چگونه از بزرگترین عامل پشیمانی و ندامت در طول زندگی پرهیز کنیم؟!
کمتر کسی پیدا میشود که در زندگی از چیزی که انجام داده یا کاری که نکرده، پشیمان نشده باشد: یک موقعیت کاری خوب- اشتباهی در سرمایهگذاری- رفتاری نادرست با یک دوست خوب و …
انسانها در واپسین روزها و ماههای زندگی با خودشان صادقتر میشوند و به دور از تعصبات، خودبینیها و خودفریبیها، قضاوت بهتری از زندگی خود پیدا میکنند.
«برونی ویر»، یک پرستار است که مراقبت از بیماران دچار بیماریهای دشوار را برعهده دارد، بیمارانی که تنها درمان تسکینی برایشان صورت میگیرد.
او بر اساس تجربه خود از این بیماران کتابی به نام 5 دلیل پشیمانی در هنگام مرگ نوشته است تا به این وسیله به آنهایی که هنوز فرصت اصلاح زندگی خود را دارند، هشدار بدهد که از حالا به فکر پرهیز از این پشیمانیها و غفلتها باشند.
اما میدانید علت شماره یک پشیمانی در آستانه مرگ چیست؟
اینکه شهامت زندگی به سبک خودمان و بر اساس تمایلات خودمان را نداشته باشیم و مطابق انتظارات دیگران زندگی کنیم.
ترانه جاودانه My Way از فرانک سیناترا به یاد بیاورید. ترانهای که بسیاری غطبه میخورند که ای کاش در هنگام مرگ مثل اشعار این ترانه، نگاهی مثبت به زندگی خود داشته باشند و با خودشان بگویند که توانستهاند سبک زندگی خودشان را داشته باشند و آزاد و رها، زندگی کنند.
اما واقعا چطور میشود توقعات جامعه را نادیده گرفت و واقعا آن چیزهایی که باعث احساس خوشبختی داخلی و شادی اندرونی میشوند را پی گرفت؟
1- ارزشهای خود را بالا ببرید و برای آنها جایگاهی مقدس در نظر بگیرید
یکی از دلایل اینکه ما نمیتوانیم به سبک خود زندگی کنیم و در مسیری که دوست داریم حرکت کنیم، این است که در نهان، ارزشهایی که برایمان دوستداشتنی هستند، هنوز در نزد ما جایگاهی باید و شاید پیدا نکردهاند.
دوست دارید که یک نویسنده بزرگ شوید؟ اما در عین حال که عاشق ادبیات هستید، ممکن است پول و جاهطلبیهای مالی آنی برایتان ارزش واقعی باشد، پس بین این دو مسیر مدام به این سو و آن سو میغلتید و به جایی نمیرسید.
دوست دارید که یک فعال اجتماعی یک فرد مبتکر یا پزشک انساندوست باشید؟ باز هم باید با خودتان خلوت کنید و ارزشهایتان را مرور کنید و آنهایی که واقعا برایتان مهم هستند را استخراج کنید و خودتان را وقف آنها کنید.
2- مسیر خود را پیدا کنید
تا وقتی که پاسخی برای دو سؤال اساسی از کجا آمدهام و آمدنم از برای چه بوده، نتوانید پیدا کنید، نمیتوانید در یک مسیر بدون انحراف حرکت کنید.
اگر مسیر درست را بیابید خیلی چیزها حل میشود. شما میتوانید با شفافیت و درستکاری، اعتماد به نفس، هوشمندانه و باورمند، در مسیری درست حرکت کنید.
3- اهداف خود را سبک و سنگین کنید
علت اینکه من در این شرکت روزی، 8 ساعت کار میکنم چیست؟ آیا حتی اگر این کار من را از نظر اقتصادی تأمین کند، آیندهای برای من متصور است؟ آیا این کار میتواند حداکثر ظرفیتهای ذهنی من را روزی، متبلور کند؟ آیا هدف والایی که در ذهنم است یک چیز دیگر است و من به سبب ناامیدی از حرکت در آن مسیر، در حال تصعید آرزوی فروخوردهام هستم؟ چه کاری واقعا شادم میکند؟ هنگام انجام کدام کار، اصلا متوجه گذشت ساعات نمیشوم و بیدریغ حتی حاضرم ساعات اضافه هم کار کنم؟ آیا نیکنامی و شهرت ظاهری برای من مهم هستند یا اینکه احساس ارزشمندی درونی؟
به دلیل شماره یک پشیمانی در آستانه مرگ اشاره کردیم، سایر موارد پشیمانی عمده اینها هستند:
- ای کاش این همه زندگی را وقف کار نمیکردم.
- ای کاش شهامت بروز دادن احساسات خود را داشتم.
- ای کاش با دوستانم بیشتر در ارتباط بودم.
- ای کاش به خودم فرصت بیشتری برای شادمانی میدادم.
این نوشتهها را هم بخوانید
سلام
مطلب قشنگی بود. اتفاقا ۳-۴ سالی هست من به این نتایج رسیدم و راهی رو دارم میرم که دوست دارم و دیگه یه فردی که با موج جمعیت پیش میره نیستم. هرچند نه چندان پر درامد ، در چند نه چندان لاکچری ولی خودم از بودنم و از راهی که میرم لذت میبرم.
جناب دکتر سلام.چگونه میتونم این کتاب رو بخریم
سلام
واقعاااا عالی بود این مطلب
لذت بردم
حیف بود تشکر نکنم
موفق باشید.