سفر بیبازگشت به مریخ + داستان علمی تخیلی اخترناو – پیش حتی اگر ناممکن باشد!

خیلی وقتها، زمانی که اخبار مربوط به مأموریتهای فضایی را دنبال میکنیم، از خودمان میپرسیم که چرا بشر تا حالا نتوانسته روی سطح مریخ بنشیند. مأموریت فضایی به مریخ هر چند ممکن است در شرایط حاضر و با این بحران فراگیر افتصادی دنیا، پرهزینه و بیهوده به نظر برسد و علیرغم اینکه ممکن است مشکلات تکنیکی هم برای فرستادن و بازگرداندن سالم فضانوردان به مریخ وجود داشته باشد، یک آرزوی پنهان در دل ماست.
متأسفانه سازمانهای فضایی معتبر، هیچ برنامه مدونی برای فرستادن انسان به مریخ ندارند، اما در ژوئن سال ۲۰۱۲، خبر عجیبی منتشر شد، در این زمان یک کارآفرین هلندی به نام «باس لنسدورپ» اعلام کرد که قصد دارد یک پروژه خصوصی را شروع کند که هدف از آن فرستادن ۴ انسان تا سال ۲۰۲۳ به مریخ و فراتر از آن ایجاد یک کلونی ۲۰ نفره در سطح سیاره سرخ تا سال ۲۰۳۳ است.
این پروژه برای خود، پشتیبانها و منتقدانی دارد و مراحلی برای انجام آن تعریف شده است.
در نخستین گام در سال میلادی جاری، باید ۲۴ فضانورد برای انجام این مأموریت انتخاب شوند و آموزش ببینند، سال بعد هم باید ماهواره ارتباطی مدارگرد ساخته شود.
اما چرا باید در شرایطی که سازمانهای فضایی بزرگ از تدوین یک برنامه برای مأموریت سرنشیندار به مریخ در حال حاضر عاجز هستند، یک فرد این همه شهامت داشته باشد و این مأموریت عجیب را ظرف ۱۰ سال عملی بداند؟
یکی از دلایل این است که در این برنامه که به Mars One موسوم است، فضانوردان داوطلب بعد از سفر به مریخ، هیچگاه به زمین برگردانده نخواهند شد! همین مسئله است که احتمالا موفقیت این پروژه را بالا برده است. در حقیقت در حال حاضر فناوری لازم برای یک سفر رفت و برگشت به مریخ وجود ندارد یا دستکم مشکلات و هزینه لازم برای این کار بسیار زیاد هستند.
اما Mars One این مشکل را با پاک کردن صورت مسئله پاک کرده است!
اما واقعا چند نفر را که واجد شرایط لازم باشند، میتوان پیدا کرد که حاضر به انجام این مأموریت بیبازگشت باشند و بخواهد روی سطح مریخ بمیرند؟
یاد یک داستان علمی-تخیلی افتادم که مدتها پیش خوانده بودم، داستان بسیار زیبایی است، از خواندنش ضرر نمیکنید، هر چند عکسهایی که از صفحات آن داستان دارم تا حد زیادی بیکیفیت هستند، این داستان در ویژهنامه علمی-تخیلی مجله دانشمند چاپ شده بود:
آقای دکتر بسیار جالب البته از اون جالب تر ارشیو شما ست.بسیار خاطره انگیز بود البته من این داستان را تا به حال نخونده بودم ولی من را یاد کارهای ایزاک اسیموف انداخت.
به قول معروف
جددا،اوه اوه
به همه توصیه می کنم که پرونده این ماه ماهنامه نجوم رو درباره پروژه مارس وان بخونن . به خصوص به خاطر این که میتونین مصاحبه اختصاصی ماهنامه رو با سرپرست این پروژه بخونین . چیزی که من رو در مورد این پروژه خیلی شگفت زده میکنه اینه که حدود هفتاد ایرانی برای سفر به مریخ داوطلب شدن!
سامان جان ترجمه مصاحبه رو می گی ؟
چون من تو سایت
http://mars-one.com/en/mars-one-news
http://mars-one.com/en/mars-one-news/press-releases
هر چی گشتم اسمی از ایران ندیدم چه برسه به “ماهنامه نجوم رو درباره پروژه مارس وان بخونن . به خصوص به خاطر این که میتونین مصاحبه اختصاصی ماهنامه رو با سرپرست این پروژه بخونین”
لطف میکنینی لینک این مصاحبه رو بدی
نه خیر . مصاحبه اختصاصی محمد جواد ترابی با مدیر پروژه رو . شما یه سری به سایت ماهنامه بزنین
امیدوارم توی مریخ تکاور فضا رو هم پیدا کنن :دی
داستانش خیلی قشنگ بود. یه داستان علمی-تخیلی شاعرانه.
هر چند فکر می کنم با سرعت متوسط ۰.۴۳ سرعت نور زمان برای سرنشینان سفینه باید حدود ۱۲.۵ سال طول بکشه نه ۱۴ ماه.
ﺩﻛﺘﺮ ﺟﺎﻟﺒﻪ ﻭﻟﻲ ﻣﻦ ﻣﻴﮕﻢ ﺑﺮﻥ ﺩﺭ ﻓﻀﺎ ﺩﺭﺧﺖ ﺑﻜﺎﺭﻥ
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺑﻬﻢ ﻧﺨﻨﺪﻳﺪ
ﻣﻦ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﻣﻲ ﺑﻴﻨﻢ