بزرگترین دروغی که در اینترنت میگوییم چیست؟! پاسخ: خودمان !
اگر شما و یک نسخه از شما که در دنیای آنلاین ارایه کردید روی یک میز نشسته و بخواهند با هم چای بنوشند؛ شما میتوانید آنها را از هم تشخیص دهید یا بگویید دقیقا کدام یک هستید؟
باید کمی با خودمان صادق باشیم. ما در اینترنت ناشناس هستیم؛ حداقل کمی درباره خودمان دروغ گفتیم یا میگوییم. برخی کاربران درباره چیزهای کوچکی دروغپردازی کردند و برخی دیگر از کاربران بزرگترین دروغها درباره هویت و تناسب اندام و شخصیتشان گفتند.
ما در اینترنت یک برند شخصی هستیم که باید خوب ارایه شود. پس نیازی نیست همیشه حقیقت صرف منعکس شود و میتوان برخی اطلاعات یا چیزها را تعییر داد نا این برند خواهان بیشتری داشته باشد.
مثلا، چند درصد از ما هنگام پر کردن پروفایلمان در فیسبوک صادق بودیم یا اینکه سعی کردیم هویت واقعی خودمان را به نمایش بگذاریم؟ اگر خوشحالیم خودمان را ناراحت و اگر ناراحتیم خودمان را خوشحال نشان دادیم.
عکسهایی از گذشته آپلود کرده و عکس پروفایل ما متعلق به روزهایی است که زیباتر و جوانتر بودیم.
اولین دروغها
این دروغها از همان جوانی، همان سالهای پایین و اولین سالهای شکلگیری هویت دیجیتالی شروع میشوند. براساس گزارشی که در سال ۲۰۱۳ توسط موسسه انگلیسی Advertising Standards Authority منتشر شد؛ حدود ۸۳ درصد نوجوانان ۱۱ تا ۱۵ ساله سن خود را در شبکههای اجتماعی اشتباه وارد کردند.
گزارش دیگری که اخیرا منتشر شده نیز نشان میدهد ۶۱ درصد کودکان در یک کشور سن خود را در شبکههای اجتماعی ۱۲ سال اعلام کردند. دروغ گفتن درباره سن یک مجوز ورود به اینترنت و شبکههای اجتماعی است و اجازه استفاده از برخی سرویسها، مشاهده برخی سایتها و شبکههای اجتماعی و حتی دسترسی به فیلمها را فراهم میکند.
جالب است تحقیق انجام شدهای در سال ۲۰۱۷ نشان میدهد ۶۰ درصد والدین انگلیسی از دروغگویی فرزندشان درباره سن واقعیشان خوشحال بودند چون باعث محبوبیت بیشتر آنها شده است. آنها برای حضور در شبکههای اجتماعی باید حداقل ۱۳ سال سن داشته باشند.
کودکان معمولا از بزرگترهای خود تقلید میکنند. دروغگویی درباره سن را هم از والدین یا افراد بزرگتر خود یاد گرفتند. اگر کمی تامل کنیم؛ متوجه میشویم بسیاری از ما هم درباره سن واقعی یا اطلاعات دیگری مانند وزن در شبکههای اجتماعی دروغهای کوچکی گفتیم.
فیلد سن در بسیاری از پروفایلهای شبکههای اجتماعی از ۳۰ یا ۴۰ سال بالاتر نمیرود و همه وزنها متعادل و معقول هستند. در سال ۲۰۰۸، یک موسسه دست به تحقیق جالبی زد.
او سراغ وزن بیش از ۸۰ کاربر روی سایت Match.com رفت و وزن واقعی آنها را اندازهگیری کرد. این موسسه متوجه شد هر فردی به طور میانگین حداقل ۵ پوند درباره وزنش دروغ گفته است.
هویت امپیتری ما در اینترنت
این دروغها انگشتشمار نیستند و دامنه وسیغی از فعالیتهای مجازی ما را شامل میشوند. درباره کتابهایی که خواندیم یا میخواهیم بخوانیم، درباره فیلمهایی که دیدیم یا نظر واقعیمان درباره یک هنرپیشه، کارکردان، فیلم و جشنوارهای دروغ میگوییم.
درباره تناسب اندام، ورزش، صافی پوستمان و دلایل آن، گرایشهای سیاسی و حزبی، اعتقادات مذهبی، عضویت در گروهها و انجمنهای عجیب و غریب، گربه و سگی که داریم و خیلی چیزهای دیگر دروغ میگوییم یا حداقل صادق نیستیم تا آن برند شخصی ما خدشهدار نشوند و همیشه عالی و دوستداشتنی به نظر آید.
بیش از ۷۴ درصد شرکتکنندههای در نظرسنجی سال ۲۰۱۹ سایت Consumer Reports گفتند به رفتار فیسبوک در قبال حریم خصوصی کاربران اهمیت زیادی نمیدهند. فکر میکنید چرا؟
چون بسیاری از اطلاعاتی که به فیسبوک دادند اشتباه است یا در واقعیت نادرست است و خطری زندگی آنها را تهدید نمیکند. همین اطلاعات هم توسط شرکتهای بازاریابی، کارفرمایان و شرکتهای تبلیغاتی استفاده میشوند.
گروهی از کاربران هم هستند که درباره برند شخصی خود در اینترنت دروغ نمیگویند بلکه اطلاعات را به اشتراک نمیگذارند. آنها به طور انتخابی عمل میکنند و درباره هر چیزی اظهارنظر نمیکنند، هر عکس و ویدیویی را لایک نکرده و در هر کمپینی شرکت نمیکنند.
این تیپ کاربران باهوشمندی بالایی سعی دارند برند شخصی خود را بدون دروغگویی، مهندسی کرده و نکته یا سابقهای منفی برجای نگذارند.
برعکس، گروههایی از کاربران نسبتا جوانتر بیپروا خودشان را در کلیشهها و قالبهای تعریفی خودساخته فضای مجازی قرار میدهند و راحت درباره هر چیزی، هرکسی، هر اتفاقی و هر وضعیتی اظهارنظر میکنند.
آنها فرهنگ شرقی خود را منکر میشوند و میگویند از پدر یا مادر خود متنفر هستند؛ اگرچه شاید در دنیای واقعی اینطور نباشد و فقط آرزوها و رویاهای خود را در اینترنت برملا میکنند.
عبور از عصر بحران اخلاقی
شاید این بخشی از تکامل اینترنت است. مانند فایلهای MP3 که پروسه فشردهسازی موسیقی را انجام دادند ولی باعث کاهش کیفیت شدند؛ خلاصه کردن هویتمان به چیزی که در اینترنت ارایه دادیم؛ باعث از دست رفتن بخش بزرگی از هویت فیزیکی ما شود.
برخی از کارشناسان میگویند ما اکنون در عصر بحران اخلاقی زندگی میکنیم و از این دوره عبور خواهیم کرد. اینترنت به راه خود ادامه داده و پی در پی اتفاقها و تحولاتی در بستر جامعه شکل میدهد.
شاید روزی برسد که هویت واقعی و مجازی ما کنار هم روی یک میز نشسته و چای بنوشند بدون اینکه تفاوتی بزرگ با یکدیگر داشته یا بازتابی ناخوشایند از هم باشند. روزی که هویت واقعی و مجازی ما یک آینه برای دیگری است.