مظنور از لنفوسیت B و لنفوسیت T چیست و آنها چه کارهایی در بدن میکنند؟
لنفوسیت سلول اصلی دستگاه ایمنی است. لنفوسیتها مسؤول پاسخ ایمنی انطباقی هستند و میتوانند پاسخ اختصاصی در برابر عوامل بیماریزای خاص داده و مصونیت دراز مدت نسبت به عفونت مجدد ایجاد میکنند. لنفوسیتها از سلولهای بنیادی خونساز چند ظرفیتی موجود در مغزاستخوان پدید میآیند که این سلولها تمامی عناصر سلولی خون را به وجود میآورند. دو گروه عمده لنفوسیت از نظر عملکردی وجود دارد: لنفوسیتهای B یا سلولهای B و لنفوسیتهای T یا سلولهای T که این دو نوع لنفوسیت از لحاظ مکان رشد و نمو، گیرندههای آنتیژنی و عملکرد با هم متفاوتند. اختلالات عمده لنفوسیتها عبارتاند از: (1) استحاله نئوپلاستیک زیرگروههای خاصی از لنفوسیتها که سبب پیدایش طیفی از لنفومها یا لوسمیها میشود، (2) نقائض مادرزادی و اکتسابی در نمو یا کار لنفوسیتها همراه با سندرمهای نقص ایمنی حاصله و (3) پاسخهای فیزیولوژیک به عفونت یا تحریک آنتیژنی که ممکن است منجر به لنفادنوپاتی، لنفوسیتوز یا لنفوسیتوپنی شوند.
سلولهای دستگاه ایمنی: مکان استقرار، کار و نمو لنفوسیتها
سلولهای B
مشخصه سلولهای B وجود ایمونوگلوبولین (یا پادتن) در سطح سلول است. کار اصلی این سلولها، پاسخ ایمنی هومورال از طریق تولید پادتن اختصاصی علیه آنتیژن است. سلولهای B طی یک سلسله مراحل کاملاً هماهنگ در مغز استخوان نمو مییابند که طی این مراحل، ژنهای ایمونوگلوبولین زنجیره سبک و سنگین به طور متوالی مجدداً آرایش مییابند و پروتئینهای سطحی اختصاصی سلول B در سطح بیرونی آن قرار میگیرند (شکل 1-51). آرایش مجدد ژنهای ایمونوگلوبولین سبب تولید ذخیره عظیمی از سلولهای B میشود که در هر یک از آنها مولکول ایمونوگلوبولین، ویژگی آنتیژنیک منحصر به فردی دارد. سلولهای B بالغ از مغز استخوان به بافت لنفوئید سرتاسر بدن مهاجرت میکنند و به واسطه حضور ایمونوگلوبولینهای سطح سلول و آنتیژنهای اختصاصی سلول B (از جمله CD19، CD20 و CD21) قابل شناسایی هستند. سلولهای B بالغ در واکنش به اتصال آنتیژن به ایمونوگلوبولین سطحی برای تمایز آماده میشوند و به پلاسما سلهای مرحله نهایی تمایز مییابند که این سلولها فاقد اکثر نشانگرهای سطح سلول B هستند و مقادیر زیادی پادتنهای محلول تولید میکنند. اختلالات نئوپلاستیک سلولهای B از مراحل مختلف نمو سلولهای B منشأ میگیرند و به همین دلیل لنفومهای سلول B از لحاظ شکل سلولها و عرضه آنتیژنها بر روی سلول B یا ایمونوفنوتیپ، تنوع بسیار بالایی از خود نشان میدهند.
سلولهای T
سلولهای T طیفی از وظایف را در پاسخ ایمنی بر عهده دارند از جمله پاسخهایی که بهطور کلاسیک پاسخ ایمنی سلولی محسوب میشوند.
پیش سازهای سلول T از مغز استخوان به تیموس مهاجرت میکنند و در آنجا به زیرگروههای بالغ سلول T تمایز مییابند و سپس مورد انتخاب قرار میگیرند تا سلولهای T که در برابر پپتیدهای خودی واکنش نشان میدهند، حذف گردند. در تیموس پیشسازهای سلول T تحت فرایند هماهنگی از تمایز قرار میگیرند که شامل آرایش مجدد و عرضه ژنهای گیرنده سلول T (TCR) و کسب پروتئینهای سطح سلولی است. این پروتئینهای سطحی مختص سلولهای T هستند و عبارتاند از CD3، CD4 و CD8. سلولهای T طی فرایند بلوغ در تیموس نهایتاً پروتئین CD8 یا CD4 را از دست میدهند و به این ترتیب سلولهای T بالغ شامل دو گروه هستند: سلولهای CD4+ و سلولهای CD8+. پس از تمایز و انتخاب سلولهای T در تیموس، سلولهای T از نوع CD4 و CD8، تیموس را ترک کرده و به غدد لنفاوی، طحال و جایگاههای دیگر سیستم ایمنی محیطی مهاجرت میکنند. سلولهای T بالغ حدود 80% لنفوسیتهای خون محیطی، 40% سلولهای غدد لنفاوی و 25% سلولهای لنفاوی طحال را تشکیل میدهند.
