کاسیو و ظهورتصویربرداری دیجیتال – در میدان رقابتهای فناورانه، تنها شانس بقا خلاقیت و نوآوری است
کمتر فناوری را میتوانیم پیدا کنیم که در طی چند دهه اخیر به اندازه عکاسی متحول شده باشد. این روزها با دوربینهای دیجیتال، تقریباً هر کسی میتواند از هر چیزی که بخواهد یک عکس بگیرد.
کاسیو یکی از شرکتهایی است که با درک موقعیت به دست آمده توانسته از شرایط به خوبی استفاده کند. نکته جالب در اینجاست که در یک چنین زمینه رقابتی فشردهای، کاسیو شرکتی است که پیش از مطرح شدن عکاسی دیجیتال، تقریباً هیچ تجربهای در زمینه دوربین نداشت. برای اینکه بفهمیم چرا این اتفاق رخ داده، بیایید نگاهی به تاریخچه کاسیو بیاندازیم:
این شرکت برای معرفی به دنیای الکترونیک، کنار زدن رقبای قدیمی، و رسیدن به بازارهای بزرگ، مسیر خارقالعاده ای را پیموده است. همه چیز به دهه 1960 و 1970 بازمی گردد. درآن زمان، کاسیو و شارپ در زمینه ماشین حساب الکترونیک پیشتاز بودند. این دو شرکت در عرض چند سال توانستند با ساختن ماشین حساب های خوب، قابل حمل و ارزانقیمت، چندین غول صنعتی را از میدان خارج کنند: مونرو، ویکتور، بروف، رمینگتون راند، اولیوتی، و فیسیت، نمونههایی از این غولها بودند. این شرکتها بر پایه مکانیک استوار بودند و نتوانستند پا به پای کاسیو، شارپ، تگزاس اینسترومنتز و بقیه پیش بروند.
صنعت ماشین حساب، پس از تغییر جهت به سوی الکترونیک، به یک میدان نبرد و رقابت تبدیل شد. مدلهای جدید، ارزانتر و بهتر با سرعت خارقالعادهای وارد بازار میشدند. شرکتهای بسیاری در اوایل دهه 70 برای استخراج طلا وارد این بازار شدند ولی فقط چند شرکت توانستند به سلامت از این ورطه خارج شوند.
کاسیو و شارپ دو غولی بودند که از این نبرد جان سالم به در بردند.
کاسیو در دهه های 70 و 80 به صنعت ساعت و تولید انبوه ساعتهای الکترونیک روی آورد. طی سالهای 1970 تا 1985،کاسیو و قوم و خویشهای الکترونیک آن، سیکو و سیتی زن، با تنگ کردن عرصه بر ساعتسازهای سوئیسی، باعث شدند که از مجموع 1500 کارخانه سوئیسی، هزار واحد از آنها از میدان خارج شوند.
کاسیو برای اینکه بتواند در بازار رقابت باقی بماند باید کیفیت را به طور مستمر افزایش و بها را کاهش میداد و برای این کار ناچار بود چند گجت را در یک گجت جمع کند. یکی از کارهایی که برای کاهش قیمت انجام شد، ساخت ساعت مچی مجهز به ماشین حساب بود. به این ترتیب کاسیو به یک نام آشنا و یک برند قدرتمند تبدیل شد. رمز این موفقیت، به طور عمده در توان و سرعت به کارگیری اجزای جدیدتر و بهتر با هدف ساخت گجتهای مشتری پسند نهفته بود. ماشین حساب و ساعت مچی هر دو مجهز به مدار مجتمع (آی سی) و نمایشگر کریستال مایع (ال سی دی) بودند. ال سی دی، سبک، ارزان و کم مصرف بود و ارقام ساده را به خوبی نمایش می داد.
با گذشت زمان، بازار ماشین حساب و ساعت مچی در حال اشباع بود و کاسیو برای فن آوریهای اصلی خود به دنبال محصولات جدید میگشت. در آن زمان عکاسی دیجیتال روزهای ابتدایی خود را سپری می کرد. اپل در سال 1994 دوربین کوییک تیک را معرفی کرد. این دوربین شبیه دوربینهای شکاری دوچشمی بود که 32 عکس را در خود ذخیره می کرد و اولین دوربین قابل اتصال به رایانه محسوب میشد. قیمت این دوربین 800 دلار بود.
