ترجمه مقدمه کتاب «عصر جدید دیجیتال» به قلم اریک اشمیت و جِی‌رِد کوهِن

مقدمه: سال‌ها پیش در مجله دانستنی‌ها، مقارن با زمان کمبود کاغذ، آن زمانی که قطع مجله کوچک شده بود و کاغذش به شدت کم‌کیفیت، پاورقی جالبی چاپ می‌شد در مورد هنرهای رزمی، که پر از حکایت‌های نغز بود.

در یکی از آن حکایت‌ها روایت شده بود که روزی جوانی پرانگیزه، نزد استاد هنرهای رزمی رفت و از او پرسید که که اگر از آن روز شروع به آموزش دیدن کند، چقدر طول می‌کشد به استادی برسد، استاد گفت گه اگر استعدادش را داشته باشد، 8 سال (برای مثال)

شاگرد پرسید، اگر هربیشتر روزها، بی‌وقفه تمرین کند، چه؟ استاد گفت: شاید  دو سالی کمتر طول بکشد.

– اگر همه روزهای هفته تمرین کنم؟
– 10 سال!

– اگر صبح و شب و شبانه‌روزی سعی کنم؟
– می ترسم هیچ وقت نتوانی؟

شاگرد پرسید: آخر برای چه وقتی تمرینم را زیاد کنم، رسیدنم به هدف طولانی‌تر می‌شود و استاد پاسخ داد که وقتی  همه هم و غم‌ات یادگیری معمول تکنیک‌ها باشد و فرصتی برای دیدن دورنمای هنرهای رزمی نداشته باشی، هیچگاه به بینش لازم نمی‌توانی برسی، سرت همیشه پایین است و فقط زیر پایت را می‌بینی، نه منظره‌ای فراخ از هنرهای رزمی را.

حکایت مضمونش این بود و وقتی آن را خواندم به نظرم بسیار جالب آمد. حالا همین امر در مورد فناوری هم کاملا صدق می‌کند، خیلی وقت‌ها ما تصور می‌کنیم، به‌روز بودن، پیشرفت کردن و بادانش بودن، یعنی داشتن گجت‌های روز، آگاهی جزئیات گجت‌های آینده شرکت‌های بزرگ، از بر داشتن میزان سود و ضرر مالی شرکت‌ها و دعواهای آنها با هم.

اما اگر بیش از حد در ظواهر غرق شویم، سرنوشتی بهتر از جوان رزمی‌کار پرشور، اما کم‌شعور نخواهیم داشت. در دنیای فناوری آگاهی از روندها و تخیل آینده اهمیتی بیشتر از اخبار لحظه‌ای دارند و نباید به جای کسب «بینش»، بیش از حد ذهن را درگیر پوسته‌ها کنیم.

برای داشتن چشم‌اندازی وسیع از دنیای فناوری، ما ناچاریم به صعود به بلندایی برای نظاره پیرامون هستیم. یکی از راه‌ها برای وسیع کردن میدان نظر، استفاده از کتاب‌های روشنگر است، کتاب‌هایی که متأسفانه معمولا در ایرانی که کتاب ارزش چندانی ندارد، مخاطب عام ندارند و هیچگاه مورد توجه قرار نمی‌گیرند.

چند وقت پیش متوجه شدم که یکی از مترجمان و کاربران توییتر به نام رضا قاضی نوری، علاقه‌مند به ترجمه کتابی با ارزش به نام «عصر جدید دیجیتال، دگرگون شدن آینده افراد، ملت‌ها و کسب و کارها»، است. این کتاب را اریک اشمیت -مدیر گوگل- و جِی‌رِد کوهِن -مدیر ایده‌های گوگل و دانشمند سیاست خارجی نوشته‌اند.

07-28-2013 12-24-20 PM

در یک پزشک امید داریم که شاید بشود این کتاب یا دست‌کم بخش‌هایی از آن را منتشر کنیم، اما راستش فعلا نمی‌توانیم قولی بدهیم و انتشار متن کامل کتاب بستگی به میزان استقبال شما و همچنین جذب اسپانسر دارد.

اگر علاقه‌مند هستید در این حرکت فرهنگی به ما یاری برسانید و فرصت خواندن یک کتاب خوب را به فارسی‌زبان‌ها بدهید، لطفا جهت مذاکره برای اسپانسر شدن این پروژه با من تماس بگیرید. نشانی ایمیل من alirezamajidi  در جی میل.


