهای دیگر شوند.
روز چهارشنبه، کانال فرانس 2، شوی بحثبرانگیزی به نام بازی مرگ پخش کرد. 80 نفر برای شرکت در این شو که اعلام شده بود، قسمت نخست یک شوی تلویزیونی است، دعوت شده بودند. به آنها گفته شده بود که 40 یورو دستمزد دریافت خواهند کرد. قبل از شرکت در شو، آنها قراردادی امضا کرده بودند که بر اساس موافقت کرده بودند به شرکتکنندگان دیگر هر جا لازم باشد، شوک الکتریکی بدهند.
از شرکتکنندگان دعوت شد که یکی یکی به صحنه نمایش که شبیه یک شوی عادی دکوربندی شده بود، بیایند. از آنها خواسته میشد که هر وقت یک شرکتکننده دیگر، پاسخ نادرست به سؤالات بدهد به او شوک الکتریکی بدهند و هر چقدر وی اشتباهات بیشتری داشته باشد بر شدت شوک اضافه کنند و حتی شوکهایی بالاتر از 460 ولت وارد کنند.
فرمانبران کور
یک مجری زیبا، فریادهای تشویق سایر حضار و موسیقی زمبنه درماتیک، باعث شد که بیشتر شرکتکنندگان از فرمان وارد کردن شوک اطاعت کنند و به فریادهای ناشی از درد و عذاب شرکتکننده دیگر و خواهشهای او برای متوقف کردن شوکها، اعتنایی نکنند. شرکتکنندهای که سؤالات از او پرسیده میشد به صندلی بسته شده بود و این صندلی در یک مکعب قرار داده شده بود، طوری که دیگران نمیتوانستند به راحتی او را ببینند.
سرانجام شرکتکننده نگونبخت بعد از وارد شدن تعداد زیادی شوک، ظاهرا به خاطر مرگ یا از دست دادن هوشیاری ساکت شد.
البته شرکتکنندگان در این شو نمی دانستند که که شرکتکننده نگونبخت، در واقع یک هنرپیشه است و در واقع هیچ شوکی به او وارد نمیشود و همه اینها یک آزمایش است.
چالب است که تنها 16 نفر از 80 شرکتکننده، قبل از بیهوشی ظاهری هنرپیشه، دادن شوک را متوقف کردند. بعضی از شرکتکنندگان وقتی شوک میدادند، به صورت عصبی لبخند میزدند یا میخندیدند، البته بیشتر شرکتکنندگان دچار استرس میشدند و دچار یک تقلای درونی میشدند.
قدرت هراسبرانگیز
خیلیها گفتند که میخواستند شوک دادن را متوقف کنند ولی مجری برنامه انها را متقاعد میکرد که ادامه دهند.
این شوی تلویزیونی ملهم از آزمایشی بود که در سالهای دهه 60 به وسیله روانشناس اجتماعی استنلی میلگرم در دانشگاه ییل Yale انجام شده بود.
او از روش مشابهی بری تحقیق در مورد چگونگی و چرایی شرکت مردم در قتل عامها، استفاده کرده بود. ژان لئون بوویس، روانشنانسی که که در این شوی مستند شرکت کرده بود میگوید که او و دیگر اعضای گروه، ماهها صرف تجزیه و تحلیل نتایج کردهاند.
جالب است که بعد از شو، یکی از شرکتکنندگان گفت که پدربزرگ و مادربزرگش قربانیان یهودی هولوکاست بودند، با این همه، او هم مثل خیلیهای دیگر به شرکتکننده شوک وارد آورده بود. اما شرکتکنندهای دیگر که اصالتا اهل رومانی بود، گفت که تجربه زندگی تحت دیکتاتوری «چائشسکو»، به او جسارت «نه» گفتن را داد و او از دادن شوک امتناع کرده بود.
بعد از شو، مناظرهای برای بررسی نتایج برگزار شد، در این مناظره، روانشناسی به نام «کلود هالموس» پیشنهاد کرد که به جای اینکه به کودکان از سنین خردسالی، قوانین را تحمیل کنیم، قوانین را برای آنها توضیح دهیم تا آنها با روح قانون آشنا شوند. او گفت که ما باید به کودکانمان اطاعت کردن را بیاموزیم ولی همچنین به آنها نافرمانی کردن را هم یاد بدهیم.
تهیه کننده این شو، کریستوفر نیک، میگوید که که این شو، زندگی بسیاری از شرکتکنندگان را تغییر میدهد و آنها را هنگام مقاومت در برابر رؤسایشان، بیباکتر میکند.
یک روانشناس دیگر با اینکه اذعان میکند، این شو میتواند به بینندگان کمک کند تا اهمیت ایستادگی در برابر دستورات مخرب را دریابند، در عین حال میتواند تأثیرات ناخوشایندی روی شرکتکنندگان بگذارد.
بعد از برنامه یک زن که بر قربانی شوک وارد آورده بود، در حالی که میگریست گفت که نمی داند چطور به همسر و فرزندانش بگوید که چنین کاری انجام داده است.
یک ویدئوی کوتاه از این شو را میتوانید در یوتیوب ببینید.
پیش از این پست مشروحی در مورد آزمایش میلگرم نوشته بودم، اگر قبلا نخواندهاید، خواندش را به شما توصیه میکنم.
