فیلم سرپیشخدمت The Butler – معرفی و بررسی و تحلیل
«تاریکی نمیتواند بر تاریکی چیره شود، تنها روشنایی قادر به انجام این کار است.»
مارتین لوترکینگ
دیشب موفق شدم که فیلم سرپیشخدمت یا The Butler را ببینم. فیلم را لی دنیلز کارگردانی کرده است و اقتباسی است از زندگی «اوژن الن» –سرپیشخدمت کاخ سفید- که به مدت 34 سال، بین سالهای 1952 تا 1986، خدمت میکرد.
به بهانه مرور زندگی این سرپیشخدمت سیاهپوست، فیلم توانسته نگاهی مختصر و مفید بیندازد به حوادث اجتماعی و سیاسی آمریکا از سالهای دهه 1920 تا زمان به قدرت رسیدن باراک اوباما.
در این فیلم «فارست ویتاکر» نقش سیسیل گینز را بازی میکند و به 8 رئیسجمهور آمریکا از آیزنهاور تا ریگان خدمت میکند.
اما محور داستان فیلم، بررسی «راه دشوار آزادی» به صورت عام و جنبش حقوق مدنی سیاهپوستان به صورت خاص است، فیلم نشان میدهد که چگونه اشخاص و گروههای متفاوتی، هر یک با شیوه متفاوت و گاه متضاد، در این راه کوشیدهاند، از شیوههای مدنی و مسالمتجویانه لوتر کینگ تا گروههای خشونتطلبی مثل «پلنگهای سیاه»، فیلم نشان میدهد که دست آخر این عشق است که بر اسلحه و زور غلبه میکند.
– این کار رو نمیشه، یک شبه انجام داد، در یک هفته هم اتفاق نمیافته. نیاز به انضباط شدیدی داره که داشتیم در موردش بحث میکردیم. به گاندی نگاه کنید، بیایید شیوههای گاندی رو مطالعه و بررسی کنیم. شیوههای که برای ملت خودش، مردم آفریقایی جنوبی و بقیه مؤثر بودن و قراره اینجا، در نشویل به کارشون بگیریم.
من و شما قراره یک ارتش تشکیل بدیم، این ارتش تنها یه سلاح داره، اون سلاح هم عشقه.
– اگر تنها سلاحمون عشقه و سلاح اونها واقعیه، منظورم اینه که این کار خطرناک نیست؟
– اوه، ممکنه کشته بشید!
فیلم به خاطر تعدد کاراکترها، انبوهی از بازیگران مشهور دارد، پیشتر به فارسیت ویتاکر اشاره کردم، فارست ویتاکر در این فیلم حضور درخشانی دارد و توانسته است نقش آدمی را بازی میکند که در طی سالها باید با تمایلات مختلف کنار بیاید، از یک سو باید یک پیشخدمت کلاس بالا و مطیع باشد، آنچنان که با نگاه کردن به چشمهای مشتریها و اربابها، حتی قبل از آنکه آنها دستوری را به زبان بیاورند، به نیت آنها پی ببرد و با انجام این دستورات، تحت تأثیرشان قرار بدهد، از طرفی او که مرد خانواده است، باید با همسری کنار بیاید که به خاطر ساعات طولانی کارش، از او ناراضی است و در برهههای به الکل پناه برده است، فرزندانی که او با عرق جبین بزرگ کرده است، آنچنان که او میخواهد سر به راه نیستند و هر کدام مسیر خود را میپیمایند، یکی به جنگ ویتنام میرود و دیگری درگیر مبارزات دشوار و پرهزینه جنبش حقوق مدنی سیاهپوستان میشود.
دست آخر، اما، او از نقش کلیشهای خود به درمیآید، در تظاهرات برای آزادی ماندلا شرکت میکند و در کاخ سفید، خواستار برابری حقوق خدمه سیاهپوست و سفیدپوست میشود.
همه این حوادث در سالهای طولانی اتفاق میافتند و فارست ویتاکر توانسته نقش سیسیل را به خوبی از سالهای جوانی تا سالهای کهنسالی بازی کند.
به گمانم نقش دشوار بعدی را در فیلم اپرا وینفری بازی کرده است، او توانسته نقش زنی چندلایه را به خوبی بازی کند، زنی که در عین عشق به همسرش گرفتار الکل میشود، درگیر یک رابطه عاطفی میشود، با این همه از این ورطه خود را نجات میدهد، او مادری است مهربان، در برهههایی میخواهد یک زن عادی باشد و در برهههای هم تأثیرگذار.
اما قهرمان فیلم، لوییس گینز– پسر بزرگ سیسیل- است، پسری که به صورت خستگیناپذیر درگیر مبارزات حقوق مدنی میشود، کتک میخورد، بارها به زندان میافتد، به خاطر گستاخی و بیپرواییاش از خانواده طرد میشود. اما دست آخر پدر (سیسیل) درمییابد که علیرغم همه این کلهشقیها، پسرش یک قهرمان بوده است.
