انگلهای کنترلکننده ذهن: چگونه یک زنبور خاص کفشدوزکها را برای ادامه نسلاش، تحت کنترل قرار میدهد

دنیا در ابعاد میکروسکوپی و ماکروسکوپی، شگفتیها و اسرار خاص خودش را دارد.
در اینجا یکی از این نکات شگفتانگیز را برایتان نقل میکنم:
رابطه آدمها با کفشدوزکها نسبتا خوب است، این موجودات با آن پوسته سرخ و نقاط سیاه روی آن، جذاب مینمایند و در عین حال باعث کنترل شتهها هم میشوند و به این ترتیب به انسانها خدمت میکنند.
همان رنگ ویژه کفشدوزکها، حفاظتکننده آنها از شر شکارچیها هم هست، چون رنگ سرخ و دانههای سیاه، در طبیعت به صورت پیشفرض، پیام خطر را در ذهن شکارچیها القا میکند و البته سلاح دیگر کفشدوزک سمی است که از مفاصل پایشان ترشح میشود و در صورت تهدید، میتواند دافع شکارچیها باشد.
اما زنبوری به نام Dinocampus coccinellae میتواند همین کفشدوزکها را برای ادامه نسل، تحت کنترل خود درآورد.
این زنبور تخمهای خود را همراه یک سری مواد شیمیایی زیر پوست کفشدوزک تزریق میکند. وقتی لاروها از تخم سربرآوردند، از مایع درون بدن کفشدوزک تغذیه میکنند. کفشدوزک از درون بلعیده میشود، اما از بیرون تقریبا، هیچ چیزی مشخص نیست.
سه هفته بعد لاروها آنقدر بزرگ شدهاند که آماده بالغ شدن و خروج از اسکلت خارجی کفشدوزک هستند.
بدن کفشدوزک تهی از لاروها میشود، با این همه مغزش همچنان تحت کنترل باقی میماند. لاروها زنبور، پیلهای ابریشمی به دور خود میتنند و کفشدوزک در کنار آنها بیحرکت باقی میماند.
این پیلهها بسیار آسیبپذیرند و لقمه غذایی خوبی برای جانداران دیگر محسوب میشوند، اما کفشدوزک اینجا مبدل به محافظ آنها میشود و به محص تهدید پیلهها، اعضایش را تکان میدهد و تهدید را برطرف میکند.
یک هفته بعد با تکامل لارو زنبورها در داخل لاروها، زنبور مادر نزدیک میشود و با آرواره خود، حفرهای در پیله ایجاد میکند، تا زنبورهای بالغ شده خارج شوند.
با خروج زنبورها از پیلهها، دوره خدمت کفشدوزک «زامبی»شده، به پایان میرسد و بیشتر آنها میمیرند.
خب، خیلی عجیب است که میزبان انگلی باشید و آنگاه نقش محافظ وفادار آن را برعهده داشته باشید.
در طبیعت، فقط کفشدوزکها نیستند که اینگونه به انگلهایشان خدمت میکنند.
اما چطور کفشدوزکها زامبی میشوند؟!
در دانشگاه مونترال، پژوهشگری به نام فانی مائور و همکارانش دریافتند که خود زنبور به تنهایی نمیتواند باعث تغییر رفتار کفشدوزک شود، در واقع در همان زمانی که زنبور تخمهایش را تزریق میکند، مواد شیمیایی و نیز ویروسی را به بدن کفشدوزک تزریق میکند.
در واقع همین ویروس است که باعث بیحرکت شدن کفشدوزک میشود و ماندنش در جوار پیلهها و محافظ شدنش میشود.
در واقع ویروس و زنبور اینجا به نوعی در یک روند تکاملی به همیاری به هم رسیدهاند: تبدیل شدن کفشدوزک به محافظ، باعث تولید زنبورهای بیشتر میشود و زنبور بیشتر هم یعنی ویروس بیشتر!
سه سال پیش مقالهای در یک پزشک برایتان در مورد انگلی تکیاختهای به نام توکسوپلاسما نوشتم.
برایتان نوشته بودم که ابتلا به این عفونت میتواند میزان تولید دوپامین بدن را تحت تأثیر قرار دهد. یافته آنها، ثابت میکند که ابتلا به این انگل در پستانداران، میتواند سطح دوپامین بدن آنها را تغییر بدهد.
موشی که مبتلا به توکسوپلاسما شده است، ترس ذاتی خود را از گربهها از دست میدهد و به این ترتیب احتمال گرفتار شدن و خورده شدن موش افزایش مییاد، به این ترتیب، انگل این شانس را پیدا میکند که به میزبان اصلی خود برگردد و چرخه حیاتش تکمیل شود!
دانشمندان همچنین متوجه شدهاند که بین عفونت مزمن و مخفی بیماری (مرحله latent) با پارهای از تغییرات رفتاری ارتباطی وجود دارد. مثلا برخی از تحقیقات نشان دادهاند که توکسوپلاسموز باعث کاهش اشتیاق برای یافتن چیزهای تازه و تأخیر در واکنش میشود. حتی بر اساس یک تحقیق افراد مبتلا، دو و نیم برابر بیشتر نسبت به افراد غیر مبتلا تصادف میکنند!
مثال جالب دیگر در مورد پلاسمودیوم -عامل بیماری مالاریا- است.