این دو گروه سلول (CD4+ و CD8+) کارکردهای ایمنی متفاوتی برعهده دارند. سلول های CD8+ سلولهای آلوده به ویروس یا سلولهای خارجی را منهدم میکنند یا اعمال ایمنی را سرکوب میکنند و سلولهای T سرکوبگر یا سیتوتوکسیک محسوب میشوند. سلولهای CD4+ از طریق تولید سیتوکین و تماس مستقیم سلولی موجب فعال شدن سایر پاسخ ایمنی نظیر سلولهای B و ماکروفاژها میشوند و به همین دلیل سلولهای T یاریگر (helper) محسوب میشوند. سلولهای T همچون سلولهای B گیرندههای ویژه سطحی منحصر به فردی عرضه میکنند که آنتیژنهای پپتیدی خاصی را شناسایی مینمایند. برخلاف سلولهای B، سلولهای T فقط به پپتیدهایی پاسخ نشان میدهند که درون سلولهای ایمنی دیگر، پردازش شده و به پروتئینهای تخصصیافته عرضهکننده آنتیژن در سطح آن سلولها (MHC یا مجموعه سازگاری نسجی اصلی) متصل باشند و یا توسط آنها عرضه شده باشند. علاوه بر این، سلولهای T از نوع CD4 و CD8 در پاسخ به کمپلکسهای پپتید – MHC، محدود به انواع خاصی از MHC می باشند. سلولهای CD4 پپتید آنتیژن را فقط زمانی شناسایی میکنند که توسط مولکولهای MHC کلاس II ارائه شود و سلولهای CD8 فقط زمانی آنتیژن را شناسایی میکنند که توسط MHC کلاس I عرضه شود. پپتیدهای آنتیژنی متصل به MHC کلاس I و II از منابع متفاوتی سرچشمه میگیرند. مولکولهای MHC کلاس I معمولاً آنتی ژنهای داخل سلول و یا درون زا را عرضه میدارند که در سیتوزول پردازش شده و از طریق رتیکولوم اندوپلاسمیک به سطح سلول آمده باشند. مولکول MHC کلاس II معمولاً آنتی ژنهایی را ارائه میکند که در داخل وزیکولهای داخل سلولی پردازش شده باشند. اتصال TCR توسط نوعی کمپلکس خاص پپتید – MHC باعث ارسال سیگنالهایی میشود که منجر به عرضه فرآوردههای ژنی واسطه در عملکرد سلولهای CD4 و یا CD8 میگردد.
دستگاه لنفوئید
لنفوسیتها در بافت لنفوئید محیطی استقرار مییابند که مکانی برای واکنش متقابل آنتیژن / لنفوسیت و فعال شدن لنفوسیت است. بافت لنفوئید محیطی شامل گرههای لنفی، طحال و بافت لنفوئید مخاطی است. لنفوسیتها به طور مداوم از طریق سیستمهای عروقی و لنفاتیک در این بافتها گردش میکنند.
گرههای لنفی، بافتهای لنفوئیدی با ساختمان پیچیده هستند که پایانههای سیستم تخلیه لنفاوی هستند. این سیستم آنتیژنها را از طریق لنف به گرههای لنفی منتقل میکند و آنتیژنها در آنجا به دام میافتند. گره لنفی از یک قشر بیرونی و یک مدولای درونی تشکیل شده است (شکل 2-51). ساختمان بخش قشری به صورت فولیکولهایی است که عمداتاً از سلولهای B تشکیل شدهاند؛ برخی از این فولیکولها حاوی نواحی مرکزی یا نواحی زایا germinal centers هستند که در آنجا سلولهای B فعال شده، پس از مواجهه با آنتیژن اختصاصی تکثیر میشوند. این ناحیه مرکزی را یک ناحیه پوششی (mantle) احاطه میکند. سلولهای T به صورت منتشرتری در نواحی اطراف قشر که فولیکولها را احاطه میکنند توزیع شدهاند. طحال، آنتیژنهای خون را به دام میاندازد نه آنتیژنهای موجود در دستگاه لنفاوی، و مکان انهدام گویچههای قرمز پیر است. لنفوسیت های طحال در مناطقی حضور دارند که پولپ سفید نامیده می شوند و آرتریول های وارد شده به طحال را احاطه میکنند. همچون گرههای لنفی، در طحال نیز سلولهای B و T به صورت مجزا توزیع شدهاند به این صورت که غلاف لنفوئید اطراف آرتریولها از سلولهای T تشکیل شدهاند و فولیکولهای کناری حاوی سلولهای B هستند. بافتهای لنفوئید مرتبط با مخاط mucosa-associated lymphoid tissues (MALTs) که آنتیژن را از سطوح اپیتلیال جمعآوری میکنند شامل بافت لنفوئید مربوط به روده یا GALT (gut-associated lymphoid tissue) (لوزهها، آدنوئید، آپاندیس، لکههای پییر روده باریک) و نیز کانونهای پراکندهتر لنفوسیتها در سایر نقاط مخاطی میباشند.