در اینجا ترجمه مقدمه کتاب «عصر جدید دیجیتال» را که توسط رضا قاضی نوری و آیدا پوریانسب انجام شده است، با هم می‌خوانیم:

اینترنت از معدود چیزهایی است که بشر آن را ساخته ولی به تمامی درک نکرده است. اینترنت که به عنوان ابزار انتقال اطلاعات الکترونیکی (میان رایانه‌هایی به بزرگی یک اتاق ) به کار می‌رفت به خروجگاه چندوجهیِ همه‌جایی و نامحدودی برای بروز انرژی و تجلی انسانی تبدیل شد. این امر که در ابتدا نامحسوس بود و دگرگونی باثباتی داشت، رفته رفته رشد بیشتری یافت و هر لحظه پیچیده‌تر شد. اینترنت، منبعی برای خیرهای شگفت انگیز و شرهای دهشتناک است، و ما هنوز در ابتدای راه مشاهده تأثیرات آن بر صحنه جهانی هستیم.

اینترنت بزرگ ترین عرصه‌ی هرج و مرج در تاریخ است. صدها میلون نفر در هر دقیقه، میزان بیشماری محتوای دیجیتالی در دنیای آنلاین تولید می کنند یا از آن استفاده می کنند که در حقیقت توسط هیچ قانونی در این جهان محدود نمی شود. این گنجایش جدید برای بروز و گردش آزاد اطلاعات، گستره‌ی مجازی غنی به وجود آورد که امروزه می‌شناسیم. به همه تارنماهایی که تاکنون مشاهده کرده‌اید بیندیشید، همه ایمیل‌هایی که فرستادید و همه داستان‌هایی که به صورت آنلاین خوانده‌اید، همه حقایقی که آموخته‌اید و همه‌ی دروغ‌هایی که با آنها رویاروی بوده‌اید و افشایشان کرده‌اید. به همه روابطی که ساخته‌اید بیندیشید، همه سفرهایی که برایشان برنامه ریختید، همه شغل‌هایی که از این طریق یافتید و همه رؤیاهایی که در این بستر متولد شدند، پرورش یافتند و به انجام رسیدند. هم چنین امکان‌هایی را که فقدان کنترل‌های بالا به پایین به وجود می‌آورند در نظر بگیرید: کلاهبرداری‌های آنلاین، کارزارهای قلدری و زورگویی، تارنماهای گروه‌های تنفر و اتاق‌های گفت و گوی تروریستی. این است اینترنت، بزرگ ترین فضای مهارنشده‌ی جهان.

هرچه این فضا بزرگتر می شود، درک ما از تقریباً همه‌ی جنبه‌های زندگی تغییر می‌کند، از جزئیات زندگی روزمره‌مان گرفته تا پرسش‌های بنیادین درباره هویت، روابط و حتی امنیت شخصی‌مان. با تکیه بر قدرت فناوری،  موانع دیرینه در تعامل‌های انسانی، مانند فاصله‌های جغرافیایی، زبان و اطلاعات محدود، کم کم از بین می روند و موج جدیدی از خلاقیت و پتانسیل نمایان می‌شود. به‌کارگیری گسترده اینترنت یکی از هیجان‌انگیزترین دگرگونی‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی تاریخ را به وجود آورد و بر خلاف دوره‌های تغییر پیشین، این بار این تأثیرات کاملا جهانی است. هیچ گاه پیش از این در تاریخ پیش نیامده بود که افراد متعددی از مکان‌های متعدد، این همه قدرت را در سرانگشتان خود داشته باشند. و با که این اولین انقلاب فناوری در تاریخ ما نبود، اولین پدیده‌ای بود که تقریبا برای همه این امکان را فراهم می‌کرد که محتوای به‌هنگام  خود را ایجاد و منتشر کنند بدون اینکه به واسطه‌ها متکی باشند.
و
 این همه هنوز “خمِ یک کوچه” است.

