یک پیشبینی برای دوربینهای موبایل که فعلا به نظر میرسد در حد داستانهای علمی- تخیلی باشد: عکاسی بدون نیاز به دوربین!

پیشبینی دقیق آینده خیلی دشوار است. مثلا چه کسی پنج دهه پیش میتوانست اینترنت یا گوشیهای موبایل را به دقت پیشبینی کند. البته آیندهنگاران حدس میزدند که شیوههایی سریعی برای تبادل اطلاعات ایجاد بشوند یا مثلا از طریق تلفنهای رادیویی بشود در هر جا با هر کس تماس گرفت یا تماس ویدئویی برقرار کرد. اما هیچ کس نمیتوانست جزئیات را هم به دقت پیشبینی کند.
باید به ارزیابیهای ژرف و پیشبینیها احترام گذاشت، گرچه آنها عمدتا یک ایده کلی و منظره محو به دست میدهند و خیلی وقتها از نظر پوستهای، بین آنها و اقعیت آینده، تفاوت عمیقی وجود دارد.
یکی از این آیندهبینیهای جالب را امروز خواندم:
در حال حاضر همه تلاش شرکتهای تولیدکننده گوشیهای موبایل این است که دوربینهایی با پیکسل بیشتر، لنزهای بهتر، توانایی عکسبرداری در نور کم و … بسازند و راهحلهای نرمافزاری برای بهتر کردن عکسها در حاشیه قرار دارند.
اما چه میشود که شرکتها برای بهتر شدن عکسها به جای سختافزار روی نرمافزار تمرکز کنند.
گوگل تا حدی در Gcam که ابتدا قرار بود در گوگل گلس استفاده بشود و بعد جزئی از پروژه گوگل پیکسل شد، به دنبال همین راهبرد بود.
اما بیایید چند قدم جلوتر برویم و دنیای را تصور کنیم که در آن گوشیهای موبایل برای عکس گرفتن، اصلا نیازی به دوربین نداشته باشند!
چطور؟
ما میخواهیم برای شما از نوع خاصی از عکاسی صحبت کنیم: computational photography یا عکسبرداری رایانشی.
چه میشود اگر گوشی موبایل شما بداند که شما دقیقا کجا هستید و گوشی خود را سمت چه منظرهای گرفتید. در این صورت اگر گوشی به دیتابیسی از میلیاردها عکس کره زمین هم متصل باشد، میتواند به جای روند عکسبرداری روتین، یک منظره بسیار نزدیک به منظره روبروی شما را محاسبه و خلق کند و به شما نشان بدهد.
تصور کنید که اطلاعات مربوط به آب و هوا و زمانی از شبانهروز که در آن به سر میبرید هم به تصویر اضافه شود.
این یک آیندهبینی خیلی عجیب و غریب است، اما ما همین الان هم جلوههایی از این آینده را در زندگی کنونی خود میبینیم.
برای مثال همین الان هم سرویس Google Photos با یادگیری ماشینی میتواند عکسها را با دقت بالایی برچسبگذاری و مرتب کند. این سرویس میتواند اشیا، چهرهها و مناظر را از هم تمیز بدهد.
جلوه دوم آینده در اکنون:
اروپا به تازگی سیستم راهبری ماهوارهای گالیله را راهاندازی کرده که میتواند با دقت بسیار بالایی در حد یک متر محل یک کاربر موبایل را نشان بدهد. حالا اگر در سامانه تکاملیافته همین سامانهها راهبری، منظره روبروی کاربر یا ارتفاع کاربر را هم اضافه کنیم، منظره روبروی میتواند با دقت محاسبه بشود. حتی میشود میزان ابرناکی و نوع ابرها، محل خورشید و زاویه تابش آن را به عکسها اضافه کرد.
حتما حدس میزنید که عیب عمده این عکسهای رایانشی چیست؟
در این صورت عکس تکی شما در جلوی یک منظره یا سلفیهای دو یا چندنفره چه معنیای دارند؟
این هم تا حدی با گرفتن چند عکس سلف پیشفرض قابل حل است. همان الگوریتمها میتوانند اشخاص حاضر در یک منظره را به یک منظره اضافه کنند.
تصور میکنید که چنین اضافه شدن و ویرایشهایی در عکس، کیفیت چندانی نخواهند داشت؟
باید بگویم که همین الان ادوبی با Content-Aware Fill در فتوشاپ با الگوریتمهای جادویی خود میتواند، ویرایشهای سطح بالایی کند. مثلا میتواند یک جزء را به عکس اضافه کند، منظره آسمان را به یک عکش اضافه کند، یک جاده را اضافه یا کم کند.
مسلما این نوع عکاسی، جانشین عکاسی سنتی نخواهد شد. اما میتوان پیشبینی کرد که نسخهای از عکاسی آینده همین نوع عکاسی رایانشی باشد که در آن عکسبرداری شخصیزدایی میشود.
