بهرام صادقی NSA را به صورت تلفنی دست انداخت
در چند ماه اخیر، اخبار مربوط به NSA، پریسم، رصد ایمیلها در صدر اخبار مهم بودهاند.
اما در یک رویداد جالب، واشتگتن پست، امروز با یک کارگردان ایرانی-هلندی به نام بهرام صادفی مصاحبه کرده است، او به تازگی دست به کار جالب و خندهداری زده:
او با همکاری نامزدش، طرحی برای دست انداختن NSA یا سازمان امنیت ملی آمریکا، ریخت، به این ترتیب که به NSA تلفن زد و ادعا کرد که محتاج به کمک این سازمان است.
او گفت که یکی از ایمیلهایش را سهوا پاک کرده است و از آنجا که شنیده NSA به صورت کارآمد و قابل اعتمادی، همه ایمیلها را رصد میکند، میخواهد بداند آیا راهی برای بازیابی ایمیلش وجود دارد یا نه.
وقتی پاسخدهنده گفت که چنین امکانی وجود ندارد، صادقی اشاره کرد که ایرانی است و شاید همین ایرانی بودن باعث شود که احتمال رصد شدن ایمیلهایش توسط NSA بیشتر بوده باشد.
سپس او گفت که از جیمیل استفاده میکند و میخواهد بداند که آیا گوگل با NSA در زمینه رصد ایمیلها همکاری میکند یا نه.
خود ویدئو را میتوانید در اینجا ببینید.
صادقی دو روز برای طراحی این شوخی، وقت صرف کرده بود.
این نوشتهها را هم بخوانید
فقط از یه ایرانی، چنین کاری برمیاد.
… آفرین به NSA حداقل بخاطر جنبهش!
آقای مجیدی عزیز و گرامی
یک پزشک به دلیل التزام به سطح بسیار قابل قبولی از استانداردهای روزنامه نگاری علمی همیشه محبوب ترین وبلاگ فارسی زبان برای من بوده, اما چند وقتی است که در تقاطع فناوری و سیاست و امنیت تراکم پستهای “استکبار ستیزانه” شما, که به نظر من بیشتر شعار زده و نمایشی است تا جدی یا حتی جالب,قدری آزارم می دهد. صد البته چهاردیواری وبلاگ است و اختیار مطلقی که شما در مورد محتوا دارید, اما به عنوان یک دوست نادیده و یک طرفدار قدیمی فکر کردم باید نارضایتی ام را اعلام کنم.از شما به خاطر وقت و توجهی که صرف تولید محتوای ارزشمند یک پزشک می کنید متشکرم.
یک پزشک، وبلاگ ایدئولوژیک با جهت گیری سیاسی نیست، مسلما. مسئله NSA و پریسم دغدغه مشهورترین وبلاگهای فناوری غیرسیاسی فرنگی هم هست. امنیت اطلاعات روی زندگی همه ما مؤثر است.
بله بله
واقعا دقدقه همست. هیچ شهروندی راضی نیست که تماسهاش شنود بشه.
این موضوع که یک پزشک وبلاگی سیاسی و یا دارای جهت گیری غالب ایده ئولوژیک نیست کاملا عیان است و فکر می کنم از قضا این همان نکته ای است که بیشتر مطالب شما را ،در ذائقه تلخ از مشاجرات بی پایان سیاسی ما، تا این اندازه شیرین می نمایاند و البته همان چیزی است که به من خواننده انگیزه می دهد تا اولین کارم در صبح یک روز تعطیل نوشتن کامنت برای مطلبی باشد که گمان می کنم از نهج معمول یک پزشک زاویه دارد.
آنچه در مورد وبلاگها و وبلاگ نویسان فرنگی می فرمایید به نظر بنده هم کاملا صحیح و البته قابل درک است. پریسم و جاسوسی سایبری در زندگی ساکنین فرنگستان اثر اجتماعی مهمی دارد که پرداختن به آن به مثابه مسئله اجتماعی و با اقتضائات نگاه اجتماعی را قابل درک می کند.