07-28-2013 12-47-15 PM

به‌کارگیری فناوری‌های ارتباطی با سرعت بی سابقه‌ای پیشرفت کرده است. در اولین دهه قرن بیست و یکم، شمار افرادی که به گستره جهانی اینترنت متصل شدند از 350 میلیون به بیش از 2 میلیارد نفر رسید. در همین بازه‌ی زمانی، شمار مشترکین تلفن همراه از 750 میلیون به بالای 5 میلیارد رسید (اکنون بالای 6 میلیارد است). به کارگیری این فناوری‌ها به دوردست ترین نقاط این سیاره هم گسترش یافته است و در برخی بخش های جهان با نرخ فزاینده‌ای رشد می‌کند.

تا 2025، بیشترین جمعیت نسل حاضر در جهان، تقریبا از نداشتن هیچ‌گونه دسترسی به اطلاعات پالایش نشده (بدون فیلتر) به سمت دسترسی به همه اطلاعات جهان آن هم از طریق دستگاهی که به اندازه ی یک کف دست است، حرکت می‌کنند. اگر سرعت فعلی نوآوری‌های فناورانه حفظ شود، بیشتر جمعیت پیش‌بینی شده جهان در 2025 یعنی هشت میلیارد نفر انسان روی زمین آنلاین خواهند شد.

در تمامی سطوح جامعه اتصال به اینترنت مقرون به صرفه تر و کاربردی‌تر خواهد بود. مردم در همه جا به شبکه‌های اینترنت بی‌سیم که چندین برابر ارزانتر از امروز خواهند بود، دسترسی خواهند داشت. ما اثربخش‌تر، بهره‌ورتر و خلاق‌تر خواهیم بود. در جهان در حال توسعه، شبکه‌های بی‌سیم عمومی و شبکه‌های پرسرعت خانگی یکدیگر را تقویت کرده و تجربه آنلاین بودن را به مکان‌هایی میرسانند که مردم آنها امروز حتی از خطوط تلفن ثابت هم محرومند. این جوامع از روی یک نسل از فناوری‌ها خواهند پرید. سرانجام ابزارهای فناورانه‌ای که امروز ما را غرق در شگفتی میکنند، همچون تلفن‌های دارای شماره‌گیر چرخشی در سمساری‌ها به عنوان عتیقه فروخته خواهند شد.

همزمان با افزایش به کارگیری این ابزارها، سرعت و توان پردازش آنها نیز افزایش می‌یابد. قانون مور که روش محاسبه سرانگشتی صنعت رایانه است، به ما می‌گوید که سرعت چیپ‌های پردازنده (تخته مدارهای کوچکی که ستون فقرات هر دستگاه رایانه‌ای است) هر هجده ماه دو برابر می‌شود. این یعنی سرعت رایانه ها در سال 2025 شصت و چهار برابر سال 2013 خواهد بود. قانون پیش‌بینی کننده دیگری در حوزه فوتونیک‌ها (در زمینه انتقال اطلاعات) می گوید که سرعت کابل‌های فبیرنوری که سریع‌ترین روش ارتباط هستند، حدوداً هر نه ماه دو برابر می‌شود. حتی اگر این قانون محدودیت‌های طبیعی خود را داشته باشد، نوید این رشدِ نمایی پرده از احتمالاتی در حوزه گرافیک و واقعیت مجازی برمی‌دارد که تجربه آنلاین به اندازه زندگی واقعی یا حتی فراتر از آن واقعی شود. تصور کنید یک هولودکِ سریال پیشتازان فضا را که یک محیط واقعیت مجازی کاملاً همه جانبه برای افراد خارج از سفینه است در اختیار داشته باشید. با این تفاوت که این ابزار توانایی بازنمایی همزمان چشم انداز ساحل و یکی از اجراهای معروف الویس پریسلی در برابر چشمان شما را داشته باشد. حقیقتاً لحظه‌های آتیِ تحول فناورانه قابلیت تبدیل بخشی از مفاهیم علمی-تخیلی به واقعیت‌های علمی را دارد: ماشینهای بدون راننده، روباتهایی که با فکر کنترل میشوند، هوش مصنوعی و واقعیت افزوده کاملا یکپارچه که پوشش بصری اطلاعات دیجیتال را بر روی محیط فیزیکی ما امکان پذیر می‌سازد. این پیشرفت بخشی از عناصر جهان طبیعی ما شده و آن را بهبود می‌بخشد.