این نوع عکاسی محدودیتهای خاص خود را خواهد داشت. مثلا در فضاهای خصوصی که عکسهای عمومی از آن در دسترس نیست، قابل استفاده نیست.
در مقابل این نوع عکاسی سودهایی دارد. مثلا دیگر نیازی نیست که حتما شما مجهز به یک وسیله سختافزاری دارای دوربین باشید. تصور کنید که شما با وسایل پوشیدنی فاقد دوربین مثلا یک ساعت هوشمند هم میتوانید عکس رایانشی بگیرید و ارسال کنید!
در این نوع عکاسی، محدودیتهایی مثل میزان کم نور هم، در کار نخواهند بود. مثلا اگر پس از غروب به یک چشمانداز زیبا رسیده باشید، میتوانید به سرعت یک عکس مطلوب در آن بگیرید.
یا تصور کنید در ساعتی وارد مسجد نصیر الملک شده باشید که در آن زاویه تابش خورشید برای خلق آن جلوه بهشتی داخل مسجد، خوب نبوده باشد، میتوانید سفارش بدهید که یک عکس سلفی رایانشی شما را در آن هنگام جلوه بدهد.
الان ممکن است تصور کنید که این نوع عکاسی، مشتری زیادی نخواهد داشت. اما اتفاقا شبکههای اجتماعی چنین نوع عکاسی را میطلبند. از آنجا که سنگبنای شبکههای اجتماعی بر خودنمایی و خودابرازی استوار شده است، عکاسی رایانشی میتواند در فردای شبکههای اجتماعی، نقش زیادی ایفا کند.
ایده جالبیه و شدنی
یاد عکسهای قدیمی پدر مادرامون افتادم که میرفتن عکسای و با حرم امام رضا عکس میگرفتن
جالبته یه ژستی هم میگرفتن که انگار واقعا کنارشن و دستشون ذاره زریح میخوره ??
البته که ایده جالبی بنظر میرسه، ولی خیلی به عکاسی شبیه نیست شاید اسم دیگری باید برای این ایده انتخاب نمود. عکاسی یعنی ثبت لحظه ها، یعنی ثبت پرواز یک پرنده در پس زمینه یک کوه، یعنی یک حادثه خیابانی، جنگ و سایر شاخه های عکاسی که هیچ کدام از اینها در این ایده جایی ندارند.
خیلی از ایده هایی که بشر از آینده ی خودش میده با پیش فرض امروزشه …
مثلا آینده از نظر کسی که تو دهه 60 70 یا حتی 80 میلادی زندگی میکرد این بود که همه سوار وسایل پرنده اند و تو فضا هستند … چون تکنولوژی غالب اون زمان بود …
الانم که شما اینها رو مینویسید ، به خاطر اینه که تکنولوژی غالب این زمان رایانش هست ..
تاریخ نشون داده همیشه یک تکنولوژی رشد میکنه رشد میکنه رشد سریع میکنه رشد سریع تر ، کم کم کند میشه .. کند تر و کند تر … و کم کم یک چیز دیگه ترند میشه … یک چیزی که کسی فکرشم نمیکرد ترند بشه …
الانم فکر میکنم آینده اساسا نیازی به پوز دادن تو شبکه اجتماعی نخواهد بود …چرا که شبکه اجتماعی اصلا میشه کل زندگی اجتماعی … تصور کنید وقتی که کامپیوتر بتونه مستقیما به مغز تبادل دیتا بکنه .. و مغز ها به هم شبکه بشن … اینجاست که یک حس عینا میتونه منتقل بشه … یک آگاهی ، یک فکر ، ترس ، خنده ، گریه ، توهمات و تصورات … عینا منتقل میشوند …
اونجا به نظرم ارزش یک عکس این میشه که عینیت رو منتقل کنه … دیگه احتیاجی به روتوش و فوتوشاپ نیست .. چون مستقیما میشه خیالات و تصورات رو منتقل کرد .. کلاژ کردن تصاویر ، چه با فتوشاپ توسط انسان ، چه توسط خوش مصنوعی به روش گفته شده در بالا صرفا یک کار بیهوده خواهد بود که نه ارزش حیقیقت و عینیت رو داره … و نه تصورات و انتزاعات رو بو خوبی شبکه های مغزی منتقل میکنه …
کما اینکه اگر فیلم های دهه 80 و اوایل 90 رو دیده باشید … کامپیوتر ها و دستگاه های آینده تو اون فیلم ها هنوز هم پر از دکمه اند … کسی به فکر رابط لمسی و این چیزا نبوده …
استثنا البته رابط صوتی ( مشابه گوگل اسیستنت و الکسا و سیری کورتانا ) رو میبینیم تو اون فیلم ها .. چرا ؟ .. چون رابط بین انسانها به شکل طبیعی رابط صوتی هست ..
چه خوب بود این.