بهترین بازی‌های Open World – قسمت اول

بخشی از هیجان بازی‌ها در این است که بتوانیم به دنیاهایی خیالی قدم بگذاریم که به ما اجازه می‌دهند ردپایی دلخواه در آن‌ها به جا بگذاریم. با این بازی‌ها می‌توانیم در لحظه به هر جای دلخواهی از مکان‌های تاریخی گرفته تا دنیاهای فانتزی، منتقل شویم. به همین دلیل به این نتیجه رسیدیم که در حین انتظار برای نسخه‌های جدید بازی‌های Open World روی کنسول‌های جدید، یادی هم از برخی از بهترین عنوان‌های این بازی‌ها تا کنون داشته باشیم.

فهرستی که در ادامه مطالعه می‌کنید، هیچ ترتیب خاصی ندارد و شامل بازی‌هایی از نسل گذشته [کنسول‌ها] است. این فهرست بیش از هر چیز بر دنیاهای این بازی‌ها و آزادی که در اختیار بازیکن قرار می‌دهند تمرکز کرده است.

 Red Dead Redemption

یکی از عواملی که نقش عمده‌ای در موفقیت Red Dead Redemption دارد، پس‌زمینه «غرب وحشی» آن است. خطرات آن دوره همواره در کمین هستند و سرقت‌های متعدد پیوسته در شهرها و راه‌های بیابانی اتفاق می‌افتند. افراد بی‌گناه برای به دست آوردن پول به گروگان گرفته می‌شوند و این شما هستید که تصمیم می‌گیرید نقش قهرمان را بازی کنید یا نه.

سالن‌ها با انوع نوشیدنی‌ها، موسیقی و قماربازی‌های مختلف، بخشی از هویت آن دوره زمانی را به نمایش می‌گذارند. علاوه بر این‌ها با وارد شدن شما به درگیری‌ها و تیراندازی‌هایی که طرف مقابلش دیگر کابوی‌ها و قانون‌گریزها هستند، حس می‌کنید روح رقابتی آن دروه در بازی هم زنده است. با این‌که در گوشه و کنار بازی اکشن‌های فراوانی نهفته است، حتی زمانی که سوار بر اسب‌تان به گشت‌وگذار در آن تم غرب وحشی می‌پردازید بازی با تجربه لذت‌بخشی همراه خواهد بود. به هر حال جایی که سفر جان مارستون (John Marston) بیشترین اثرگذاری را دارد، زمانی است که از کشتن به کشاورزی روی می‌آورد و از امکانات دنیایش برای تشریح سخت‌ترین پیچیدگی‌های داستان استفاده می‌کند.

Sleeping Dogs

بسیار سخت است که برای دیدن و صحبت کردن از هنگ‌کنگ در بازی Sleeping Dogs توقف نکنیم. از ساختمان‌های بلندمرتبه گرفته تا بیلبوردها، این شهر مانند موجودی زنده در تپش و تکاپو است و داستان‌های زیادی از جنگ خروس‌ها و کارائوکه گرفته تا تجارت مواد مخدر دارد که می‌هواند شما را درگیر خود کند.

فرقی نمی‌کند درگیر تحویل مواد مخدر شوید یا از معبدی آرام و ساکت دیدن کنید، در هر صورت Sleeping Dogs زشتی‌ها و زیبایی‌های هنگ‌کنگ را به شما نشان خواهد داد. شهر پر است از توریست‌ها و تاجرانی که هویت خاصی را به مکان‌های شلوغ می‌بخشند. Sleeping Dogs هنگ‌کنگ را درست در زیر انگشتان شما قرار می‌دهد و این امکان را برای‌تان فراهم می‌کند که خودتان را در اتمسفر و دغدغه‌های زندگی هنگ‌کنگی گم کنید و به همین دلیل به یکی از بازی‌های به یادماندنی تبدیل می‌شود.

The Elder Scrolls V: Skyrim

سرزمین شمالی و پوشیده از برف Sktrim کافی است تا شما را در حین تجربه کردن بازی به لرزه بیاندازد، اما جایی که واقعا هنر خود را به نمایش می‌گذارد زمانی است واقع‌گرایی آن با عناصر فانتزی مانند زبان اختراع شده برای اژدهاها در هم می‌آمیزد.

Skyrim تاریخی غنی دارد که شما را به گشت‌وگذار و گردش بیشتر در آن وسوسه می‌کند، چه گفت‌وگو با NPCها (سرنام Non Player Character است و تقریبا به تمام شخصیت‌های موجود در بازی به جز بازی‌کننده اطلاق می‌شود) برای دریافت بینشی عمیق‌تر باشد و چه یافتن مکان‌هایی ناشناخته که اسرار خود را برای شما فاش می‌کنند. گنج‌های نهفته در این بازی مایه سرخوشی هر ماجراجو و همین‌طور رویای هر غارتگری خواهد بود. علاوه بر این‌ها Skyrim به شما اجازه می‌دهد که بخشی از دنیایش را مال خود کنید: خانه‌هایی در مکان‌های مختلف بسازید و ازدواج کنید! بازی‌های زیادی نیستند که بتوانند یک بازیکن را برای بیش از ۱۰۰ ساعت به خود جذب کنند، اما Skyrim چنان محتوای جذابی را فراهم می‌کند که بازیکن را وامی‌دارد بسیار بیشتر از این‌ها به گشت‌وگذار بپردازد.

Assassin’s Creed II

با این که سری بازی‌های Assassin’s Creed ما را به مکان‌های زیادی می‌برند، اما هیچ چیز با تجربه اولین قدم‌ها در ایتالیای ساخته شده در Assassin’s Creed II قابل مقایسه نخواهد بود. معماری‌های باشکوه فضاها به شدت چشم‌گیر است و زمانی که به بالای پشت‌بام‌ها و برج‌ها صعود کرده و راه خود را در شهرهای پرجمعیت و مشهوری نظیر ونیز، رم و فلورانس می‌یابید، زیبایی است که بر فضای بازی غالب می شود.

این زیبایی در تضاد آشکار با خشونتی است که شما در نقش Ezio (با آن ریشه‌های حشاشین که دارید) مجبور به اعمال آن هستید. شاید گشت‌وگذار در نواحی مختلف و دیدن شاهکارهای معماری، جذابیت اصلی این بازی باشد اما فعالیت‌های جانبی که از تم‌های اصلی بازی Assassins است نیز محتوای در خور توجهی را برای شما فراهم می‌کند. از این داستان‌های فرعی می‌توان مثلا به کمک کردن به لئوناردو داوینچی جوان پیش از رسیدن به قله‌های نوآوری و خلاقیت، رقابت با سایر شهروندان، استفاده از دید موسوم به Eagle Vision برای یافتن هدف‌های اصلی و همین‌طور تعیین موقعیت نشان‌های مخفی شده اشاره کرد.

منبع (+)

پی‌نوشت: همون‌طوری که بعضی خوانندگان در کامنت‌ها یادآوری کردن این مطلب دو قسمتی هست و قسمت دوم رو انشاالله سه شنبه صبح می‌تونید مطالعه کنید. توی قسمت بعدی خیلی از عنوان‌های بزرگی که توی کامنت‌ها بهشون اشاره شده، حضور دارن.