07-28-2013 12-44-12 PM

این است آینده ما و این موارد جالب توجه مدتی است که در حال شکل یافتن هستند. این همان چیزی است که کار کردن در حوزه فناوری را امروز تا به این حد هیجان انگیز کرده است. این هیجان فقط به خاطر شانس ما برای خلق دستگاه‌های جدید و جذاب یا به خاطر سطح چالش‌های فناورانه و فکری که ما برای فتح آن تلاش می‌کنیم نیست؛ بلکه دلیل آن «معنایی» است که این پیشرفت‌ها برای جهان دارد. فناوری‌های ارتباطی علاوه بر نوآوری‌های فنی، دربردارنده فرصت‌هایی برای جهش‌های فرهنگی نیز هست. نحوه تعاملات ما با دیگران و تصویر ما از خود، همچنان متأثرِ از جهان آنلاینی که ما را در بر گرفته، خواهد بود. حافظه انتخابی که یک ویژگی طبیعی ما است اجازه می‌دهد تا به سرعت عادات جدید پیدا کرده و روش قدیمی انجام کارها را به فراموشی بسپاریم. امروز حتی تصور زندگی بدون دستگاه‌های موبایل سخت است. در عصر وفور تلفن‌های هوشمند، شما در برابر فراموشی بیمه‌اید و (علیرغم تلاش برخی دولتها برای ایجاد محدودیت) به دنیایی از ایده‌ها دسترسی دارید و همیشه چیزی هست که به آن بپردازید، اگرچه که ممکن است مشخص شود هنوز پیدا کردن راهی برای استفاده مفید از این زمان و توجه مشکل و در برخی موارد بسیار دشوار است. تلفن‌های هوشمند به درستی نامگذاری شده‌اند.

همزمان با اتصالات بی‌سابقه جهانی، بسیاری از نهادها و سلسه مراتب قدیمی باید خود را با شرایط جدید وفق دهند و یا منتظر منسوخ شدن و از دست دادن کارکردشان باشند. نزاع‌هایی که امروز در بسیاری از کسب و کارهای کوچک و بزرگ می‌بینیم نمونه‌هایی از تغییرات بنیادینی هستند که پیشِ رو داریم. فناوری‌های ارتباطی به تغییر نهادهای ما از درون و بیرون ادامه خواهند داد. ما در آینده به طور فزاینده‌ای با آدم‌هایی خارج از مرزها و گروه‌های زبانی خودمان تعامل می‌کنیم، ایده‌هایمان را در میان می‌گذاریم، کسب و کار می‌کنیم و روابط عینی و واقعی برقرار می‌کنیم.

اکثریت ما خودمان را بیشتر و بیشتر در حال زندگی، کار و تحت حاکمیت قرار گرفتن در دو جهان متفاوت خواهیم یافت. در جهان مجازی همه ما به سرعت شکل‌هایی از اتصال از طریق وسائل و دستگاه های مختلف را تجربه خواهیم کرد. در جهان فیزیکی اما هنوز مجبور به ستیز با جبر جغرافیایی، تصادفی بودن تولد (برخی به عنوان افراد ثروتمند در کشورهای ثروتمند و اکثریتی به عنوان انسانهای فقیر در کشورهای فقیر)، بداقبالی و سویه‌های نیک و بد طبیعت بشری خواهیم بود.

هدف ما در این کتاب نشان دادن راه‌هایی است که جهان مجازی می تواند از طریق آنها جهان فیزیکی را جای بهتر، بدتر یا تنها متفاوتی کند. برخی اوقات ممکن است این جهانها یکدیگر را محدود کنند یا با هم برخورد کنند و یا پدیده‌ای را در جهان دیگر تشدید، تسریع یا تحریک کنند و اینگونه تفاوت کمّی را به تفاوت کیفی بدل سازند.

07-28-2013 12-25-07 PM

در سطح جهانی مه‌مترین تأثیر همه‌گیری فناوری‌های ارتباطی، روش‌های کمک این فناوری به تغییر کانون قدرت از دولت‌ها و نهادها به افراد است. در طول تاریخ، ظهور فناوری‌های اطلاعاتی جدید، موج‌های پی در پی مردمان را در برابر صاحبان سنتی قدرت، خواه شاه، کلیسا یا نخبگان، توانمند ساخته است. همچون امروز، نتیجه دسترسی به اطلاعات و کانال‌های جدید ارتباطی، فرصت‌های جدید برای مشارکت، مسئولیت‌پذیر کردن قدرت و بخشیدن عاملیت بیشتر به زندگی افراد بوده است.

