هنری هودسن، دریانورد مشهور، چه سرنوشتی پیدا کرد؟

سرنوشت نهایی هنری هودسن، کاشف مشهور، منبع الهام نویسندگان بسیاری شد. از آن مهم‌تر سرنوشت شورشیانی است که او را از کشتی بیرون کردند.

نام هنری هودسن دریانورد، بر روی سه منطقهٔ آبی جهان یه چشم می‌خورد. رود هودسن، که شهر نیویورک در دهانهٔ آن واقع شده، تنگهٔ هودسن و خلیج هودسن در شمال کانادا. اما علی‌رغم این اکتشافات سرنوشت پرافتخاری در انتظار این کاشف بزرگ نبود. هودسن در 1611، بعد از آن که ملوانان شورشی او را از کشتی بیرون کردند سوار بر قایق کوچک سر بازی در آب‌های پر یخ شمال سرگردان شد.

در اواخر قرن شانزدهم، تجارت گسترده‌ای میان اروپای غربی از یک طرف و جزایر ادویه و چین در طرف دیگر رونق پیدا کرد. از آن‌جا که مسیر جنوب، در طول ساحل شرقی افریقا و دور دماغهٔ امید نیک و اقیانوس هند، بسیار طولانی و خطرناک بود، دریانوردان درصدد پیدا کردن راهی کوتاه‌تر و ایمن‌تر برآمدند. آن‌ها نتوانستند راهی درون سرزمین‌های یخ‌زده قطبی پیدا کنند. بنابراین کشتی‌هایی را از طریق شمال روسیه (که گذرگاه شمال شرقی خوانده می‌شود) به شمال کانادا (که گذرگاه شمال غربی خوانده می‌شود) فرستادند. جان دیویس در 1585 عازم این منطقه و پیدا کردن مسیری دریایی شد. همراه او در این سفر پرمخاطره دریانورد جوانی بود نام هنری هودسن.

چهار سفر دریایی هودسن

دربارهٔ سال‌های اول زندگی هودسن اطلاعات اندکی در دست داریم؛ حتی تاریخ تولد او مشخص نیست. اما به سال 1607 هنگامی که هودسن نخستین سفر اکتشافی خود را آغاز کرد دریا نوردی مجرب بود. اقوام او از سرمایه‌گذاران شرکت دریایی مسکووی بودند. او با حمایت این شرکت به سواحل گرینلند سفر کرد تا راهی مسیر دریایی شود که گذرگاه شمال غربی برسد. در عوض او به مسیری دریایی در شمال نروژ رسید که قرن‌ها بود شکارچیان فک و نهنگ آن‌جا را صیدگاه خود قرار داده بودند.

سال بعد شرکت مسکووی هودسن و کشتی‌اش به امید نیک را به اسپیتزبرگن فرستاد و او در آن‌جا به جستجوی گذرگاه شمال شرقی برآمد. وقتی هودسون متوجه شد که دریا در حال یخ زدن است، فکر کرد به غرب سفر کند و سفر سال قبلش را به نتیجه برساند. اما ملوانان او که اکثراً افرادی شرور و یاغی بودند او را واداشتند تا به انگلستان بازگردد.

این واقعه نظر مقامات شرکت مسکووی دربارهٔ هودسن را تغییر داد و دیگر حاضر نشدند در سفری دیگر او را حمایت کنند. هودسن سراغ کمپانی هند شرقی رفت که کشتی هاف‌مون را به او سپرد و به او مأموریت داد تا یک‌بار دیگر به جستجوی گذرگاه شمال شرقی برآید. هودسن حدود یک ماه آب‌های شمال نروژ را جستجو کرد. ملوانان او که نیمی انگلیسی و نیمی هلندی بودند کم‌کم خسته و بی‌حوصله شدند.

هودسن علی‌رغم همهٔ مشکلات به سوی آمریکای شمالی بادبان کشید و امیدوار بود راهی میان‌بر پیدا کند. در همین سفر بود که هودسن به رودی در منطقهٔ نیویورک رسید که نام او را برآن گذاشتند.

