تکگویی یا مونولوگ زییای فیلم حسن کچل 1348 ساخته علی حاتمی
استفاده از شیوهٔ «پیشپردهخوانی» با صدای مرتضی احمدی به بهانهٔ شهر فرنگی همراه با صدای دایره و تصاویر نقاشی شده از شهرهای ینگهٔ دنیا در شروع فیلم، بخش مهم این پیشپردهخوانی حفظ ضربآهنگ واژهها و لحن نقالی مانند آن است که رد ادامه باید حس و فضای لازم را به فیلم وارد کند یا با ادامهٔ سکانسها تضاد نداشته باشد:
راوی: شهر شهر فرنگه، خوب تماشا کن/ سیاحت داره، از همه رنگه، شهر، شهر فرنگه، تو دنیا هزار شهر قشنگه/ شهرها رو ببین با گنبد و مار. شهرها رو ببین با برج زنگدار/ شهرها رو ببین با مردم موطلا، شهرها رو ببین با مردم چشم سیا/ که همه جور میخندن و همه آسون دل میبنندنو و توی همهٔ شهرها هنوز هم آفتاب هست/ هم بارون، هم یاد آسمون، آبیه همه جا/ اما آسمون اون وقتا آبیتر بود، رو بومها همیشه کفتر بود/ حیاطها، باغ بودند، آدما سر دماغ بودند، بچهها چاق بودند/ جوونا قلچماق بودند، دخترها با حیا بودند، مردما با صفا بودند/ حوض پر آبی بود، مردم میر آبی بود/ چی بگم، نون گندم مال مردم اگه بود نمیرفت از گلو پایین به خدا/ اگرم مشکلی بود آجیل مشگلگشا حلاش میکرد/ بچهها بازی میکردند تو کوچه: جوم جومک برگ خزون، حمومک مورچه داره/بازی مرد خدا … نونی بود و پنیری بود، قصهای بود/ قصهٔ کک به تنور، نوشآفرین، حسین کرد، قصهٔ حسن کچل …