مسئله امنیت اطلاعات بر زندگی اجتماعی ما نیز البته اثر قابل توجهی دارد؛ اما، شما هم خوب می دانید که مصداق های بسیار مهم تر و روشن تری از پریسم یا سایر فعالیت های آژانس امنیت ملی ایالات متحده برای نگاه اجتماعی به مسئله امنیت اطلاعات در ایران وجود دارد؛ هر چند موانع بیشماری در مسیر طرح و بحث آن قرار دارد.
به زعم من نگاهی انتزاعی تر به ماجرای پریسم در ایران و برای مخاطب فارسی زبان می توانست جذاب تر باشد. بررسی این موضوع که این مگا پروژه های نظارت و جاسوسی جغرافیای امنیت و قدرت را چگونه تغییر می دهد، وضعیت حقوقی این طرحها چگونه است و تغییرات فناوری چه چشم اندازی برای توسعه یا محدود کردن این پروژه ها ترسیم می کند.
پرداختن به مسائل حقوق بشری، حقوق شهروندی و توسعه سیاسی کشورهای توسعه یافته ،از منظر اجتماعی، در کشورهای در حال توسعه ای مثل ایران، که طبیعتا محدود به مسئله امنیت اطلاعات و حفظ حریم خصوصی سایبری نیست، در گوش من مخاطب طنین آشنا اما ناخوشایند بعضی رسانه های برون مرزی کشورمان را تداعی می کند که طبیعتا دلایل من برای نام نبردن از ایشان و بررسی مصداقی ماجرا را ناگفته درک می فرمایید.
در زمانه ای که تشکیل دادگاه های یکجانبه در فضای مجازی و پرتاب سنگ تهمت به سوی فعالان شاخص تولید محتوا سکه رایج روزگار است؛ قصدم از نوشتن این کلمات آلودن خودم به زشتی این رفتارها یا رنجش خاطر عزیز و نازنین شما نبوده و نیست. اما آن طنین آشنا هم آزار دهنده تر از آن بود که بتوانم با سکوت از کنارش بگذرم. من فقط از برداشت و احساس خودم به عنوان مخاطب با شما صحبت کردم و امیدوارم و تلاش کرده ام در این بیان اسباب ناراحتی و آزار شما را فراهم نیاورده باشم.اگر سهوا چنین شده است عذر خواهی صمیمانه مرا پذیرا باشید.
باقی بقایتان.
متشکرم بهمن
سلام
من واقعا کنجکاو شدم!
” به زعم من نگاهی انتزاعی تر به ماجرای پریسم در ایران … ”
توضیح بیشتر لطفا!
محمد عزیز, چون نمی دونم چه چیز در متن برای شما مبهمه,نمی دونم چه چیز رو باید توضیح بدم.اگر راهنمایی بفرمایید در خدمتم.
ادبیاتتون خیلی شیوا و جالبه بهمن جان
ایا این خبر رو شنیدید که در مجلس میخواهند رای ممتنع رو بردارند؟
من کم نظر میذارم و از خانندگان 7 ساله خاموش این وبلاگ هستم اما همین وبلاگی که به قول تو “پستهای استکبار ستیزانه و شعاری” میذاره خیلی روی فکر و روحیه و بزرگ شدن عقل من و امثال من و پخته تر شدن رفتارم اثر گذاشته و آگاهی داده..ولی تو که انقد خوب موشکافی میکنی بهتره بدونی که علیرضا هم ایرانیه و میدونه دور و برش چه خبره اما به قول خودش چنان که افتد و دانی نمیتونه مثالهای داخلی رو انقد راحت و بی پروا بنویسه تا به قول تو شعاری و استکبارستیزانه نباشه..البته میتونه چاپلوسی هم بکنه که نمیکنه..پس میمونه گفتن از مثالهای خارجی و استکبارستیزانه تا به در بگه و دیوار بشنوه.
