فیلم رهایی از زندان شوشنک -داستان، نقد و بررسی – The Shawshank Redemption (1994)

سال تولید : ۱۹۹۴
کشور تولیدکننده : امریکا
محصول : نیکی ماروین
کارگردان : فرانک دارابونت، بر مبنای داستان کوتاه ریتا هیورث و رهائی از زندان شوشنک نوشتهٔ استیون کینگ
فیلمنامهنویس : فرانک دارابونت، بر مبنای داستان کوتاه ریتا هیورث و رهائی از زندان شوشنک نوشتهٔ استیون کینگ
فیلمبردار : راجر دیکینز
آهنگساز(موسیقی متن) : توماس نیومن
هنرپیشگان : تیم رابینز، مورگان فریمن، باب گانتن، ویلیام سدلر، کلانسی براون، گیل بلوز و جیمز ویتمور
نوع فیلم : رنگی، ۱۴۲ دقیقه
سال ۱۹۴۶. ̎اندی̎ (رابینز)، بانکدار محترم و پولدار ایالت نیوانگلند، به اتهام قتل همسرش و فاسق او به حبس ابد در زندان ایالتی شوشنک محکوم میشود. روزهای اول زندان به سختی میگذرد اما او کمکم با زندانی سیاهپوست دیگری به نام ̎رد̎ (فریمن) دوست میشود. به او کاری در رختشوی خانهٔ زندان میسپارند. او کشف میکند که ̎رد̎ با کمک گروه دیگری از زندانیان اجناس قاچاق وارد زندان میکنند. حتی برای او پوستر بازیگر محبوبش ̎ریتا هیورث̎ را میآورند که به دیوار سلولش میکوبد. ̎اندی̎ را به جای ̎هاتلن̎ پیر (ویتمور) به سرپرستی کتابخانهٔ میگمارند. از سوی دیگر رئیس زندان او را به کار دفترداری و جسابداری میگمارد و آرام آرام امین او میشود. برایش یک شرکت تأسیس میکند، با شریکی ساختگی که پولهای نامشروع و دزدیهای رئیس از زندان را به آن حساب میریزد و امضائی برای آن شریک جعل میکند.
هجده سال از زندانی شدن ̎اندی̎ میگذرد که زندانی جدیدی به نام ̎تامی̎ (بلوز) وارد زندان میشود. ̎تامی̎ میگوید که در زندان قبلی هم سلولیاش داستان به قتل رساندن همسر یک بانکدار و فاسقش را تعریف کرده است. ̎اندی̎ از رئیس زندان تقاضای کمک میکند که با واکنش شدید او مواجه میشود رئیس زندان ̎تامی̎ را میکشد و ̎اندی̎ به یک ماه حبس انفرادی محکوم میشود. یک روز صبح ̎اندی̎ را در سلول نمییابند. او از راه نقبی که در دیوار سلولش زده، فرار کرده است. چندی بعد نامهای از ̎اندی̎ برای ̎رد̎ میرسد. روز آزادی ̎رد̎، دو دوست دوباره کنار یکدیگر قرار میگیرند.
رهائی از زندان شوشنک بر مبنای یک رشته فریب تماشاگر شکل میگیرد. ابتدا به نظر میرسد این فیلم دارابونت، نخستین کارش در مقام کارگردان، دربارهٔ دشواری گذران زندان برای یک تحصیلکردهٔ پولدار است، و بعد شکل تقابل و مبارزه میان دو زندانی سیاهپوست و سفیدپوست را به خود میگیرد. سپس این دو دوست میشوند و در انتها با همان قصهٔ قدیمی فرار عجیب و محیرالعقول از زندان روبهرو میشویم، با حواشی متعدد. فیلم با صدای ̎رد̎ که قصه را تعریف میکند شروع میشود و پس از چهل دقیقه به ملال میرسد.
درست همینجاست که قصهٔ فرعی خودکشی ̎هاتلن̎ پیر را با تعویض صدای راوی از ̎رد̎ به پیرمرد داریم و دوباره به زندان بر میگردیم. مبنای مایههای فرعی و اصلی متعدد، مخلوط، بدون ترکیبشدن با هم، نمایندگی بد و اجرای بسیار معمولی. رهائی از زندان شوشنک بیشتر به یک ترکیب ناهمخوان و غیرممکن بدل میشود.
این نوشتهها را هم بخوانید