رسوایی واترگیت چه بود؟

در 1974، برای نخستین بار در تاریخ آمریکا رئیس جمهوری ناچار به استعفا شد. چه وقایعی منجر به سقوط ریچارد نیکسون شد؟

ساعت 30: 6 روز هفدهم ژوئن سال 1972 یک مأمور امنیتی در ساختمان واترگیت نوارهای مچاله شده‌ای را در قفسه‌ای که درش باز بود مشاهده کرد. او فکر نمی‌کرد که این کشف منجر به یکی از بزرگ‌ترین رسوایی‌های تاریخ آمریکا خواهد شد. این مأمور، پلیس را خبرکرد. پلیس بعد از تجسس، پنج میکروفون را در ادارهٔ مرکزی کمیته ملی دمکرات‌ها پیدا کرد که معلوم شد از طرف ستاد نیکسون برای شنود رقبای انتخاباتی‌اش جاسازی شده است.

چند ماه بعد، در نوامبر 1972، نیکسون دور دوم انتخابات را برد اما دو خبرنگار جوان روزنامهٔ واشنگتن‌پست به نام‌های باب وودوارد و کارل برنستاین به اطلاعات محرمانهٔ این تقلب انتخاباتی پی بردند و آن‌ها را در روزنامهٔ خود فاش کردند و چنان سروصدایی برپا شد که منجر به استعفای نیکسون در 9 اوت 1974 گردید. رسوایی واترگیت و سرپوشی که بر روی آن نهاده شده بود اعتماد مردم آمریکا به حکومت را خدشه‌دار کرد و پای بیش از 30 نفر از اعضای دولت نیکسون را به میان کشید که در این ماجرا دست داشتند و نشان داد که قدرت‌مندان از چه راه‌های مخفی می‌توانند از قدرت خود استفاده یا سوءاستفاده کنند. با این حال بخش‌هایی از این ماجرا هنوز فاش نشده است.

کار کثیف لوله بازکن‌ها

برنستاین و وودوارد با کمک منبع مطلع و مخفی که نام مستعار «ته‌حلقی» را بر او نهاده بودند و منابع مورد اعتماد دیگر، کم‌کم توانستند اجزاء ماجرای جاسوسی و کسب خبر از ستادهای انتخاباتی رقبای نیکسون را کنار هم بگذارند. تمام این ماجراها با اطلاع نیکسون صورت گرفته بود. معلوم شد کسانی که به طعنه نام آن‌ها را لوله بازکن‌های کاخ سفید نام نهاده بودند ترتیب نصب این میکروفون‌ها را می‌دادند.

رمز و رازهای مستمر

امروز هنوز دو راز بزرگ دربارهٔ واترگیت برجا مانده است. یکی از آن‌ها ممکن است در آینده فاش شود اما دیگری ممکن است تا ابد مخفی بماند. اولی هویت «ته‌حلقی»، منبع اطلاعاتی است که داده‌های حیاتی را به باب وودوارد منتقل کرد و باعث شد او آن‌ها را در روزنامه منتشر نماید. «ته‌حلقی» در امور اجرایی ستاد نیکسون یقیناً مقامی داشت و به اطلاعات محرمانه کاخ سفید و ستاد انتخابات دسترسی پیدا کرده بود. وودوارد در کتاب تمام مردان رئیس جمهور (فیلمی به همین نام با شرکت رابرت ردفورد و داستین هافمن تهیه شد که ماجرای واترگیت را روی پردهٔ سینما به نمایش درآورد.) می‌نویسد: «او علاقهٔ زیادی به شایع‌ها داشت، سعی داشت شایع‌ها را یه دقت منتقل کند. به نحوی که نشان می‌داد خود مجذوب آن‌هاست … آدم جنجال برانگیزی بود و زیاد می‌نوشید. نمی‌توانست احساسات خود را مخفی کند و اصلاً مناسب شغلی نبود که داشت.» وودوارد با توافق او کرده بود هرگز مطلبی را از او نقل قول نکند. «ته‌حلقی» فقط اطلاعاتی را که آن‌ها از جای دیگر به‌دست آورده بودند تأئید یا تکذیب می‌کرد و پیشنهاد می‌داد که آیا آن‌ها در مسیر درست پیش می‌روند یا نه.

با بحرانی‌تر شدن اوضاع، وودوارد گلدانی را که روی آن پرچمی نصب شده بود روی ایوان محل کارش قرار می‌داد و این کار به معنای آن بود که «ته‌حلقی» ساعت 2 نیمه شب در پارکینگ دفتر کار وودوارد حاضر می‌شد. اگر «ته‌حلقی» می خواست وودوارد را ببیند دور شماره صفحهٔ روزنامه نیویورک‌تایمز را دایره‌ای می‌کشید و با ترسیم عقربه‌های ساعت نشان می‌داد کجا می‌تواند او را ببیند.

مباحثه دربارهٔ هویت «ته‌حلقی» بسیار جالب و متنوع بود و از الکساندر هیگ (وزیر دفاع سابق) تا هنری کیسینجر (مشاور امنیتی و بعدها معاون رئیس جمهور) را شامل می‌شد. بعضی هم مقامات بلند پایه سیا را دخیل می‌دانستند. تا امروز چهار نفر- وودوارد، برنستاین، بن برادلر (ویراستار روزنامهٔ پست) و خود «ته‌حلقی» از هویت واقعی او آگاه هستند.

18 دقیقه نوار پاک شده

معمای بزرگ دیگر فاصله 18 دقیقه‌ای است که در روی یکی از نوارهای گفتگوی نیکسون و رئیس کارمندان کاخ سفید اچ، ارهالدمن پیدا شده بود. در این 18 دقیقه، مکالمه‌ها پاک شده و صدایی جز وزوز به گوش نمی‌رسد.

منشی شخصی نیکسون، رزمری وودز اظهار کرد که ممکن است به دلیل فشردن دکمهٔ اشتباهی حدود 4 یا 5 دقیقه از نوار پاک شده باشد اما امکان نداشته که بخشی طولانی از نوار را پاک کرده باشد.

اکنون تنها کسی که امکان دارد دلیل پاک شدن 18 دقیقه‌ای این نوار را بداند خود ریچارد نیکسون است که او هم به سال 1994 در گذشت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]