فیلم جهان با من برقص: فیلمی در مورد مواجهه با مرگ؟ نه …در مورد زندگی!
چند روزی است که فیلم جهان با من برقص وارد شبکههای خانگی ویدئویی و نیز سایتهای پخش جاری فیلم شده است.
آنقدر به اصطلاح فیلم فارسیهای این چند ساله و سریالهای لاکچرینمای میانتهی در شبکه خانگی دیدهایم که به من حق بدهید، در مورد هر فیلمی شک کنم.
راستش تریلر فیلم را که دیدم، تصور کردم باز هم با یک فیلم کمدی سطح پایین که زمین و زمان را به هم میدوزند تا در کل فیلم فقط سه چهار موقعیت شوخی نصفه و نیمه درست کنند، روبرو هستم. یا آنهایی که تماشاگران را به شک میاندازند که فلان جا فیلم از خط قرمز عبور کرده و البته صاحب اثر میداند که چطور از کنار خطوط قرمز بگذرد و چطور به ازای همان سکانس، سه سکانس سفارشی وارد فیلم کند که تلخی آن نقد را بشورند و ببرند!
اما فیلم جهان با من برقص را که دیدم، متوجه شدم با کمی اغماض و پایین آوردن سطح انتظار، اتفاقا فیلم خوبی است، در حدی که میتوانم در موردش کمی بنویسم و این فیلم را به شما توصیه کنم.
کارگردان این فیلم سروش صحت است و بازیگرانی مانند علی مصفا ، جواد عزتی ، هانیه توسلی ، پژمان جمشیدی ، سیاوش چراغیپور و کاظم سیاحی دارد.
فیلمهایی که در مورد مواجهه با یک مرگز ناگزیر هستند، در سینمای دنیا بیشمارند. متناسب با طیف پاسخهای متفاوت روان هر شخص هنگامی که متوجه میشود به آخر خط نزدیک میشود، سناریوهای این فیلمها هم متفاوت هستند: از دیوانگی و انکار و فرافکنی گرفته، تا انجام کارهایی که همیشه قهرمان داستان با تصور داشتن فرصت بیانتها، به عقب میانداخته.
در فیلم جهان با من برقص هم یکی از کاراکترهای فیلم متوجه میشود که مرگش نزدیک است و در این چهارچوب او و دوستانش با هم وارد چالشهایی میشوند.
در نهایت فیلمی که آدم تصور میکند شاید سراسر غم و مرور خاطرات خاکستری شخص سرخوردهای باشد، تبدیل به فیلمی میشود سراسر درباره زندگی و سهل گرفتن آن.
فیلم تاکید میکند (و این در آخر فیلم به وضوح قرائت میشود) که ما آدمها برای داشتن زندگی شاد و سازنده، لزوما نباید توافقات و وجوه مشترک زیاد داشته باشیم. چیزی که در انتها برای ما میمانند دوستیها و خود روابط و خاطرات است.
در این چهارچوب باید به همه سبکهای زندگی و نیز روابط بین آدمها احترام گذاشت:
-رابطه ناپخته یک دختر و پسر جوان
-رابطه پدری و دختری
-رابطه دو رقیب عشقی
-رابطه دو همسر سابق
-رابطه یک زوج ناهمگون که با چسب پول و شاید اندکی گدایی عشق از سوی یکی، به زور محکم شده
– رابطه دو برادر
-رابطه مرد میانسالی که ترس از ورود به رابطه جدی دارد
و هر رابطهای که تصور کنید.
فیلم میگوید که گاهی بیدغدغه در کنار هم بودن و در عین اجازه دادن به آدمها که هر یک علیرغم رابطه خودشان باشند و علایق و وجوه شخصیتی خودشان را در پیش بگیرند، بسیار بهتر از انتظار بیجا برای زندانی کردن همه در چهارچوب رابطههای صد درصدی و انتظار هماهنگی در همه جهات است.
فیلمی که شاید تصور کنید در مورد تلخی مرگ باشد، اتفاقا نهیبی است برای از سر گرفتن سادهتر زندگی.
بازیها عموما در فیلم خوب درآمدهاند. علی مصفا البته چهارچوب همان تیپی است که بیشتر اوقات بازی میکند، مردی فکور و ساکت و تا حدی دپرس که از زمان کیف انگلیسی عموما در همین بحر بوده. دو شخصیت درگیر داستان جواد عزتی و رامین صدیقی در نقش احسان و فرخ هم به خوبی نقش دو رقیب را بازی میکنند. نک فیلم سیاوش چراغیپور است که البته کل رقصیدنها و آواز خواندنهایش در فیلم در سایه چند ثانیه دیالوگ تلخی که داشت، کمرنگ مینماید. اما شاید از همه بهتر، بازی هانیه توسلی در نقش ناهید باشد که تیپاش را بسیار عالی درآورده.
کلا در سینمای دچار بحران ما، فیلم جهان با من برقص، یک پیشنهاد خوب است.
در مورد نگاه صاحب طور برادر به خواهر هم مینوشتی بد نبود. چیزی که منجر به قتلهای ناموسی میشه
برادرزاده فکر کنم. اگر داستان فیلم را فراموش نکرده باشه، زود.
پرداخت ضعیف شخصیت ها، انتخاب بد بازیگر برای بعضی نقش ها، سکانس های لوث طویله. کلا فیلم متوسطی هست که تو این قحطی فیلم از هیچی بهتره
واقعا یکی از بدترین فیلم های سینمای ایران بود.
فیلم قشنگی بود، منم بعد مدتها قهر با سینمای ایران اینو توی سینما دیدم و لذت بردم. سوای جذابیت مناظر فیلم و فیلمبرداری حرفهای، هم بازیها خوب بودن و هم فیلم از کلیشههای فعلی سینمای ایران فاصله گرفته بود و دستکم یه سوژه جدید با پایان بسته و روشن دیدیم.
بازی هانیه توسلی خیلی عالی بود. طنز کاراکترش نقطه قوت فیلم بود برای من.