لنفوسیتها در خون محیطی گردش میکنند و در بزرگسالان 40-20% لکوسیتهای خون محیطی را تشکیل میدهند (این نسبت در نوزادان و کودکان بالاتر است). 90-80% لنفوسیتهای خون محیطی را سلولهای T تشکیل میدهند و مابقی عمدتاً سلولهای B هستند. اکثریت لنفوسیتهای خون محیطی، لنفوسیتهای بالغ در حال استراحت هستند که از لحاظ مورفولوژیک، کوچک بوده و سیتوپلاسم اندک و هستکهای پنهان دارند. درصد کوچکی از سلولهای لنفوئید خون محیطی متعلق به گروه سوم سلولهای لنفوئید هستند و سلولهای قاتل طبیعی natural killer cells (NK) نامیده میشوند.
این سلولها فاقد مولکولهای سطحی مختص سلولهای B و T هستند و ژنهای ایمونوگلوبولین یا گیرندههای سطحی آنها تحت آرایش مجدد قرار نمیگیرد. از لحاظ مورفولوژیک، این سلولها بزرگ و همراه با سیتوپلاسم فراوان با گرانولهای آزوروفیلیک هستند و به همین دلیل اغلب، لنفوسیتهای گرانولار بزرگ نامیده میشوند. از لحاظ کارکردی، این سلولها جزئی از دستگاه ایمنی ذاتی هستند و بهطور غیراختصاصی به طیف وسیعی از عوامل بیماریزا واکنش نشان میدهند که این واکنش نیازی به مواجهه قبلی با آنتیژن مربوطه ندارد.
نئوپلازی با منشأ لنفوئید
دگردیسی بدخیم لنفوسیتها منجر به طیف وسیعی از نئوپلازیها با منشأ لنفوئید میشود (از جمله تومورهایی که از سلولهای B و T منشأ میگیرند و تومورهایی که معرف مراحل مختلف نمو لنفوسیت هستند). بدخیمیهای لنفوئید معمولاً بافتهای لنفوئید را درگیر میکنند اما ممکن است از هر نقطه از بدن منشأ بگیرند و یا به هر نقطه از بدن انتشار یابند. گروههای بالینی اصلی بدخیمیهای لنفوئید عبارتاند از لنفومهای غیرهوچکینی (NHLs)، بیماری هوچکین، لوسمیهای لنفوئید و دیسکرازیهای پلاسما سل.
شایعترین تابلوی بالینی بدخیمی لنفوئید در بزرگسالان، بزرگی بدون درد گرههای لنفاوی یا لنفادنوپاتی است. به جز بدخیمیهای لنفوئید، علل بسیار دیگری نیز میتوانند لنفادنوپاتی ایجاد کنند (جدول 1-51). بنابراین پیش از انجام بیوپسی گره لنفاوی باید شرح حال کاملی اخذ شود و معاینه جسمانی دقیقی به عمل آید. بررسی لنفادنوپاتی را میتوان براساس مکان گرههای بزرگ شده (موضعی یا منتشر) و وجود علایم بالینی برنامهریزی نمود. لنفادنوپاتی گردن اغلب براثر عفونت بخش فوقانی دستگاه تنفس از جمله سندرمهای ویروسی و نیز فارنژیت باکتریایی ایجاد میشود. آدنوپاتی یکطرفه زیر بغل (axillary)، مغبنی (inguinal) یا رانی (femoral) ممکن است ناشی از عفونتهای پوستی اندامها از جمله تبِ خراش گربه cat scratch fever باشد. لنفادنوپاتی منتشر ممکن است براثر عفونتهای سیستمیک نظیر ویروس نقص ایمنی انسان (HIV) یا عفونت ویروس سیتومگال، واکنشهای دارویی، بیماریهای خودایمن، یکی از سندرمهای لنفادنوپاتی سیستمیک یا لنفوم ایجاد شود. در صورتی که پس از بررسی دقیق علت لنفادنوپاتی پایدار روشن نشود، باید نمونهبرداری کامل excisional biopsy گره لنفی انجام شود. بزرگی گره لنفی سوپراکلاویکولار قویاً به نفع تشخیص بدخیمی است و باید همواره نمونهگیری از آن انجام شود.
