جاسوسی و استراق سمع، بدون میکروفن و تنها با مشاهده لرزشهای ظریف اجسام پیرامونی

از دههها پیش در زمان اوج جنگ سرد، این ایده وجود داشت که بشود از فاصله دور و ارزیبایی لرزش شیشه پنجره اتاقی که در آن مذاکرات مهمی صورت میگیرد، جاسوسی و استراق سمع کرد.
در آن زمان محققان میخواستند که این کار با اندازهگیری لرزش به وسیله لیزر انجام بدهند.
پیشگام این کار لئون ترمین بود، او در سال 1947 سیستمی بر این مبنا ساخت. با استفاده از این تکنیک، رئیس وقت سازمان کا گ ب، از سفارتخانههای آمریکا، انگلیس و فرانسه در مسکو جاسوسی میکرد.
اما در یک پروژه تازه که توسط پژوهشگران MIT انجام شده است، آنها با استفاده از دوربینهای با قابلیت ضبط پرسرعت یا حتی دوربینهای معمولی تجاری DSLR توانستهاند لرزش اجسام پیرامونی را تحلیل کنند و با استفاده از آن صدا و حتی موسیقی را بازسازی کنند.
برای مثال آنها در یک مرحله، در هنگام پخش یک موسیقی، لرزش برگهای یک گیاه را مورد بررسی قرار دادند و موسیقی را بازسازی کردند.
در مرحله بعد آنها با دوربینی که خارج یک محوطه اتاق نصب کرده بودند، لرزش یک بسته چپس را بررسی کردند و باز هم موفق شدند.
در گامی فراتر از اینها، آنها با یک دوربین معمولی هم موفق به انجام کار شدند.
این نوشتهها را هم بخوانید
چقدر جالب یادمه تو فیلم چشم عقاب اینو دیدم ولی فکر میکردم تخیلی باشه.
خیلی جالبه من اینو تو یکی از قسمت های سریال fringe دیده بودم فک نمیکردم امکان پذیر باشه
چه جالب .
من همیشه برام سوال بوده برای مثال وقتی میخان درباره ستاره ای مطالعه کنن خب قاعدتا تنها عنصر در دسترسش نورشه .حالا چجوری میتونن با توجه به اینهمه نوری که وجود داره بدون خطا نور ستاره موردنظرشونو پیداکنن وتفکیکش کنن و…؟؟!!!
حالا یه سوال مشابه دیگه هم البته با درجه سختی کمتری درباره این استراق سمع ازنوع صوتی اینجا پیش میاد!(البته اینجا مسلما راحتتره به نظرم ،با توجه به مسافت و فرکانس و….)
اگر این کار حتی با دوربین معمولی هم ممکن باشه، ما یک پله دیگه به سوی نابودی حریم خصوصی نزدیکتر داریم می شیم. اگه پدران غار نشین ما در دنیایی مملو از عجایب خطرناک و کشنده بودند که درکی از ماهیت وجود اونها نداشتند، ما الان داریم به سوی دنیایی خطرناک مملو از دانسته هایی می ریم که برای اصولی ترین نیازمون باید احساس خطر کنیم.
خارج از تمام تلخ اندیشی ها و نگرانی ها
شگفت انگیزه!
من از بچه گی این ایده رو داشتم که با بررسی بازتاب نور لیزر یا سایر امواج از شیشه اتاق بشه صدای داخل اون اتاق رو استراق سمع کرد.
حالا که می بینم این ایده عملی بوده و انجام شده برام خیلی جالبه. البته ایده های زیاد دیگه ای هم داشتم. بهتره بشینم راجع به اونا فکر کنم و در صورت امکان عملیشون کنم. اگه دیر بجنبم ممکنه دیگران ایده های منو اجرا کنن!
اگر MIT رو با شریف مقایسه کنیم به این نتیجه میرسیم که اون جا کار های عملی بسیار زیاده ولی اگر کلاس ها و تدریس استادان دانشگاه شریف رو دیده باشید متوجه می شید چنین چیزی در شریف نیست
اونجا به ایده ها اهمیت میدهند اگر کی تو ایران این ایده رو به بقیه میگفت فقط بهش میخندیدن
باورش یه مقدار سخته. طیف ارتعاشات صوت از 20 هرتز شروع میشه و تا دو کیلو هرتز ادامه پیدا میکنه (20 کیلو هرتز پیشکش! فرض کنیم بخوایم به حداقل کیفیت، یعنی در حد رادیوی MW رضایت بدیم).
چطور میشه با دوربینی که بطور متوسط با سرعت 30 یا 60 فریم بر ثانیه فیلمبرداری میکنه چنین اطلاعات خامی رو جمعآوری کرد؟ با لیزر کاملاً قابل پذیرش و توجیهپذیره، ولی با 30 عکس در هر ثانیه اون هم با رزولوشن و تفکیک رنگ یه دوربین معمولی فکر نمیکنم!
کسی تو این زمینه اطلاعاتی داره؟
وای خدای .من عاشق این موسسه تکنولوژی ماساچوست هستم واقعا همیشه پر از علم و خلاقیته.