همسر لاوازیه
آنتوان لورن لاوازیه، پدر شیمی نوین، شخصیت رومانتیک و تراژیک انقلاب کبیر فرانسه، در سال 1771 میلادی با ماری آن پیرپالز، دختر یکی از شرکای تجاریاش ازدواج کرد. درآن زمان، لاوازیه 28 سال داشت و همسراو چهاردهساله بود. اما، این عروس جون، به زودی راهی را در پیش گرفت که زنان هوشمند و با قریحهٔ آن روزگار، به علت فراهم نبودن شرایط مساعد برای رشد مستقل، در پیش میگرفتند: او یاریگر همسرش شد. این گونه همیاری، بسیار بیشتر از همکاریهای علمی میان افرادی که موقعیت مساوی دارند، بر احت رام متقابل استوار است. ازدواج لاوازیه، نمونهای حقیقی از ملاقات مغزها، تحسین متقابل و پذیرش قریحه همدیگر بود. همین امر سبب گردید تا مادام لاوازیه به صورت دستیار، و تا حدودی شریک کارهای علمی همسرش درآید.
این زن جوان، پس از ازدواج به زودی به فراگرفتن چند زبان همت گماشت و در زبان انگلیسی مهارت کافی برای ترجمه نوشتارهای علمی مورد نیاز همسرش پیدا کرد. براساس یادداشتهای مفیدش بر ترجمه یکی از نوشتارهای علمی درباره اسیدها که توسط ریچاردکیروان، شیمیدان ایرلندی نوشته شده بود، میتوان گفت که دانش مادام لاوازیه دربارهٔ شیمی، ژرف بوده است.
لاوازیه، با آزمایش نشان داده بود که بر خلاف باور همگان، هنگام سوختن ماده، ترکیب فرضی فلوژیستون خارج نمیشد. بلکه در این فرایند، ماده با یکی از اجزاء هوا، یعنی اکسیژن، ترکیب میگردد. لاوازیه نخستین شیمیدانی بود بود که از ترازو برای انجام سنجشهای کمّی استفاده کرد و کشف اکسیژن، تنها یکی از اکتشافهای بزرگ او و ثمرهٔ کار برد این ابزار بوده است. مادام لاوازیه، نقش چشمگیری در پیشبرد کارزار شوهرش برای اثبات نظریههایش در شیمی به عهده گرفت.
یکی از خدمات برجسته او، ترجمه کتاب کیروان به نام جستاری در فلوژیستون بود. کیروان یکی از مدافعان نظریه فلوژیستون بود و لاوازیه، همراه با دیگر شیمیدانهای مشهور فرانسه یادداشتهای انتقادی فراوانی بر ترجمه مادام لاوازیه، که در سال 1788 منتشر شده بود، افزودند. میدانیم که مادام لاوازیه از اهمیت این ترجمه با خبر بود، زیرا نامهای از او در دست است که در آن خطاب به یکی از دوستانش میگوید: «آوردن دلایلی بر له و علیه نظریه فلوژیستون در یک کتاب برای مردم، امکان مقایسهٔ دو سیستم و گرایش آنان به نظریهٔ جدید را فراهم ساخت». از سوی دیگر، به علت بیمیلی همگانی زنان برای مطرح ساختن خودشان، از آوردن نام خود در صفحهٔ عنوان کتاب خودداری کرد و با فروتنی نوشت: «مترجم، تنها برخی یادداشتهای کم اهمیت برکتاب افزوده است».
مادام لاوازیه، تمامی دانش خود دربارهٔ شیمی را در آزمایشگاه کسب کرده بود. او در انجام آزمایشها و تهیه یادداشتها شرکت میجست. آزمایشگاه لاوازیه تا حدودی به یک کارگاه هنری شباهت داشت و در آن به روی همگان باز بود. دوستان لاوازیه و دانشمندان برای گفتگو پیرامون نظریهها و آزمایشهای علمی به آنجا سر میزدند، و گهگاه ناهار را در آنجا میخوردند. جز در سالهای دشوار انقلاب کبیر فرانسه، مادام لاوازیه با خوشرویی از مهمانپذیرایی میکرد. دانشمندان، ادیبان، شخصیتهای اجتماعی، و مردمان با فرهنگ از تمام ملیتها، در مهمانیهای مادام لاوازیه شرکت میکردند و گفتگوهای جالبی میان آنان انجام میگرفت.