انسانها با نیش پشه، مبتلا به مالاریا میشوند.
تا زمانی که پلاسمودیوم در بدن پشه، در مراحل اولیه چرخه زندگی خود است، بیم از آن دارد که خونآشامی پشه، باعث مرگاش بشود، به همین خاطر رفتار پشه را تحت کنترل درمیآورد و محتاطش میکند تا مبادا در حین مکیدن خون، پشه توسط دست انسان له شود و چرخه زندگی پلاسمودیوم ناتمام بماند. پشه، که برای بقا نیازمند تغذیه از خون است، علیرغم این نیاز، هر شب به تعداد کمی نیش میزند و اگر نتواند به سرعت خون بمکد، بیخیال میشود و سریع از بدن انسان دور میشود.
اما به محظ بالغ بالغ شدن پلاسمودیوم، این انگل تکیاختهای، در جهت متفاوتی رفتار پشه را تغییر میدهد. این بار پشه، تشنه و حریص میشود و میخواهد هر شب، خون تعداد بیشتری انسان را بمکد و هر قربانی را بیشتر نیش بزند.
حالا جالب است که همین روند را از زاویه دید دیگری به دنیای انسانی خود تعمیم بدهیم و مثلا ببینیم که چطور قدرتمندهای دنیا، افکار مطلوبشان را به صورت زیرپوستی به ما تزریق میکنند و چطور باعث میتوانند باعث تغییر رفتار ما در جهت منافع خود بشوند، بدون اینکه خود بدانیم و آگاه باشیم!
این نوشتهها را هم بخوانید
مخم سوت کشید! :-O
این دیگه تکامل صرف نیست، بدون شک نقش دست هدایتگر تکامل هم درش پیداست!
شوخی: توی پاراگراف آخر ناگهان یاد اپل افتادم :دی
با خوندن این پست بسیار جالب شما آقای مجیدی من بیشتر از پیش از حکومتها میترسم!
فوق العاده بود دکتر . ممنون
واقعا جالب بود
پست جالبی بود بخصوص نتیجه گیری اخرش.لذت بردم
تیتر رو که خوندم حدس میزدم چنین نتیجه گیری در آخر کرده باشین(;
پست جالب و پر محتوایی بود.
دیدن این ویدیو رو من به همه پیشنهاد میکنم:
http://www.ted.com/talks/dan_dennett_on_dangerous_memes
عالی بود. خیلی خیلی ممنونم. خیلی هم زیبا به پایان رسید.
یاد headcrabها توی سری علمی-تخیلی half-life افتادم، موجوداتی که میپریدن رو سر انسان و مغزشون و اسکلت بندیشون رو تغییر میدادن.
آقای مجیدی، آیا به نظر شما امکان ساخت ویروسی هست که انسان رو تبدیل به زامبی بکنه؟ البته در فیلم ها زامبی ها از مرگ بر میگردند و مشخص هست که یک موجود زنده برای حرکت کردن احتیاج به قلب تپنده و سیستم گوارش سالم برای جذب غذا و تامین انرژی و بافتهای ماهیچه ای زنده و سالم برای حرکت کردن داره. بنابراین زامبی های فیلم ها به احتمال زیاد هیچ وقت نمیتونن وجود داشته باشن. منظورم ویروسی هست که بر روی مغز انسان اثر کنه و انسان رو به خلاف میلش تحریک به گاز گرفتن دیگران کنه برای انتشار ویروس.
آره همین الانشم هست
بیماری هاری!
اصلا منشا همین زامبی ها در ادبیات غرب بیماری هاری بوده
واقعا عالی و شگفت انگیز و ترسناک .
توجه کنید این نکته خیلی مهمه که این روند جبر و خاسته طبیعته چون در دنیای غیر از انسان هم هست ( منظورم برای حیوانات و گیاهان ) و صدرصد در بقا و تولید و تداوم منظومه ها و کهکشانها در کیهان هم هست . سوال اینه که جهت همچین چرخه خطرناکی به کی باید شکایت برد ؟
پست بسیار فوق العاده ای بود. ممنون از زحماتتون
من واقعا از تصاویر لذت بردم ای خدا ممنون بخاطر این همه زیبایی
خیلی عالی با چند مثال خوب به نتیجه دلخواهتان رسیدید.به این میگن یک وبلاگ نویسی حرفه ای.موفق باشید.
جالب بود.
کلمه به کلمه خوندم
عالی بود
عاااااااااااااااااااالی بود
مرسی. عالی بود
ویدئوی آقای تجویدی هم عالی بود. :)
معرکه بود.
خیلی جالب بود.دستتون درد نکنه..از این دست مقالات بیشتر بزارید
آقای مجیدی از اون پست های درجه یک بود
خیلی جالبه اینهمه آدم خوندن ولی یکنفر نگفت «محض» درسته نه محظ!
چند ماه پیش Ed Young که یک بلاگر مسایل علمی است مواردی مشابه آنچه شما نوشتید را در سخنرانی TED خود ارایه کرد. واقعا شگفت انگیز است. من بیش از همه از رفتار انگلی کرم گونه شگفت زده شدم که میزبان خودش را مجبور می کند خود را درون آب بیندازد و غرق کند چون این کرم فقط در داخل آب توانایی تولید مثل دارد!