ولی این از در گفتن تا اینکه دیوار بشنوه هم حدی داره.به نظر من هم یک مقدار دوزش زیاد شده.این مورد “نامزد” هم خیلی جالبه
البته دکتر جان در متن مصاحبه ی ایشون صحبتی از “نامزد” نیست و عنوان دیگه ای استفاده شده که من مطئنم شما نسبت به مصلحت از ذکر اون خودداری کردید ;)
خب بعدش؟
nsa چی جواب داد؟
در کامنت های ویدیو یک نظری هست که به نظرم تامل برانگیز هست و می تونه برای این آقای ایرانی جالب باشه:
دست انداختن یک اپراتور بیگناه، کار جالبی نیست!!
Making fun of an innocent operator was not funny.
دقیقا منم میخواستم همینو بگم.
یادمه وقتی بچه بودیم تازه تلفن ثابت داشت به خونه ها میومد. همه یادشونه که اونوقت ها مزاحمت تلفنی خیلی رواج داشت. اما برعکس این آقای بالغ، ما به تنهایی و بدون کمک نامزدمون(!) در عرض یک دقیقه (و نه دو روز) طرح یک مزاحمت رو میریختیم و عملی میکردیم. بعدش هم همیشه از کارمون پشیمون میشدیم.
حالا من نمیدونم این آقا چطور با این سنش فکر کرده داره کار جالبی میکنه که یه اپراتور بیگناه رو دست میندازه.
در ضمن، اونی که به NSA اعتراض داره از جیمیل استفاده نکنه و بره با ارائه کدملی و آدرس از ایمیل ملی وطنی استفاده کنه.
قطعا دست انداختن اون اپراتور هدف نبوده. بلکه بازتاب این کار مد نظر بوده.
“NSA یا سازمان امنیت ملی آمریکا”?!ناسا که سازمان هوا فضای امریکاست!
متأسفم باید بگم این نیمه ایرانی خیلی کار مضحک و خلاف فرهنگی را انجام داده.
دست انداختن و مسخره کردن با هیچ عنوانی قابل توجیه نیست.
اگر اینجا بود اپراتور وسط مکالمه ارتباط را قطع میکرد. بنده خدا خیلی صبوری به خرج داد
درود به خواننده های یک پزشک و آقای مجیدی
بنظرم اعتراض میتونه حقی باشه که همه انسانها برای گوشزد کردن اشتباهات و یا نا برابری ها و بی عدالتی ها میتونن انجام بدن و این که آیا این کار یک اشتباه و یا شوخی مسخره بوده و شاید هم یک حق قانونی که به این شکل انجام شده .
و اینکه آیا این کار NSA یک وظیفه دولتی هست برای حفظ امنیت افراد جامعه و یا ورود به حریم خصوصی افراد میتونه قابل بحث باشه .
کار ایشون خیلی لوس و بیمزه و غیردیپلماتیک است.فقط نمیدونم توی اون دوروز دقیقا روی چه قسمتی ازین طرح بچه گانه به کمک نامزدشون داشتن کار می کردن.مقدار فسفری هم که سوزوندن دوتایی اگه ذکر کنن بد نیست..
آره خب
از اونجایی که ما ایرانی ها عادت کردیم که خیلی وقت ها از پشت تلفن اپراتور بهمون بی احترامی کنه یا ناقص جواب بده ، حالا وقتی یه ملتی پیدا می شند که حتی به بی فرهنگ ها هم جواب صحیح می دهند و فرض رو می گذارند رو اینکه این شخص واقعا یه مشکل داره، کاری جز مسخره کردن ازمون بر نمیاد…
حتی دوست ندارم این ویدئو رو ببینم و به عنوان یه ایرانی تحریمش می کنم.
این آقا اگر می خواستند انتقادی به یه سازمان یا مرکزی داشته باشند خیلی پسندیده تر بود که یه نوشته می نوشتند و مسائل رو مطرح می کردند، نه اینکه یه کارمند و اپراتور رو مسخره کنند…
الان با این کار چی رو ثابت کردند!!!؟؟؟