خدمات علمی مادام لاوازیه به اینها محدود نبود. هنر نقاشی را نزد ژاک لویی دیوید، هنرمند مشهور، آموخته بود و تمام نقاشیها و حکاکیهای کتاب همسرش را که در سال 1789 باعنوان مبانی شیمی منتشرگردید، تهیه کرد. او به این کار افتخار میکرد و امضای خود را در حاشیهٔ تمام این تابلوها گذاشت. در مقایسه با تصویر ادوات آزمایشگاهی نوین، میتوان گفت که نقاشیهای مادام لاوازیه در نمایش جزئیات، بسیار موفق بوده است.
لاوازیه در کنار همسرش، که بهترین یاور او در زندگی و علم بود.
مادام لاوازیه، تنها همسر یک شیمیدان مشهور نبود، کار او، حتی پس از اعدام لاوازیه با گیوتین، اشتهار علمی بیشتری برای همسرش فراهم آورد.
لاوازیه و پدر همسرش، در ماه مه سال 1794، به اتهام تقلب در تنباکو و عضویت در اداره منفور گردآوری مالیات دستگیر شدند و در همان روز با گیوتین سرشان از پیکر جداگشت. ماه بعد، مادام لاوازیه نیز برای مدت کوتاهی بازداشت گردید. نه این رخدادها و نه توقیف موقت اموال او، هیچ کدام نتوانست روحیه استوارش را درهم شکند. مادام لاوازیه برای اعاده حیثیت همسرش تلاش بسیار نمود ودر سال 1796 موفق به باز پس گرفتن سرمایه خود و نوشتارها، کتابها وسایل آزمایشگاه همسرش گردید. او عامل اصلی سازمان دادن حمله به مردی شدکه سبب نابودی همسرش و همکاران مالیات بگیرش شده بود. وی آزمایشگاه و تالار خود را دوباره بر پا ساخت، ولی به کسانی که درباره همسرش خبرچینی کرده بودند اجازه ورود نمیداد. مادام لاوازیه مجموعه نوشتارهای علمی لاوازیه را تکمیل کرد و در مجموعهای با عنوان خاطرات شیمی منتشر ساخت. مقدمهای بر این کتاب نگاشت ولی نقاشیها و حکاکیهایی را که در زمان حیات همسرش تهیه کرده بود در آن نیاورد. این کتاب به طور رسمی چاپ نشد، ولی نسخههایی ازآن تکثیر و در اختیار نهادهای علمی، اعضای آکادمی علوم فرانسه و برخی افراد مطلع قرارداده شد.
مادام لاوازیه، پس از مرگ همسرش، بیخواستگار نماند. پیرودپان (پدر بنیانگذار شرکت بزرگ دوپان در امریکا) از او خواستگاری کرد، ولی پس از اطلاع از روحیه مستقل و شخصیت قوی او، منصرف گردید. چارلز بلاگلدن، شیمیدانها و رئیس انجمن پادشاهی بریتانیا، هنگامی به خواستگار مادام لاوازیه رفت که او به درخواست ازدواج بنیامین تامپس، کنت رمفورد، یکی از بنیان گذاران انجمن پادشاهی بریتانیا پاسخ مثبت داده بود. شگفتی در اینجاست که لاوازیه به خاطر بیاعتبار کردن فلوژیستون به شهرت رسید، در حالی که آوازه کنت رمفورد، در نفیکالوریک بود (کالوریک نیز مانند فلوژیستون، مادهای خیالی بود که بسیاری از دانشوران آن روزگار، از جمله لاوازیه، آن را جوهر گرما میدانستند).
کنت رمفورد امریکایی، از وفاداران به پادشاهی بریتانیا بود. وی همسرش را درنیوانگلند ترک گفته و به خدمت دربار باواریا درآمده بود. در آغازچنین مینمود که او میتواند در کنار مهمانان رند و نکته سنج مادام لاوازیه جایگاهی داشته باشد، اما به زودی معلوم گشت که همدم خسته کنندهای است. رمفورد، همسرش را در کارهای علمی شرکت نمیداد و بهرغم مسئولیتهای اجتماعی، خود به تنهایی به ساختن کورهها، اداوات پخت و سایر تجهیزات موردنیاز میپرداخت. او فعالیتهای اجتماعی همسرش را محدود ساخت و در یک مورد خانه را قفل کرده و کلید را پنهان ساخته بود. مادام لاوازیه از پشت نردههای حیاط با مهمانانش به گفتگو پرداخت و سپس با ریختن آب جوش بر روی گلهای رمفورد به کار او اعتراض کرد. کنت رمفورد و همسرش به زودی دریافتند که ازدواجشان یک اشتباه بوده است و از همدیگر جدا شدند.
ماخذ:
New Scintist,24/31Dec.1987