خورشید در بطری: راهحلهای ساده و ارزان برای مشکلات پیچیده

تأمین روشنایی کارگاههای کوچک و منازل در کشورهای توسعهنیافته و فقیر در طول روز، معضل کوچکی نیست.
همین هزینه که به نظر چندان زیاد نمیآید، از عهده بسیاری از شهروندان این کشورها برنمیآید.
به نظر منطقی میآید که معماری اماکن طوری صورت بگیرد که در طول روز کمترین نیاز به روشنایی مصنوعی باشد، اما عملا امکان تغییرات گسترده در همه خانهها و کارگاهها وجود ندارد.
از سوی دیگر باید به مسئله آلودگی محیط زیست برای تأمین نیروی الکتریسیته هم توجه کنیم. یک لامپ 50 واتی اگر در هر شبانهروز 14 ساعت روشن بماند، سالانه به میزان 200 کیلوگرم دی اکسید کربن برای تأمین نیروی برق همین لامپ راهی جو میشود. این عدد را اگر در تعداد کل لامپهایی که در طول روز روشن میمانند، ضرب کنید، عددی نجومی به دست میآید.
اما یک مکانیک ساده برزیلی به نام آلفردو موسر، راهی ساده و ارزان برای تأمین روشنایی پیدا کرده است:
کافی است که شما سوراخهایی در سقف ایجاد کنید، طوری که یک بطری پلاستیکی معمولی نوشابه بتواند در آن تعبیه کرد.
بعد بطری را پر از آب میکنید و کمی ماده سفیدکننده به آن اضافه میکنید تا به مرور زمان آب بطری نگندد و آلگ در آن تشکیل نشود.
کمی از قسمت سر بطری را بیرون سقف باید بگذارید.
حالا این بطری، نور خورشید را از خود به میزان قابل قبولی عبور میدهد و روشنایی محل نظر شما را تأمین میکند. میزان نوری که هر یک از این بطریها به داخل میآورد، بستگی به شدت تابش نور خورشید دارد، ولی عموما به اندازه یک لامپ 40 تا 60 واتی است.
خوشبختانه از این ایده استقبال بسیار زیادی شده است، طوری که 140 هزار خانه، تنها در کشور فیلیپین که یک چهارم مردمش زیر خط قفر هستند، مجهز به همین لامپهای خورشیدی شدهاند.
15 کشور دیگر از هند تا بنگلادش و از تانزانیا تا آرژانتین و فیجی میکوشند که بیشتر از این روشنایی طبیعی استفاده کنند.
واقعا ایده خوبیه ولی به نظرم توی عکس دومی یه خورده مبالغه شده
واقعاً ایده خوبیه فقط یک مشکل کوچیک داره و اون کم کردن مقاومت سقف و سخت بودن آببندی دور بطری هست.
بیربط: این پست ناخودآگاه منو یاد لامپ کممصرف انداخت که با شعار پایین آوردن هزینه وارد شد، ولی در عمل میبینیم که هزینه تعویض خود لامپ با توجه به عمر مفیدش، برای مصرف کننده از هزینه برق مصرفی لامپ رشتهای بیشتره. و فقط فشار رو از روی حکومتها برمیداره و میندازه رو دوش مشتری!
سلام.بارون بیاد چه اتفاقی میفته.میدونم توی کشورهای جنوب شرق بارون زیادی میاد؟
بسیار پست زیبایی بود. لطفا پستهای مشابه بیشتر بگذارین. زندگی خلاقانهتر و هوشمندانهتر و پایدارتر کمی بیشتر تبلیغ بشه 🙂
هرچندکمتر میتوان به اعتبار مطالب یک پزشک شک کرد ولی چون لینک خبر رو ندادی دکتر عزیز باید بگم مدتی پیش در مورد این ابتکار خوندم که کارایی گفته شده رو نداره و تا حدودی در عکسها دستکاری شده! که در دو عکس آخر همین پست هم تفاوت فاحشی دیده میشه.به نظر نمیرسه آب به تنهایی کافی باشه !
ولی خب چون عملا امتحانش نکردم ، به ایده اش به عنوان راهگشا احترام میذارم.
به نظر منم کارایی فوق العاده نمی تونه داشته باشه ولی ایده جالبیه و اگر روش کار بشه شاید بتونه سر منشا ایده های دیگری باشه 🙂
یک سال پیش تو یکه سایتی که نو اوری و خلاقیت ها معرفی مرد دیدمش…خیلی دیر گذاشتید
این روش تو معماری سنتی خیلی از مناطق ایران استفاده میکرد. فکر کنم بیشتر استفادش هم توی بازارهای سرپوشیده بود. ولی به جای پلاستیک از شیشههای منحنی کوچک استفاده میکردند. مثل این میموند که کلی استکان کوچیک تو سقف باشه.
ممنونم از کامنت شما. کاش عکسی هم برای کامنت شما پیدا میکردم.
به این نوع نور گیرهای سقفی در معماری سنتی ایران “گُلجام” میگفتن.سقف حمام گنجعلی خان کرمان نمونه خوبیه واسه مثال دوستمون. ولی اون ماجراش فرق میکنه و خبری از آب نیست!
در شهرهای سنتی و معماری ایرانی، برای روشنی حمام ها از شیشه های مات استفاده می کردند، اما بازارها بدون پوشش خاصی تنها حفره هایی در سقف بازار بوجود می اوردند و از این باریکه نور بازار روشن می شد در شهرهای اقلیم گرم و خشک مانند اصفهان، یزد و کرمان از این روش استفاده می شد
درباره آب بندی دور بطری، قاعدتا با موادی مثل چسب سیلیکون یا حتی قیر میشه به خوبی مشکل رو حل کرد.
درباره کم شدن مقاومت سقف هم، توجه کنید که معمولا سقف کارگاهها، انباری ها و خانه های فقیرنشین، در حالت عادی هم مقاومت چندانی ندارند!
به عنوان مثال در تصاویر همین مقاله، ورقه فلزی و سیمانی موج دار، چوب و پوشال دیده می شود. فکر نمی کنم وجود چند سوراخ کوچک مشکل خیلی جدی برای مقاومت ایجاد کند.
یاد یکی دیگر از پست های یک پزشک درباره مکانیکی که چیز جدیدی به جای فورسبس در کمک به زایمان بوجود آورده افتادم .
یک ابتکار خلاقانه و کوچک که احتمالا یک مهندس برق به آن میخندید .