فیلم علمی تخیلی Oblivion: داستان – نقد و بررسی
پوریا ناظمی: نسیان (Oblivion) یکی از محبوبترین فیلمهای علمی تخیلی دهه اخیر است که به لطف حضور تام کروز و مورگان فریمن توانست مخاطبان زیادی را اسیر تصاویر چشم نواز و داستان پر تعلیق خود کند و بیش از ۲۰۰ میلیون دلار بفروشد و منتقدان سختگیر سینما را هم خیلی ناراضی به خانه نفرستد (فیلم از نظر بیشتر منتقدان، متوسط ارزیابی شده است. البته برای ما دانستنیهاییها، جذابیت فیلم بیشتر از آنکه به تام کروز برگردد، بهایدههای علمی فناوری برمی گردد که در لایههای مختلف قصه جاگذاری شده است. در این مطلب سفری خواهیم داشت به دنیای این فیلم آینده نگرانه پرفروش.
نسیان فیلمی درباره انسانها و جهان آنها و فراموشیهای ماست؛ داستانی که در آن اگر چه به دهها موضوع مختلف اشاره میشود اما در نهایت داستان نوستالژی قدیمی است؛ اینکه ما ناخودآگاه با رشد فناوریهایمان و با رشد ابزارهای و گجتهایمان و استفاده بیشترمان از ابزارهای ارتباطی و فناوری مدرن، بخشی از میراث شکل داده به هویتمان را از دست میدهیم ولی بدیهی است که همان میراث قدیمی را پناهگاه امنی میبینیم که در میانه مشکلات گاهی برای آسودن باید به آن فرار کنیم و شاید در نهایت اگر به زمین خوردیم بتوانیم قدم بر آن بگذاریم و دوباره قد راست کنیم.
فیلم نسیان با وجود اینکه در فضایی پس از فاجعه روایت میشود؛ اما علمی-تخیلی روشنی» است. در آن از تصاویر تیره و تار خبری نیست و عمده داستان در نور روز و در فضای باز اتفاق میافتد. فیلم اشارههای آشکار و پنهان بسیاری به داستانها و فیلمهای علمی تخیلی کلاسیک دارد و در عین حال به بسیاری از مسائل آینده نگرانه و علمی و فناوری روز اشاره میکند. فیلم شاید در دیدی کلی – مانند بسیاری از علمی تخیلیهای هشدار آمیز – نگاهی محتاط و حتی نگران نسبت به توسعه فناوریها دارد. شاید به همین دلیل است که در مقابل دنیای فوق مدرنی که در پایگاه و منزل قهرمان فیلم (تام کروز) شاهد آن هستیم که در همه چیز از نهایت فناوریهای مدرن استفاده شده است، انسانهای باقیمانده و مقاوم زمینی، پایگاهشان را در بقایای کتابخانه جامع نیویورک بنا کردهاند.
اما شاید بیش از آنکه فیلم هشدار علیه فناوری باشد علیه فاصله افتادن میان ما و زندگی ما با دنیای واقعی اطرافمان است؛ اتفاق خطرناکی که فناوریهای دیجیتال میتواند در شکلگیری آن کمک کند.
درونها (Drone هواپیماهای خودکار) در این فیلم نقش اساسی را بازی میکنند. نسل آینده درونها (که ظاهری شبیه کپسولهای تک نفره فیلم «۲۰۰۱ یک اودیسه فضایی» دارند نه تنها برای شناسایی که برای نابودی دشمنان به کار برده میشوند. آنها سیستم هوشمندی دارند که میتوانند اهداف خود را جست وجو کنند و بدون دخالت انسان ماموریتشان را به انجام برسانند. تنها نقش تیم زمینی مراقبت از آنها و تعمیر آنها در زمانهایی است که آسیب میبینند. درونها در این فیلم بیطرف هستند و مانند هر فناوری دیگری مسؤولیت رفتارشان بر عهده کسانی است که آنها را برنامه ریزی میکنند.
اشاره به درونها و توان آنها زمانی که در دستان افراد خطرناک قرار بگیرد اشاره عجیبی نیست. داستان درونها و عملیات مرگ آفرین آنها این روزها بخشی از مناظرههای سیاسی را در جهان تشکیل میدهد. درونها هم اینک در حال توسعه و پیچیدهتر شدن
فیلم درعین حال اشارهای به طبیعت هراسی ما دارد. این اشاره خود را به ویژه در صحنهای چشمگیر نشان میدهد که همکار قهرمان فیلم از پذیرفتن گلی که او از زمین با خود آورده است امتناع میکند و آن را به اعماق دره زیر پای پایگاه و منزل مدرنشان پرتاب میکند. او نگران آلودگیها و تشعشعات آن است و در همان صحنه میبینیم که همه غذاهای خود را از درون بسته بندیهای گندزدایی شده در میآورد. این اتفاق هم داستانی مربوط به آینده نیست. همین امروز ما کم کم اثر آن را در زندگی خودمان میبینیم. ما به مرور فاصله بیشتری میان خود و طبیعت ایجاد کردهایم. به مرور زمان آن قدر بدنهایمان را ایزوله کردهایم که عملا بخشی از سیستم دفاعی خود را از دست دادهایم و برای جبران آن به طور دائم خود را از تماس با طبیعت دور میکنیم. شاید آنچه در این نمای فیلم نشان داده میشود افراطی به نظر برسد اما اگر اندکی به آشپزی و زندگی خودمان با فاصله نگاه کنیم میتوانیم این روندها را در ان تشخیص دهیم.