تشخیص درست لنفوم مستلزم بیوپسی کامل گره لنفی یا نمونهبرداری گسترده از بافت لنفی درگیر است. آسپیراسیون با سوزن ظریف یا بیوپسی سوزنی به ندرت برای تشخیص لنفوم بدخیم کفایت میکند. تجزیه و تحلیل نمونه پاتولوژی باید شامل بررسی بافتشناسی و تعیین فنوتیپ ایمنی باشد. برای تعیین فنوتیپ ایمنی، از یک مجموعه پادتنهای مونوکلونال سلول ایمنی که برروی لنفوسیت بدخیم عرضه شدهاند تعیین میکنند. با تعیین فنوتیپ ایمنی میتوان سلول منشأ (سلول B، سلول T، سلول Nk یا سلول غیرلنفوئید) و الگوی آنتیژنهای سطح سلول را مشخص نمود. در مورد لنفومهای غیرهوچکینی سلول B، تعیین فنوتیپ ایمنی مشخص میکند که آیا ایمونوگلوبین سطحی محدود به زنجیرههای سبک کاپا یا لامبدا است یا خیر.
جدول 1-51. علل لنفادنوپاتی |
بیماریهای عفونی ویروسی: سندرمهای مونونوکلئوز عفونی (ویروس سیتومگال، ویروس اپشتاین – بار)، سندرم نقص اکتسابی ایمنی، سرخجه، هرپس سیمپلکس، هپاتیت عفونی. باکتریایی: عفونت موضعی همراه با لنفادنوپاتی ناحیهای (استرپتوکوکها، استفیلوکوکها)، بیماری خراش گربه، بروسلوز، تولارمی، لیستریوز، طاعون خیارکی (پرسینیاپستیس)، شانکروئید (هموفیلوس دوکرئی) قارچی: کوکسیدیوایدومایکوز، هیستوپلاسموز کلامیدیایی: لنفوگرانولوم آمیزشی، تراخم (trachoma) میکوباکتریایی: اسکروفولا (ختازیر)، سل، جذام تکیاختهای: توکسوپلاسموز، تریپانوزومیاز اسپیروکتی: بیماری لایم، سیفیلیس، لپتواسپیروز |
بیماریهای ایمنی لوپوس اریتماتوی سیستمیک بیماری مختلط بافت همبند سندرم شوگرن درماتومیوزیت بیماری سرم واکنشهای دارویی: فنی توئین، هیدرالازین، آلوپورینول |
بیماریهای بدخیم لنفومها تومورهای توپری که به گرههای لنفی متاستاز می دهند: ملانوم، ریه، پستان، سر و گردن، دستگاه گوارش، سارکوم کاپوزی، تومور اولیه ناشناخته، کلیه، پروستات |
تکثیر غیرعادی لنفوئید هیپرپلازی گره لنفی فولیکولار غول آسا (ژآنت) دگردیسی مراکز زایا بیماری کاستلمن (castleman) |
بیماریهای متفرقه و بیماریهای با منشاء ناشناخته لنفادنیت درماتوپاتیک سارکوئیدوز آمیلوئیدوز سندرم جلدی مخاطی گره لنفی گرانولوماتوز چند کانونی سلول لانگرهاس (ائوزینوفیلیک) بیماریهای ذخیره چربی: بیماریهای گوشه و نیمن پیک |
بدین وسیله منشأ مونوکلونال بیماری (نئوپلاستیک بودن آن) به اثبات میرسد. تعیین فنوتیپ ایمنی به صورت بخشی اساسی از تشخیص و طبقهبندی لنفومها درآمده است و میتوان آن را با بررسیهای ایمنی – بافتی – شیمیایی immune histochemical برروی نمونههای بافتی یا «تحلیل سیتومتریک جریان» flow cytometric analysis انجام داد. در برخی موارد، ممکن است برای تعیین زیرگروه پاتولوژیک لنفوم یا اثبات مونوکلونال بودن فرایند بیماری (بدخیم بودن آن) بررسی سیتوژنتیک یا بررسیهای مولکولی از نظر آرایش مجدد ژن «گیرنده سلول T» (TCR) یا ایمونوگلوبولین لازم باشد. در صورتی که با بیوپسی یک گره لنفی نتوان به تشخیص دست یافت و بزرگی غیر قابل توضیح گره لنفی پایدار بماند، باید بیوپسی را تکرار نمود.