معرفی کتاب: فلسفه ترس

در یکی از پست‌های قبلی «یک پزشک»، کتاب «بیماری» را به شما معرفی کرده بودم و این بار می‌خواهم یکی دیگر از کتاب‌های مجموعه «تجربه و هنر زندگی» را به شما معرفی کنم.

این مجموعه کتاب‌ها با هدف خوبی توسط نشر گمان انتخاب، ترجمه و منتشر شده‌اند، با این هدف که شناخت تازه‌ای از «فلسفه» در ما ایجاد کنند و به ما نشان بدهند که فلسفه محدود به فلسفه انتزاعی با اصطلاحات دشوار و گزاره‌های پیچیده نیست.

اگر به یاد داشته باشید، در «یک پزشک» شخصا تلاش‌هایی برای دقیق شدن روی بعضی از امور و واژه‌ها داشته‌ام، مثلا سعی کرده‌ام از زویای مختلفی مثل نوروبیولوژی به مفهوم ترس و امید نگاهی بیندازم:

در ستایش و نکوهش «ترس» – «ترس» از دیدگاه نوروساینس

در ستایش امید

با این حساب، باید خیلی خشنود باشم وقتی می‌بینم که نیک‌اندیشانی پیدا شده‌اند که در قالب مجموعه کتاب‌های «تجربه و هنر زندگی»، سعی دارند همین نگاه فلسفی و تا حدودی همه‌جانبه‌نگر را به مفاهیم روتین و مهم زندگی داشته باشند.

برای درک معنای زندگی، ما نیاز داریم که در مفهوم بسیاری از چیزها دقیق شویم، یکی از این امور، «ترس» است، واژه‌ای که مسلما بسیاری از کارهای ما و روندهای اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده است.

مجموعه کتاب‌های تجربه و هنر زندگی، خوشبختانه جملگی ترجمه روانی دارند و البته کتاب فلسفه ترس که توسط لارس اسوندسن نوشته شده و  مترجم مشهور کشورمان آقای خشایار دیهیمی آن را به فارسی برگردانده است، یکی از خوش‌خوان‌ترین و جالب‌ترین کتاب‌های این مجموعه است.

12-2-2014 11-28-03 AM

کتاب هفت فصل دارد:

در فصل اول شرح و گزارش مختصری از «فرهنگ ترس» به دست داده است، یعنی اینکه چگونه ترس از نظر فرهنگی بدل به عینکی ذره‌بینی شده است که ما جهان را از پشت آن می‌نگریم.

در فصل دوم کوشیده، توصیفی به دست دهد از اینکه ترس چگونه پدیده‌‌ای است و شماری از رویکردها و نگرش‌های مختلف به آن را بازنماینده است، رویکردها و نگرش‌هایی که از نوروبیولوژی تا پدیدارشناسی را دربرمی‌گیرند.

در فصل سوم به بررسی نقش ترس در «جامعه خطرخیز» پرداخته و نشان داده است که تلاش‌های ما برای به حداقل رساندن خطر حاوی چه جنبه‌های غیرعقلانی زیادی است.

در فصل چهارم سر و کارمان با این واقعیت است که ما اغلبداوطلبانه به دنبال چیزهای ترسناک می‌رویم، مثل ورزش‌ها و سرگرمی‌های دیوانه‌وار، نکته متناقض اینجاست که ما سعی می‌کنیم از هر چه ترس‌آفرین است، پرهیز کنیم.

در فصل پنجم، نگاهی انداخته به مفهوم اعتماد و این نکته را به بحث گذاشته که فرهنگ ترس، تأثیری مخرب و تضعیف‌کننده بر اعتماد دارد و همین متقابلا و به نوبه خود دامنه ترس را افزایش می‌دهد.

وقتی اعتماد عمومی کاهش پیدا می‌کند، این کاهش تأثیری متلاشی‌کننده بر روابط اجتماعی می‌گذارد، اگرچه ترس به سهم خود می‌تواند تأثیری یکپارچه‌کننده هم داشته باشد. این نقش یکپارچه‌کننده ترس در شماری از فلسفه‌های سیاسی اهمیت بسیار دارد، خصوصا در فلسفه سیاسی ماکیاولی و هابز.

در فصل ششم به همین نقش ترس که بنیان برخی از فلسفه‌های سیاسی است، پرداخته است و در عین حال نشان داده که از ترس در همین سال‌های اخیر در پروژه «جنگ علیه تروریسم» چه بهره‌برداری‌های سیاسی‌ای شده است.

و سرانجام در فصل پایانی این پرسش مطرح شده که آیا راهی برای برون‌رفت از ترس وجود دارد یا نه و آیا ما می‌توانیم جو ترسی را که امروزه ما را احاطه کرده است بشکنیم یا نه.

این کتاب را می‌توانید به صورت آنلاین از فروشگاه شهر کتاب یا جیحون به قیمت 11 هزار و 500 تومان بخرید.

14 دیدگاه

  1. ترس به بقای موجود زنده کمک می کند. و اگر وجود نمی داشت این دنیای آسیب زا وجود آسیب پذیر موجود زنده را با خطرات زیادی و از جمله مرگ زود هنگام مواجه می کرد. اگر بجای درک پیام ترس فقط خود ترس را دریافت و حفظ کنیم ، این عامل مفید به ضد خودش تبدیل می شود.