گسترش فناوری‌های ارتباطی و به طور خاص تلفن‌های همراه متصل به اینترنت قطعاً معمول‌ترین و احتمالاً عمیق‌ترین نمونه این دگرگونی در قدرت است، حتی اگر تنها دلیل این امر، مقیاس بزرگ این فناوری‌ها باشد.

توانمندسازی دیجیتال برای برخی اولین تجربه توانمند شدن در زندگی خواهد بود که به آنها امکان می‌دهد شنیده شوند، به حساب آیند و جدی گرفته شوند و همه اینها به خاطر وسیله ارزان قیمتی است که می توانند در جیب‌شان حمل کنند. نتیجه این مسأله آن است که دولت‌های اقتدارگرا کنترل، سرکوب و تحت تأثیر قرار دادن جمعیت به تازگی متصلشان را سخت‌تر خواهند یافت و دولت‌های دموکراتیک وادار خواهند شد صداهای بیشتری (از افراد، سازمان‌ها و شرکت‌ها) را در مسائل خود مشارکت دهند. مطمئناً دولت‌ها راه‌های جدید برای استفاده از سطوح جدید اتصال به نفع خودشان خواهد یافت اما به دلیل ساختار فناوری شبکه کنونی، این فناوری‌ها آن گونه که بعدتر به آن خواهیم پرداخت، به شهروندان بیشتر فایده خواهند رساند.

حال این انتقال قدرت به افراد، در نهایت جهان امن‌تری خواهد ساخت یا جهان خطرناک‌تری؟ می توانیم صبر کنیم و ببینیم. ما تنها در ابتدای مشاهده واقعیتهای یک جهان متصل هستیم: خوب، بد، نگران کننده. هر کدام از ما نویسندگان کتاب به این سؤال از دیدگاه متفاوتی نگریسته‌ایم. یکی به عنوان یک دانشمند رایانه و مدیر کسب و کار و دیگری به عنوان خبره سیاست خارجی و امنیت ملی. هر دوی ما می‌دانیم که پاسخ این پرسش از پیش تعیین شده نیست. این که چگونه دولت‌ها، شهروندان، شرکت‌ها و نهادها از پس مسئولیت جدیدشان برخواهند آمد، به آینده شکل خواهد بخشید.

07-28-2013 12-47-38 PM

در گذشته نظریه‌پردازان روابط بین‌الملل بر سر اهداف دولت‌ها بحث میکردند. برخی استدلال می‌کردند که دولت‌ها آن گونه‌ سیاست‌های خارجی و داخلی را برمی‌گزینند که هدف آنها حداکثر کردن قدرت و امنیتشان باشد، در حالی که گروه دیگر به تأثیرگذاری عوامل دیگری همچون تجارت و تبادل اطلاعات بر نحوه رفتار دولت‌ها معتقد بودند. آنچه تغییر می‌کند نه اهداف دولت‌ها که تصور آنها از نحوه دستیابی به آن اهداف است. آنها مجبور خواهند بود دو نسخه متفاوت از سیاست داخلی و خارجی را اجرا کنند؛ یکی برای جهان فیزیکی و “واقعی” و دیگری برای جهان مجازی که به صورت آنلاین وجود دارد. این سیاست‌ها ممکن است متضاد هم به نظر برسند. مثلاً دولت‌ها ممکن است در یک قلمرو سرکوب کنند و در قملروی دیگری برخی رفتارها را آزاد بگذارد، ممکن است در جهان مجازی به جنگ با یکدیگر بپردازند ولی در جهان واقعی صلح را حفظ کنند. حکومت‌ها تلاش خواهند کرد راه‌هایی برای برآمدن از پس تهدیدها و چالش‌هایی بیابند که این متصل بودن علیه اقتدار آنها به وجود می‌آورد.

برای شهروندان، آنلاین شدن به معنای صاحب هویت‌های چندگانه در جهان واقعی و مجازی شدن است. از بسیاری جهات هویت‌های مجازی جانشین تمامی دیگر هویت‌ها خواهد شد، زیرا این امکان را به شهروندان میدهد که ردپاهایشان را تا ابد در جهان آنلاین دفن کنند. همچنین از آنجا که آنچه ما در وبلاگهایمان مینویسیم، ایمیل میکنیم، به صورت پیام متنی میفرستیم یا به آنلاین به اشتراک میگذاریم، شکل‌دهنده هویتهای مجازی دیگران است، اشکال جدیدی از مسئولیت جمعی نیز باید به وجود بیاید.

