شبی به یاد ماندنی با لودویگ بتهوون
سمفونی نُه بتهوون بیشک یکی از بزرگترین قطعات موسیقی است که تاکنون ساخته شده است. اولین اجرای این قطعه را در تئاتر «دروازهٔ کارنتین» ویَن تصور کنید. جمعه شب 7 می و سالن از تماشاچیان مشتاق لبریز بود: بتهوون به مدت دوازده سال بر روی هیچ صحنهای حاضر نشده بود.
«جوسپ بُم» ویولنیست ارکستر میگوید: «او پشت تریبون ایستاده بود و حرکات دیوانهواری داشت، گاه تمامقد میایستاد و گاه جمع میشد و به زمین میچسبید، حرکاتش طوری بود که انگار خود میخواهد تمام سازها را بنوازد.»
اما تمام نوازندهها او را نادیده میگرفتند.
نه از روی بیاحترامی یا گستاخی، بلکه به خاطر احتیاط. قوای شنوایی بتهوون از دههٔ بیست سالگیاش کمکم تحلیل رفته بود و حالا در پنجاه و چهار سالگی او کاملاً ناشنوا بود و نمیتوانست صدای ارکستر را بشنود. نوازندهٔ اول ارکستر «مایکل اوملاف» قبل ار اجرا، به طور خصوصی به نوازندگان دیگر تاکید کرده بود که فقط به چوب رهبر ارکستر نگاه کنند و برای حفظ ضربآهنگ به او تکیه نکنند.
در انتهای قطعه، بتهوون چند ضرب عقب افتاده بود. نوازندگان دیگر نمینواختند اما او همچنان با دستش را ضرب نگه داشته بود و در صفحات دفترچهٔ نت به دنبال قسمتی از سمفونی میگشت که باید اجرا میشد. انجا بود که خوانندهٔ ارکستر «کارولین اونگر» یکی از تاثیرانگیزترین حرکات تاریخ موسیقی را انجام داد. خوانندهٔ «کنترآلتو» به سمت استاد سالخورده رفت و او را به آرامی برگرداند تا او چیزی را ببیند که نمیتوانست بشنود:
تماشاچیانی که با شادی وصفناپذیری فریاد میکشیدند و دست میزدند. آنها از شنیدن این قطعهٔ خارق العاده دچار هیجان بیحدی شده بودن. قطعهای که بتهوون هیچ وقت نشنید!
ابهت سمفونی نُه بتهوون در آن زمان بر همه آشکار نشده بود. یک منتقد در لندن نوشت: «سمفونی نه بتهوون دقیقاً یک ساعت و پنج دقیقه است، که مسلماً این زمان برای به چالش کشیدن ماهیچهها و ریههای نوازندگان آن، زمانی بسیار طولانی و ترسناک است.»