  2. دوستان علاقه‌مند میتوانند با کلیدواژه Amygdala کمی در مقالات جستجو کنند و به نقش این بخش از مغز در ایجاد ترس نسبت محیط و وقایع بیشتر آکگاه شوند. روند ترسیدن ریشه‌های ژنتیکی هم دارد. در فصل اول کتاب Abundance نوشته پیتر دیاماندیس خلاصه و مفید پیرامون ترس و نقش این بخش بادامی شکل درون مغز در شکل گیری باورهای عمومی و اجتماعی ترس پرداخته شده است.
    http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%85%DB%8C%DA%AF%D8%AF%D8%A7%D9%84

  3. سلام. مطالبتون همیشه خوبه و همیشه دنبالشون می کنم. گاهی کم و بیش غلط های املایی توی مطالب هست که مسلما با توجه به بار معنایی بلند مطالب اصلا چیز مهمی نیست.
    اما فقط به خاطر پرستیژ مطالبتون میگم، این مطلب خیلی غلط املایی داشت. هر سایت دیگه ای بود اصلا برام مهم نبود، اما اینجا برام مهمه.
    “شماری از رویکردها و نگرش‌های مخلف به آن را (بازنماینده) است”
    “تلاش‌های ما برای به حداقل رساندن (خطرع) حاوی چه جنبه‌های غیرعقلانی (زیاد) است.”
    “ما (غالبانه) داوطلبانه به دنبال چیزهای ترسناک می‌رویم”
    “تأثیری( مخبر) و تضعیف‌کننده بر اعتماد دارد ”
    “وقتی اعتماد عمومی کاهش (پیداغ) می‌کند”
    “نکته (متناقص) اینجاست که ما سعی می‌کنیم از هر چه ترس‌آفرین است، پرهیز کنیم”
    “این (کاهس) تأثیری متلاشی‌کننده بر روابط اجتماعی می‌گذارد، اگرچه ترس به سهم خود می‌تواند (تأثری) یکپارچه‌کننده هم داشته باشد. این نقش یکپارچه‌کننده ترس در شماری از فلسفه‌های سیاسی اهمیت بسیار دارد، (خصوا) در فلسفه سیاسی ماکیاولی و هابز.”
    “در پروژه «جنگ علیه تروریسم» چه (بهره‌بردازی‌های) سیاسی‌ای شده است.”
    “این (پرش) (مطرج) شده که آیا راهی برای برون‌رفت از ترس وجود دارد”

      1. سلام
        با تشکر زباد
        آفای مجیدی من خودم هم که سریع تایپ میکنم دچار همین مشگل هستم
        الان نرمافزارهایی که روی ورد نصب میشوند و غلط گیری اتوماتیک دارند
        نمیتونند کمک کنند؟
        که هم وفتتوت گرفته نشه هم کم غلط تر باشه
        راستی پوسته سایت بسیار زیباست

      2. از این به بعد هم می شه دیجی کالا رو هم واسه تهیه کتاب معرفی کرد.من این کتابو از دیجی کالا خریدم

  4. من این کتاب رو خوندم و این کتاب همونطور که ذکر کردید ترجمه است و به نظر من نویسنده آن تحت تاثیر زندگی در حاشیه امن کشورش در اروپا می باشد. بله شاید بسیاری از ترسهای آنها به صورت مجازی و حالت تزریق گونه داشته باشد. اما برای کشورهای جهان سوم روزانه بسیاری از ترسهای مجازی به صورت واقعی در می آیند و متاسفانه تنها راه برون رفت ازآنها برای قاطبه مردم کلا ندیدن و به جای یافتن شیوه صحیح مقابله با آنها این ترسها ignore می شوند.
    بسیاری از آثار ترجمه ای جز اینکه افراد بسیار قلیلی که این کتابها را می خوانند (با توجه به نرخ پایین مطالعه و تیراژ کتاب) را از جامعه فعلی خود دور کنند قدم مهمی برای ایجاد تغییرات مثبت بر نمی دارند.

  5. از سال‌های دور وبلاگ نویسی نوشته‌های شما را به یاد دارم و من هم همچنان می‌نویسم و تبریک می‌گم به شما بابت این تداوم نتیجه بخش…
    راجع به ابن کتاب با توجه به اینکه ترس یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار مثبت و منفی در زندگی ماست، آیا این کتاب توانسته راه‌کاری برای حل یا درمان بده یا فقط بررسی‌اش کرده؟
    سپاس

    1. ممنونم از لطف شما. مسلما هیچ کتابی نسخه واحد و علاج قطعی برای یک پدیده اجتماعی یا فردی نمی‌تواند بدهد. اما این کتاب در بررسی موضوع بسیار موفق و سرراست عمل کرده.

  6. آقای مجیدی، اگر صلاح می‌دانید لطفا بهترین کتابهای سال ۲۰۱۴ را که در وبلاگ «کتابخوان» گردآورده‌ایم، معرفی فرمایید.
    http://blogs.tarjomaan.com/books/archives/157

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]