در سال 1995 و 1996 کداک دوربینهای DC40 و DC50 را روانه بازار کرد.
کاسیو در سال 1995 ایده استفاده از ال سی دی در دوربین دیجیتال را اجرا کرد. همانطور که به یاد دارید، ال سی دی ارزانقیمت و کم مصرف است و بعلاوه، بعد از زمان ماشین حساب و ساعت مچی پیشرفت قابل توجهی کرده بود. اولین دوربین دیجیتال ال سی دی دار، QV10 نام داشت، کیفیت تصویر آن 0.25 مگاپیکسل بود و با 4 باتری AA کار می کرد.
ایده نمایشگر ال سی دی با استقبال شدیدی مواجه شد. حال مشتری میتوانست عکسها را بلافاصله ببیند، عکسهای بد را حذف کند و دوباره عکس بگیرد. غولهای ژاپنی، یعنی کانن، نیکون، و الیمپوس، سرمایهگذاری فراوانی بر روی ایده فوق انجام دادند. کاسیو تجربه چندانی درباره اپتیک و عدسیها نداشت و به همین دلیل در ابتدا با پنتاکس شریک شد که حاصل آن دوربینهای Pentax Optio و در نهایت Exilim بودند. وقتی دوربینهای دیجیتال به سطح خوبی از نظر قیمت و عملکرد رسیدند، بازارها منفجر شدند.
حال کاسیو که تجربه منهدم ساختن شرکتهای مکانیکی را داشت، آماده بود تا با به کارگیری پیکسلهای بیشتر و بیشتر در دوربینهای خود، این بار به جنگ رقبای الکترونیک برود. شکستن رکورد ها هر سال با دوربین های باریکتر، با قیمت پایینتر و پیکسل بیشتر، ادامه داشت. کاسیو اولین شرکتی بود که دوربین کامپکت 3 مگاپیکسلی تولید کرد و در مورد دوربین 4 مگاپیکسلی نیز پس از توشیبا، دومین شرکت بود. همچنین کاسیو اولین شرکتی بود که از مرز 10 مگاپیکسل برای دوربین های کامپکت عبور کرد.
اما به تدریج جنگ مگاپیکسل فروکش کرد و بازار دوربین های کامپکت جذابیت خود را از دست داد. این قضیه 3 علت عمده داشت:
علت اول ورود دوربین های پروسیومر ارزانقیمتی بود که قابلیت های بیشتری داشتند [prosumer در بازار، تلفیقی از کلمات پروفشنال (حرفه ای) و کانسیومر (مصرف کننده) است که اولین بار توسط الوین تافلر در کتاب موج سوم بکار رفت و به محصولی اشاره دارد که از نظر کیفیت، بین یک محصول حرفه ای (professional grade) و یک محصول عادی (consumer grade) قرار دارد]. نیکون و کانن، دوربین های SLR را روانه بازار کردند که اپتیک بسیار بهتری داشتند و تنها چند صد دلار گران تر از دوربین های کامپکت بودند.
علت دوم افول دوربینهای کامپکت، دوربینهای موبایل بود که مشتریهای غیر حرفهای این دوربینها را به خود جذب کردند.
علت دیگر این بود که امکان افزودن ویژگیهای بیشتر به دوربینهای کامپکت وجود نداشت و بدون ویژگیهای بیشتر نیز، پیکسل بیشتری لازم نیست. بیشتر افراد عادی، بین دوربین 6 و 10 مگاپیکسلی فرقی قائل نیستند.
به دلایلی که گفته شد، دوربینهای کامپکت کاسیو به تدریج در یک جایگاه بینابینی از بازار قرار گرفتند و در واقع، ارزش رقابتی برند منحصر بفرد کاسیو را از دست دادند (این فرآیند commodization نام دارد و نباید با commodification اشتباه شود که یک اصطلاح مارکسیستی و به معنی اعطای ارزش اقتصادی به کالایی است که پیش از آن برای مصرف شخصی تولید می شد و حال برای فروش ارائه می شود).