هنگامی که هودسن به انگلستان بازگشت گزارشی برای کمپانی هند شرقی آماده کرد اما قبل از آن‌که آن را تحویل دهد، افسران انگلیسی او را متهم کردند که بر علیه منافع کشورش عمل کرده بنابراین کشتی را از او گرفتند و سوابق موجود و تجربه ملوانان را در اختیار کسی دیگر قرار دادند. این ماجرا می‌باید پایان کار هودسن باشد اما این کاشف ناامید نشد و از طریق دوستان خود توانست یک بار دیگر عازم این سفر اکتشافی شود.

در ماه آوریل 1610 هودسن سوار بر کشتی دیسکاوری به همراه پسرش و چند ملوان کهنه کار از طریق تنگهٔ هودسن به خلیج هودسن رسیدند. هودسن نخستین دریانورد شناخته‌شدهٔ اروپایی است که به این منطقهٔ وسیع دریایی وارد شد. اکتشافات او باعث شد که انگلستان بعدها به این مناطق ادعای ارضی پیدا کند. کشتی دیسکاوری به سوی مناطق متروک شرق رفت و هودسن در اطراف جستجو می‌کرد تا راهی به سوی خاور پیدا کند. ملوانان او نگران بودند مبادا او بخواهد زمستان را در این منطقه سپری کند و شک آن‌ها وقتی به یقین مبدل شد که او از نجار کشتی خواست تا کلبه‌ای چوبی روی یخ‌ها بسازد. حالا اوایل ماه نوامبر بود و دیگر برای بازگشت به انگلستان دیر شده بود. ماه دسامبر آغاز شد و کشتی دیسکاوری سر جایش یخ زده بود. آن‌ها ناچار بودند زمستان را در منطقه بگذرانند و برای زنده ماندن بجنگند.

زمستان آن سال بسیار سخت بود و ملوانان گاه پرنده‌ای دریایی شکار می‌کردند با آن شربایی می‌پختند یا با دانه‌های کاج خود را سیر می‌کردند. در ماه می 1611 یخ‌ها شروع به آب شدن کردند و ملوانان خوشحال بودند که می‌توانند به خانه بازگردند. اما هودسن دستور داد خود را آماده پیدا کردن گذرگاه شمالی کنند. او می‌دانست که این آخرین فرصت اوست. ملوانان که حاضر نبودند زمستان دیگری را در این منطقه بگذرانند، سعی کردند ادارهٔ کشتی را برعهده بگیرند و به سوی انگلستان بازگردند.

اخراج هودسن از کشتی

شورش ملوانان در 22 ژوئن آغاز شد. شورشیان هودسن، پسرش و هفت تن از ملوانان و وفادارانش را بر قایق کوچکی نشاندند و بدون آب و غذا در خلیج جیمز رها کردند. هنگامی که کشتی ازآن‌ها دور می‌شد این گروه کوچک شروع به داد و فریاد و تقاضای کمک کردند اما قایق کوچک در میان یخ‌ها و مه ناپدید شد. هودسن و مردانش را دیگر کسی ندید. سرنوشت نهایی او دست‌مایهٔ حدس و گمان‌ها و افسانه‌های زیادی گردید. در 1631 کاپیتان توماس جیمز بقایای کلبه‌ای محقر را در جزیره دانبی پیدا کرد. 30 سال بعد ناخدای دیگری آلونکی چوبی را در جزیرهٔ دیگر پیدا کرد. شکارچیان محلی گزارش کردند سنگی را دیده‌اند که روی آن حروف اچ، اچ کنده شده بود. روایاتی هم هست که می‌گوید هودسن و نزدیکانش به ساحل رسیدند و بومیان محلی آن‌ها را اسیر کردند و بعد کشتند. روایت دیگری می‌گوید آن‌ها خود را به اسپیتزبرگن رساندند که حدود 4800 کیلومتر دورتر بود و در آن‌جا اقامت‌گاهی برای خود ساختند که در سال 1823 کشف شد.

رهبران ملوانان شورشی در سفر بازگشت به انگلستان مردند. مابقی آن‌ها هنگام ورود به انگلستان توقیف شدند. چهار نفر از آن‌ها به جرم جنایت- نه شورش- محکوم و بعداً تبرئه شدند زیرا اطلاعات جغرافیایی که دربارهٔ سفر هودسن داشتند برای بازرگانان بسیار مفید بود و اهمیت آن بیشتر از عدالت بود!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]