از انبوه بازیگران فیلم نام بردیم، جالب است بدانید که حتی ماریا کری هم در سکانسهای کوتاهی در نقش مادر مظلوم سیسیل بازی کرده است، اما نقشهای رؤسای جمهور از دوایت آیزنهاور تا رونالد ریگان اصلا خوب از آب درنیامدهاند، از جان کیوزاک در نقش ریچارد نیکسون تا الن ریکمن در رونالد ریگان، هیچ کدام شباهت فیزیکی و یا صدایی خوبی با رؤسای جمهور ندارند.
همان طور که پیشتر گفتم، فیلم اقتباسی است از زندگی پیشخدمت واقعی کاخ سفید -اوژن الن. مثل همه فیلمهای اقتباسی، فیلم لزوما مطابق حوادث واقعی این شخص نیست، مثلا زندگی او در دوران جوانی و دوران کارش سیسیل در مزرعه پنبه، تخیلی است، کاراکتر همسر سیسیل -گلوریا- هم تخیلی است و همسر واقعی اوژن الن، شباهتی به این گلوریایی فیلم ندارد، نه الکلی است و نه درگیر روابط فرعی میشود.
در عین حال بعضی از حوادث که ممکن است حس کنید تخیلی باشند و برای درماتیزه کردن فیلم به آن اضافه شدهاند، عین واقعیت هستند، مثلا اهدای کراوات کندی به سیسیل، بعد از ترور او، توسط ژاکلین کندی، واقعی است، حتی صحنه توالت رفتن لیندون جانسون هم هم به احتمال زیاد واقعی است، دعوت شدن سیسل و همسرش از سوی نانسی ریگان -همسر رونالد ریگان- هم عین حقیقت است، اما صحنه ملاقات سیسیل با باراک اوباما، به احتمل زیادی تخیلی است، البته این صحنه، از جمله صحنههای نمادین فیلم است.
اما فارغ از این جزئیات، همان طور که گفتم، شکوه فیلم در تصویرسازی «راه دشوار آزادی» است و در اینکه با بدی نمیشود به پیکار بدی رفت.
بردگان سیاهپوست، یک شبه نتوانستند از قالب بردگان مزارع پنبه، به افرادی با حقوق برابر با سفیدپوستان دربیایند و ریاست جمهوری یک سیاهپوست، در طی یک یا دو دهه مبارزات اجتماعی به دست نیامد.
در این مسیر چه زندگیهایی از دست نرفتند، چه خانوادههایی که از هم پاشیده نشدند، برای قانع کردن سنگدلان یا برای به حاشیه کشیدن آنها، باید عرقهای زیادی ریخته میشد. حتی در این راه دشوار، خود مبارزان و فعالان اجتماعی دچار چند دستگی میشدند، گاه پیوندشان با بطن جامعه سست میشد، گاه از مسیر منحرف میشدند و در برهههایی هم اصلا درک نمیشدند.
فیلم گرچه مسلما یک اثر حماسی تمامعیار برای ستایش راه این رهروان نیست، اما از زاویه دید خوبی به مسئله نگریسته است.
جالب است بدانید که انتشار یک مقاله در واشنگتن پست در مورد شرکت یک پیشخدمت کاخ سفید در کارزار انتخاباتی باراک اوباما، باعث شد که دنی استرانگ -نویسنده فیلمنامه– از این مسئله الهام بگیرد و فیلمنامه را بنویسد.
اوژن الن، در سال 2010 به خاطر ابتلا به نارسایی کلیه در 90 سالگی درگذشت.
این نوشتهها را هم بخوانید
خوش به حالتون اقای دکتر. من که فعلا درگیر امتحاناتم و حالا حالاها وقت نمیشه فیلمی ببینم!
دکتر جان این فیلما رو از کجا گیر میاری با این کیفیت؟ ما که هر چی میگردیم فقط نسخه روپرده ای هست؟ لطفاً منبع دانلود تورنتی اگه دارید معرفی کنید!
سایت scorp-movies6.tk بهترینه.
من این فیلم رو دیدم
بازی فارست ویتاکر خیلی خوب بود ولی اصلا از بازی اپرا وینفری خوشم نیومد و بنظرم اصلا بدرد بازیگری نمیخوره
ماریا کری هم که بود و نبودش هیچ فرقی نداره توی فیلم
سه تا مشکل بزرگی که فیلم داره یکی مدت زمان طولانی فیلمه که دو ساعت و 4 دقیقه هستش و این فیلم برای دوساعت داستانی برای بیان کردن نداره
دوم مساله گریم هنرپیشه ها مخصوصا اپرا وینفری هستش که واقعا ضعیف بودش
برای پیر کردن یه آدم فقط نباید موهاش رو سفید کرد (ولی پوست و دست صورتشون چین چروک نداشته باشه اصلا ! )
سوم اینکه اینقدر به بعضی مسایل حاشیه ای مثل گروه های پلنگ سیاه پرداخته میشه که برای آخرای فیلم کاملا زمان کم میاد و همه چیز سریع سرهم بندی میشه
بنظرتون باراک اوباما اونقدر بیکاره که با یه پیشخدمت که کلی ساله بازنشسته شده و بزور نمیتونه راه بره دیدار کنه ؟؟
سلام.فیلم جالبی بود.ولی زمانش خیلی طولانی بود.
از بازی فارست ویتاکر هم خوشم اومد.زیبا بازی کرد.
فیلم قشنگی بود ،بازی فارست ویتاکر فوق العاده بود.