فرصت‌ها و چالش‌ها برای سازمان‌ها نیز دست در دست اتصال جهانی ظهور خواهند کرد. سطح جدید از مسئولیت که مردم پیش‌رانِ آن هستند، این کنشگران را وادار خواهد کرد تا درباره عملیات‌های فعلی‌شان بازاندیشی کرده و با تغییر چگونگی انجام کارها و همچنین نحوه بازنمایی فعالیتهایشان برای عموم، برای آینده برنامه‌ریزی کنند. همچنین از آنجا که این فناوری‌ها با تسطیح و زدودن سنگلاخ‌ها از زمین دسترسی به اطلاعات، فرصت‌های جدیدی را فراگیرتر و دسترس‌پذیرتر میکنند، شرکت‌ها و سازمان‌ها باید منتظر رقبای جدید باشند.
آینده هیچ کس از ضعیف‌ترین تا قوی‌ترین افراد را از آن چه که در بسیاری از موارد تغییری تاریخی است، دور نگه نخواهد داشت.


  این نوشته‌ها را هم بخوانید

12 دیدگاه

  1. جناب مجیدی با تشکر ;-)
    این داستان تکنولوژیک استاد
    شاگرد پرسید، اُسّتاد
    استاد، بله بله؟!
    شاگرد، تکنولوژی به کجا خواهد رفت
    استاد، بنگر که اکنون ابزار پوشیدنی و… پا به عرصه گذاشته…
    شاگرد،اُسّتاد؟؟؟؟
    استاد، بله بله؟!
    شاگرد، یک مثلا بگویید!!
    استاد،مثلا
    شاگرد، یک مثل منظورمان بود :-0
    استاد،مثل
    شاگرد، بابا اااه ه ه ذکر یک نمونه، برای مثال ذکر کنید
    استاد،ا هان برای نمونه گوگل گلاس یا ای واچ اپل
    شاگرد، ایا هیچ یک را به همراه دارید؟؟
    استاد، بله ای واچ
    شاگرد، ببینم
    دراین زمان استاد ناگهان مچ خود را گاز گرفت و با صدای ای
    جای گاز که شبیه ساعت مچی بود را به شاگردان نشان داد…

  2. سلام

    من صاحب امتیاز نشر موغام هستم. یک نشر کوچک در یک ده کوره نیمه بن بست به نام تبریز!

    آیا حاضر به همکاری جهت انتشار کتاب مذکور هستید؟ نه به صورت الکترونیکی و رایگان به صورت کتاب عادی کاغذی!

    پیشنهاد من پیش فروش است.

    متن ترجمه حجمش چچه قدر خواهد بود به کلمه یا صفحه؟؟؟

    akbarrezvaniyeh@gmail.com

  3. یهتون قول می دم تا سال 2025 هم مردمجهان به دلیل فقر از گرسنگی بمیرند..امیدوارم حدس من اشتباه باشد..

    اون اپ تاپ دست بچه ها بود از کجا معلوم که خود عکاس نبرده بوده داده باشه دست اونا؟

    فک نکنم تا سال 2025 سرعت اینترنت ایران به پای ایالات متحده ی الان برسه

  4. سلام آقای دکتر.
    ای کاش می شد مثل کیک استارتر، شما در همین یک پزشک شروع به فروش سهام این کتاب میکردید تا بعد از ترجمه و چاپ، هر کسی به همان اندازه که سهم خریداری کرده بود از آن استفاده میکرد، یا کتاب به وی تعلق میگرفت.
    مثلاً تصور کنید که صد نفر هر کدام 10 نسخه سرمایه گذاری کنند. کار زیاد سختی نیست. از لحاظ فنی بسیار ساده است. از لحاظ اعتبار هم که خیلی از مخاطبین اعتماد کاملی به سایت شما دارند.

  5. سلام،
    من هم دوست دارم ترجمه این کتاب را بخونم.
    بهتر نیست برای تامین سرمایه از روش های عمومی استفاده کنید؟ مثل nogaam.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]