کاسیو این تله تجاری را پیش بینی کرده و از سال 2000، تولید ساعت مچی دوربین دار را آغاز کرده بود. البته این ساعت بیشتر جنبه سرگرمی داشت و کیفیت عکس های آن پایین بود.
راه حل دیگر روی آوردن به تولید دوربین موبایل بود. هنوز کاسیو وارد بخش به شدت رقابتی دوربین های SLR نشده بود.
در سالهای اخیر، شاهد انفجار بازار دوربین های عکاسی- فیلم برداری دیجیتال (camcorder) هستیم. در مارس 2008، کاسیو دوربین EX-F1 را معرفی کرد که مجهز به سریعترین قابلیت عکسبرداری پشت سر هم در جهان است. این دوربین می تواند در یک ثانیه 60 عکس بگیرد که تقریباً 20 برابر سریع تر از هر دوربین SLR است. این یعنی شکار صحنههایی که چشم انسان قادر به مشاهده آنها نیست.
این دوربین جهان تازه ای به روی عکاسان می گشاید زیرا تقریباً هر لحظه ای قابل عکاسی است. بعلاوه، توانایی فیلمبرداری این دوربین نیز خیره کننده است و کافی است یک نمونه حرکت آهسته آن را ببینید. حال می توانید با کمتر از هزار دلار، زمان را متوقف کنید.
البته این دوربین محدودیتهایی دارد و به همین دلیل تولید آن کمتر شده است. EX-F1، تنها یک پروتوتایپ و نمونه اولیه از محصولاتی است که در آینده خواهند آمد.
کاسیو بجای جنگ با مگاپیکسل یا SLR، میدان جدیدی برای نبرد برگزیده که به نظر می رسد صنعت دوربین را برای همیشه دستخوش تحول خواهد ساخت.
و نتیجه نهایی: در چنین نبردی، گزینه ای به نام تقلید وجود ندارد. شما یا باید 100% تمرکز کنید و یک رهبر باشید، یا اینکه کنار بروید. هنگامی که مسابقه به نزدیکی خط پایان میرسد، باید عملکردهای جدیدی برای گجتهای خود تعریف کنید.
(نویسنده مقاله اصلی و منبع این پست، کریستین ساندستورم است، وی در سال 2009، یعنی وقتی این مطلب را می نوشت، دانشجوی PhD دانشگاه تکنولوژی چالمرز در گوتنبرگ سوئد بود. موضوع مورد علاقه و فعالیت اصلی وی پژوهش در زمینه فناوری دیجیتال است و در حال حاضر در دانشگاه تکنولوژی چالمرز و انستیتو Ratio سوئد شاغل است. برخی کارها و سخنرانیهایش را میتوانید در اینجا و اینجا پیدا کنید. بدیهی است که در فاصله 2009 تاکنون تحولات جدیدی در زمینه دوربین های دیجیتال به وقوع پیوسته که در این مطلب به آنها اشاره نشده است. ولی هدف بنده از ترجمه مطلب، درسی است که از داستان کاسیو میآموزیم.)
این نوشتهها را هم بخوانید
سلام دکتر جان
خوبی ؟ من یکی از علاقمندان پرو پا قرص یک پزشک هستم و همیشه مطالب شما رو دنبال میکنم.جزو 5 سایت اولی هست که بهش سر میزنم.
یه نکته :
از بس تو این چند وقته اسم «یارانه »همه جا برده میشه شما هم یه جا در متن فوق به جای« رایانه » از کلمه «یارانه» استفاده کردید.
«اپل در سال ۱۹۹۴ دوربین کوییک تیک را معرفی کرد. این دوربین شبیه دوربینهای شکاری دوچشمی بود که ۳۲ عکس را در خود ذخیره می کرد و اولین دوربین قابل اتصال به «یارانه» محسوب می شد. قیمت این دوربین ۸۰۰ دلار بود.»
براتون آرزوی موفقیت دارم
عالی عالی عالی
عالی و خاطره انگیز (:
خوب میشد اگر خودتون هم این مطلب رو ادامه میدادین..
n73 را عشق است!
عالی بود ممنون از متنتون و ترجمه ……