چگونه خشم خود را کنترل کنیم، 10 راه عملی برای پرهیز از عصبانیت تکانهای
خشم انواع مختلفی دارد و زمینههای بروز آن متفاوت است. در ضمن افراد شخصیتها و شرایط اجتماعی و پیرامونی بسیار متفاوتی دارند. پس عملا ناممکن است که برای همه یک نسخه واحد را بپیچیم. اما یک سری چیزهای کلی برای همه کاربردی است.
با در نظر گرفتن این 10 نکته و فکر کردن به آنها میتوانید خشم خود را کنترل کنید.
قبل از صحبت کردن، فکر کنید
در اوج خشم، گفتن چیزی که بعداً به خاطرش پشیمان بشوید، آسان است. گاهی فکر میکنیم که اگر خشم خود را بیرون بریزیم، سبک میشویم. اما تجربه نشان داده که این به اصطلاح سبک شدن، هیچ وقت رخ نمیدهد. تبعات خشم، همیشه دامن ما را میگیرند. همکاران ما، حتی اگر حق با ما باشد، ممکن است سوء استفاده کنند و برخی از آنها تلاش کنند ما را آدمی تکانهای، ناکارآمد و فاقد مهارت اجتماعی جا بزنند. خیلی وقتها هم بعدا مجبور میشوید که از کسی، در کمال سرافکندگی پوزش بخواهید.
هنگامی که آرام شدید، خشم خود را تصعید شده ابراز کنید
از کسی یا روندی عصبانی هستید؟ خشم تکانهای به چه کارتان میآید. سعی کنید برای احقاق حق یا ضربه زدن به دشمن خود، در لحظه خشم به یک برنامه منطقی فکر کنید. ویل اسمیت را در نظر بگیرید، او میتوانست با کمی تامل در هنگام گرفتن جایزه، با سه جمله همه چیز را به نفع خود تغییر بدهد. یا بعدا مراسم بیانیهای در شبکههای اجتماعی منتشر کند و بگوید که همیشه و در هر شرایط در کنار همسر خود است و این توهین یا شوخی را به صورت بنا کردن یک انجمن برای بیماران پوستی یا بیماری خاص همسرش، تصعید کند.
کمی ورزش کنید
ورزش معجزه میکند. گاهی اوقات وقتی عصبانی هستیم، در خانه افکار مزاحم را دائم نشخوار میکنیم، اما وقتی کمی میدویم و ورزش میکنیم، گویی سیکل معیوب نشخوار افکار توام با خشم، میشکند و به ین نتیجه میرسیم که رویدادهای پیرامونی اصلا ارزش خشمگین کردن ما را ندارند.
تکنیک شمردن تا 10 فقط برای بچهها نیست
گاهی تصور میکنیم که این تکنیک که هر وقت عصبانی شده تا فلان شماره بشمار، چیزی است که بیشتر ویژه کودکان و نوجوانان است و به درد یک آدم بالغ نمیخورد. اما شما هم میتوانید با یک دقیقه تامل و «هیچ کاری نکردن» واکنش سنجیدهتری به جای ابراز خشم خام داشته باشید.
راه حلهای ممکن را شناسایی کنید
به جای عصبانی شدن، گاهی بهتر است که مثل یک شطرنجباز به راهحلها فکر کنید. با خودتان فکر کنید که اگر مثلا الان خشمگین شوم و خواستار این شوم که در واحد کاری خودم، دیگر فلانی نباشد، عملا مدیر شما چنین درخواستی را اجابت خواهد کرد؟ یا اینکه مجبور خواهید بود با همان همکار، ماهها کار کنید و محیط کار شما به خاطر تنش میانفردی، تبدیل به جهنم هر روزه خواهد شد. فکر کنید که چطور یک آدم ناسازگار را میتوانید منطقیتر کنید یا چطور رئیس خود را میتوانید قانع کنید که واحد کاری شما را تغییر بدهد یا چطور میتوانید به همسرتان بفهمانید که در خرید چیزی درنگ کند و …
ناراحتی خود را به صورت سنجیده ابراز کنید
محترمانه و ویژه سخن بگویید. به عنوان مثال، به جای «تو هرگز هیچ در هیچ کار خانه کمکم نمیکنی»، بگویید: «از اینکه میز را ترک کردی، بدون اینکه کمی کمکم کنی، ناراحتم.» جمله دوم خیلی بهتر تحمل میشود و بیشتر احتمال دارد که منجر به تغییر شود.
کینه فاسد کننده دلهاست
عبارات بالا ما را یاد جملات مذهبی میاندازد. اما واقعا شخصی زودرنجی که همیشه حس میکند در کانون بیعدالتی است و تصور میکند دیگران برای کلاه گذاشتن بر سرش سر کار میآیند و کینهجویی میکند، هیچ وقت به آرامش نمیرسد.
بخشش ابزار قدرتمندی است. اگر به خشم و سایر احساسات منفی اجازه دهید احساسات مثبت را از بین ببرد، ممکن است خود را در تلخی بیپایان غرق کنید. اما اگر بتوانید کسی را که شما را عصبانی کرده است ببخشید، ممکن است هم از این موقعیت درس بگیرید و هم رابطه خود را تقویت کنید. گاهی میشود با کمی امتیاز دادن، امتیازهای بیشتری از دیگران گرفت.
از شوخ طبعی برای رهایی از تنش استفاده کنید
از شوخ طبعی استفاده کنید تا به شما کمک کند و تلخی رفتار بدی که با شما شده را بکاهد. شما میتوانید در متن شوخی، رنجش خود را ابراز کنید و با ظرافت رفتار کسی را اصلاح کنید.
مهارتهای تمدد اعصاب را تمرین کنید
تمرینهای تنفس عمیق را تجربه کنید، یک صحنه آرامش بخش را تصور کنید، یا یک کلمه یا عبارت آرامش را تکرار کنید. موسیقی و نوشتن هم روشهای خوبی هستند.
آگاهانه از یک درمانگر کمک بخواهید
اما اگر واقعا شرایط کار و زندگی شما پرچالش و پرتنش است و مدام لحظات خشم تکانهای دارید و حس میکنید که به تنهایی نمیتوانید از عهده کنترل این فورانها و عصیانها برآیید با یک رواندرمانگر مشورت کنید. بعضی اوقات خشم شما ریشه در افسردگی و اضطراب یا گاهی هم بیماریهای جسمانی دارند که باید بررسی شوند و به تناسب برای آنها دارو دریافت کنید. گاهی هم نیاز به رواندرمانی دارید.