ابر برچسب آدمها

سالهای پیش که وبلاگ داشتن مد بود، طبعا کسانی که در وبلاگنویسی فعالیت میکردند، سعی میکردند از انواع افزونههای کاربردی برای بهتر کردن وبلاگ خود استفاده کنند.
به شیوههای مختلفی میشود، در سایدبار وبلاگها ابر برچسب را نمایش داد.
توضیح اینکه ما متناسب با محتوای هر پست، میتواند برچسبهایی برای آن انتخاب کنیم. مثلا اگر پستی در مورد یکی از کتابهای گونتر گراس که یک مترجم برگردان آن را به فارسی انجام داده، میتوانیم برچسبهای گونتر گراس، کتاب و نام مترجم را به آن بزنیم. بعدها وقتی پستهای دیگری در مورد گونتر گراس نوشتیم، به راحتی خودمان و خواننده میتواند کلیه پستها مربوط به این نویسنده را پیدا کند.
خب، متناسب با علاقه و چیزی که پوشش میدهیم، در مورد برخی چیزها بیشتر مینویسیم. پس از برچسب مربوط به آن موضوعها بیشتر استفاده میکنیم.
حالا یک سری افزونههایی وجود دارند که برچسبهای بیشتر استفاده شده در وبلاگ را میتوانند در ستون کناری نمایش بدهند و حتی برچسبهای بیشتر استفاده شده را با فونت بزرگتر نمایش دهند.
اما تصور کنید که ما آدمیان هم روی کارها و اندیشههای خودمان میتوانستیم برچسب بگذاریم و این برچسبها قابل نمایش بودند. در این صورت فکر میکنید ابر برچسب من و شما به چه صورت بود؟
طبعا یک سری چیزهای جسمانی، در ابرهای برچسب ما خیلی خودنمایی میکردند. پس از آنها دیگر چه؟
عشق – سرخوردگی – فریب – تنفر – حسادت -آزادیطلبی – کتاب – پول- فناوری – سفر و ….
برچسبهای برخی از اشخاص هم از فرط نمایل مثبت ما به آنها یا کینه و عداوتی که نسبت به آنها داریم، بیشتر دیده میشدند.
اگر ابر برچسبهایمان ویژگی نمایان شدن داشتند، شاید تعدادی از ما در پی تغییر رویه خود برمیآمدند؟ شاید!
و باز اگر این امر شدنی و ناگزیر بود که چه پردهها که از لعاب ظاهرسازیهای ما نمیافتادند.
این نوشتهها را هم بخوانید
سلام
ای کاش بخش جذاب و عالی پادکست داستان کوتاه رو ادامه می دادید.