پیشنهاد فیلم: معجزه سیب
تقویم را دیروز ورق میزدم، تصادفی دیدم که امروز سالروز درگذشت فرانک کاپرا (1897 – 1991) است. فرانک کاپرا را شاید حق داشته باشید که نشناسید، چون حالا دیگر نیم قرنی از دوران درخشش او در دوره طلایی هالیوود در سالهای پس از جنگ جهانی دوم فاصله گرفتهایم.
این کارگردان بزرگ دنیای سینما، سه بار جایزه اسکار برای فیلمهای در یک شب اتفاق افتاد، آقای دیدز به شهر میرود و نمیتوانی این را با خودت ببری برده است.
دیشب تصمیم گرفتم که یکی از فیلمهای کاپرا را که قبلا ندیده بودم، دانلود کنم ببینم و فیلم معجزه سیب یا Pocketful of Miracles را که در سال 1961 ساخته شده را انتخاب کردم.
سه بازیگر بزرگ این فیلم گلن فورد، بت دیویس و هوپ لنگ هستند.
گرچه شما میتوانید این فیلم را از یوتیوب هم تماشا کنید، اما توصیه من این است که حتما دوبله فیلم را تهیه کنید و تماشا کنید، چرا که صدای منوچهر نوذری، سیمین سرکوب و زهره شکوفنده که به ترتیب به جای گلن فورد، بت دیویس و هوپ لنگ صحبت کردهاند، کاملا روی شخصیت آنها نشسته است.
روی این «نشستن» تأکید میکنم، چون عنصری است که این روزها در دوبلههای پرشتاب و پرتقطیع دیگر با آن کیفیت دوران طلایی دوبله ایران تکرار نمیشود.
البته بی انصافی است که از دوبله بامزه منوچهر اسماعلی و نیز صدای همیشه عالی نصر الله مدقالچی یاد نکنیم.
اتمسفر و داستان فیلم، اما، همان عناصری هستند که ما در فیلمهای امروزی به صورت خاص و در زندگی اجتماعی خود به صورت عام گم کردهایم: آن سادگی و صفا و معصومیت دهههای پیش را.
فیلم در دوران انتهایی دوران ممنوعیت فروش و استعمال الکل در آمریکا رخ میدهد. در این زمان گانگستری به نام دیو، به سرعت در شهر نیویورک در حال ترقی است و از کاباره و قاچاق مشروبات الکلی کلی پول به جیب میزند و در این میان با دختر زیباروی دوست مقروض درگذشته خود به نام الیزابت آشنا میشود.
این گانگستر باور جادویی به خوشیمن سیبهایی دارد که هر روز از آنی سیبفروش میخرد، اما در این میان مشکلی برای آنی ایجاد میشود و او و دیگر دوستانش تصمیم میگیرند با همه قوا به مایت از آنی – این پیرزن سیبفروش مفلوک- برخیزند.
فیلم شاید در نگاه اول نه یک فیلم هنری باشد و نه یک فیلم سرگرمکننده شاهکار. اما همان طور که گفتم هم دوبله و هم عناصر پنهان آن، فیلم را بسیار دلنشین میکنند.
فیلم شاید در مقاطعی به داستانهای پریانی، یعنی همان چیزهایی که ما آدمبزرگها گاهی دلمان برایش تنگ میشود، نزدیک میشود.
بازی خود گلن فورد فیلم را شاخص ساخته، اما در این میان نباید از نگاهها و تشخص بت دیویس غفلت کنیم، او حتی در آن دقایقی که نقش پیرزن الکلی ژندهپوش را بازی میکند، چیزی در چشمانش دارد را که ما را مطمئن میکند بازیگر و همچنین نقشش، دورانی بسیار بهتر از حال دارند.
نمیدانم اگر الان بت دیوس زنده بود و فیلم بازی میکرد، چه کیفیتی میداشت، مسلما باید از ستارههای جوان زیباروی فعلی خیلی پیشتر میبود.
شاید همان طور که افسوس میخورم که بت دیویسی را در حال حاضر در اختیار نداریم، باید خوشحال هم باشیم که او در همان دوران شکوه و معصومیت هالییود میزیست و بازی میکرد.
در آخر ضمن پیشنهاد فیلم معجزه سیب کاپرا، پیشنهاد میکنم که برنامهای برای دیدن دیگر فیلمهای او، یا فیلمهای بت دیویس، گلن فورد و هوپ لنگ هم برای خود بچینید. در گام نخست دیدن دوبلهشدهها، مسلما لطف دوچندانی دارد.
این فیلم یک نسخه کپی ایرانی با بازی بیک ایمان وردی داره. متاسفانه اسمش یادم نمیاد
نسخه ایرانی اسمش گدایان تهران هست
اما درباره فیلم معجزه سیب(اسم اصلی فیلم “یک جیب پر از معجزه” هست)
شاید بیشتر از بیست بار این فیلم دیدم و هر بار هم سر قسمتی که فرماندار و شهردار وارد میشن بغض کردم.یکی از بهترین فیلمها کاپرا هست و با این فیلم به دنیای سینمایی کاپرا علاقه مند شدم.
یک چیز عجیب هم برام سطح سلیقه و علایق سینمایی مشترک خودم با آقای مجیدی هست..درطی این چند سال که مقالات سینما وتلویزون دکتر پی گیری میکنم بارها و بارها این مسئله برام پیش اومده.همذات پنداری شدیدی در این مورد حس میکنم.