این نوشتهها را هم بخوانید
خیلی وحشتناکه کسی ببینه طرف داره میمیره اینکارو بکنه! البته از عکس مشخصه که شوکی درکار نیست اما … چی بگم، خودم موهای بدنم سیخ شده بود!!!
خیلی جالبه که افراد با وجود عدم تمایل قلبی این کار رو انجام دادند
چه آزمایش جالبی. وقتی مردم عادی میتونن به این راحتی شکنجه کنن، تعجبی نداره که افرادی هم قاتل میشن.
سلام، جالب و ترسناک بود. مدتی قبل در وبلاگی مطلبی درباره آزمایش مشابهی در دانشگاه استنفورد خواندم. آن صفحه دیگر در دسترس نیست اما خوشبختانه مطلب را هنوز دارم. میتوانید آن را از لینک زیر مشاهده کنید.
http://docs.google.com/Doc?docid=0AbZ9AqRvUkm_ZGY5czg1NXNfNmdxY3YyNmQy&hl=en
دردناک و غیر قابل باوره… در نگاه اول آدم می گه من بودم قطعا می گفتم ” نه ” .. .ولی خوب خدا می دونه !!!
با اجازه با اسم خودتون لینک شد.
بسیار جالب بود
سپاسگزارم
من میگم حتما آزمایش میلگرم رو بخونید.
حالا جدی موقعیته که کردار انسانها رو میسازه؟ یا ذاتشونه؟
جا داشت خود خانم مجری هم یه امتحانی میکرد تا تشویق شرکت کننده ها!
به خاطره همین سارتر میگه : جهنم , آدمها هستند برای یکدیگر:l’enfer ,c’est les autres
اینجا یه مشکلی هست اونها واقعا فکر نمیکنن که در حال شکنجه هستن ، یعنی باور ندارن که تو یه شوی تلویزیونی بشه یکی رو واقعا تا سر حد مرگ شکنجه کرد و تصور میکنن که تمام جوانب ایمنی از طرف دست اندر کاران و کارشناسان مسابقه در نظر گرفته شده است و به همین علت به راحتی کاری رو که ازشون خواسته شده رو انجام میدن ، مثلا خالتی رو در نظر بگیرید که خواب می بینید و خودتون هم میدونید که در حال رویا دیدن هستید(lucid dreams) این باعث میشه شما احساس آزادی بکنید و کارایی رو که در حالت عادی انجام نمیدید رو انجام بدید مثلا پریدن از بلندی و …
فیلم مستندی در مورد شرکت ENRON ساخته شده است که قسمتی از ان به این نکته که جکونه شرکت
انران برق شهرهای کالیفرنیا را الکی قطع می کرد تا قیمت برق را مرتب افزایش دهد. انران با این تاکتیک موفق به کسب میلیونها دلار شد. در حالی که مردم ایالت کالیفرنیا در ان کرمای طاقت فرسا عذاب بسیاری متحمل شدند تا انران منفعت کند. در قسمتی از فیلم کفته میشود که یک انسان تا جه حد میتواند بی وجدان و حیوان صفت باشد و برای نمونه به ازمایش شو تلویزیونی با شوک الکتریکی و مشابهت ان با قطع عمدی برق در کالیفرنیا اشاره شد.
شاید اینکه انسان موجود بی ماهیتی است که هر چیزی می تونه باشه درست باشه/یه ظرف خالی/این طوری “موقعیت” آدم رو تعریف می کنه انگار/اما چیزی که ما اسمشو میذاریم استثناها چی می شه؟ اونا رو “ذات “تعریف می کنه؟
توش یه دنیا حرف نهفته است و نتایجش میتونه شخصیت خیلی هارو رو کنه….
عالی بود
سلام من این رو اولین بر توی فیلمه i for icarus یا همون ترور دیدم ، محصوله ۱۹۷۹ که او ل،که eve مونتان بازی میکنه البته خیلی جالب هاست که بوند این فیلم هم قبل از انقلاب هم بعد از انقلاب هر ۲ بر این قسمته مربوط به هش رو حذف کرد حدوده ۲۰ دقیقه که البته به نظره من مهمترین قسمته فیلم ast،
خیلی باحاله
اللهم اشف کل مرضانا
خدا همه مریضا رو شفا بده
مگه مریضن با مردم اینجوری رفتار میکنن؟
به نظر می رسد که باتفاوت فرهنگها نتایج این آزمایش فرق کند طبق این نظر – که البته بنیانگذار ویا دست کم طرفدار مشهوری برایش نمی دانم- که فرهنگ زیربنااست هرگاه افرادموردآزمایش ازافراد دارای فرهنگ مبتنی بر خردزلال باشند شاید مورداقدام ویادست کم ادامهٔ آن به صفر برسد واگر این نظر ثابت شود به نتیجهٔ قطعی می رسیم که برای نجات بشریت -به ویژه بشری که قطارتکنولوژی ترمزبریده اورا به ناکجا آباد می برد- راهی جز تلاش همگانی برای توسعهٔ فرهنگی مبتنی برخرد نماندتاجایی که احساسات انسان صددرصد دراختیار خردقرار گیرد گرچه تا این میزان شاید ایدهآلیستی به نظر برسد ولی فرهنگ غالب بشری را می توان به حرکت براساس خرد رشدداد .