آیا نسیان فیلمی درباره همه این موضوعات و موضوعات دیگری مثل شبیهسازی انسان و زمین مانند کردن سیارات دیگر است؟ بله و نه. وظیفه هر فیلمی سرگرم کردن شماست و اگر این کار را انجام دهد کار خود را با موفقیت به پایان برده است. نسیان فیلم سرگرمکنندهای است اما برای کسانی که علاقهمند باشند ایدهها و سوالهایی را مطرح میکند و به نشانههایی اشاره میکند که میتوان بعدتر درباره آن فکر کرد و اگر هر یک از آنها ذهن ما را قلقلک داد راه حل را میتوان در همان جایی جست که فیلم شاید به طور نمادین آن را پناهگاه و امید آینده بشر معرفی میکند؛ در کتابخانههایی که دانش ما را در خود محفوظ کردهاند؛ در جایی که میتوان به سراغ اطلاعات رفت و حس کنجکاوی خود را سیراب کرد بدون آنکه نگران بود آیا این مطلب یا فلان داستان به من مربوط است یا نه. حتی در دنیای فانتزی و علمی و تخیلی، آگاهی و میل به دانستن و کنجکاو بودن اکسیر نجات انسان هاست.
داستان نسیان اصطلاحا در رده داستانهای پسافاجعه قرار میگیرد؛ رویدادهایی که ما در آغاز فیلم شاهد آن هستیم در سال ۲۰۷۷ رخ میدهد. این زمان ۶۰ سال پس از آن است که فاجعهای بزرگ بر زمین رخ داده است. بنابر روایت ابتدای فیلم و به باور شخصیت اصلی – جکهارپر با بازی تام کروز – که داستان او روایت میشود و البته بعد میفهمیم این داستان با واقعیت متفاوت است) ۶۰ سال پیش فضاییها به زمین حمله کردهاند و در اولین قدم ماه زمین را نابود کردهاند. در نماهای فیلم ماه را میبینیم که در آسمان بخشهایی از آن جدا شده و کم کم حلقهای از باقیمانده ماه در دو طرف آن شکل گرفته است. در اثر نابودی ماه زمین نیز دستخوش رویدادهای بزرگی نظیر زلزله و سونامی شده است.
انسانها نبرد با فضاییها را با کمک انفجارهای هستهای خود بردهاند؛ اما زمین را به عنوان محل سکونت خود در این نبرد از دست دادهاند و اینک باید به دنبال جایی برای زندگی باشند. آنها تایتان قمر سیاره زحل را زمینسازی کرده و به کمک یک پایگاه مداری عازم آن میشوند اما هنوز پس لرزههای نبرد ادامه دارد و انسانها باید برای تامین بخشی از منابع از نیروگاههای عظیمی که در زمین ساختهاند استفاده کنند و بقایای فضاییها در حال تلاش برای نابودی این امکان هستند.
به همین دلیل لشکری از درون ها(Drone) یا هواپیماهای مسلح و خودکار برای بررسی زمین و تلاش برای دفاع از این تجهیزات انرژی ساخته شده و وظیفه دفاع از آنها را برعهده دارند؛ اما این درونها نیاز به بازسازی و مراقبت و تعمیر دائم دارند و برای همین تیم دو نفرهای شامل یک تکنسین و یک مدیر ماموریت در خانههای امن، مجهز و فوق مدرنی برای مدت دو سال این کار را برعهده دارند. برای جلوگیری از اینکه کار در محیط زمین آنها را آزار دهد خاطرات قبلی آنها پاک شده تا زمانی که ماموریتشان به پایان رسید، به تایتان فرستاده شوند.
اما جک در این میان رویاهایی دور و دراز دارد، جرقه ایهایی از گذشته باعث شده است تا او به دنبال یادگاریهایی از گذشته بگردد و در حالی که به او گفته شده همه چیز روی زمین تحت تاثیر تشعشع و خطرناک است برای خود در درهای دور دست و سرسبز باقی مانده کلبهای قدیمی بنا کند. سقوط سفینهای روی زمین و نجات یکی از خدمه آغازی برای به خاطر آوردن گذشته واقعی است.
در فیلم نسیان به مفاهیم علمی متعددی به طور گذرا اشاره میشود. از مساله کولونایز کردن (شبیهسازی انسان تازمین مانند کردن سیارهای دیگر (در این مورد تایتان، قمر زحل). البته از بعد فناوری یکی از نکات جالب این فیلم واقعی بودن فناوریهای مطرح شده در آن است. رایانههای لمسی پیشرفته که در فیلم نشان داده میشوند چیزی فراتر از امکانات موجود ما نیستند.
آیا میتوانیم کپیهای متعددی از یک انسان را به شکل بالغ و دقیقا یکسان تولید کنیم؟ بحث شبیهسازی و کلونینگ انسانی سال هاست مورد بحث و مجادله جدی قرار دارد. اگر چه در تئوری حداقل به دنیا آوردن کودکی که کپی یکسانی با نسخه اصلی است ممکن است اما در عمل این کار با مشکلات زیادی مواجه است. اما نکتهای که در این فیلم و برخی موارد دیگر مورد اشاره قرار میگیرد تنها کلون ساده نیست. بلکه کپی بالغی از افراد است که دقیقا همان س اختار تفکر و همان تواناییها را دارند. حتی اگر زمانی کلونینگ انسانی با موفقیت انجام شود این به معنی آن نخواهد بود که نسخه کپی شده دقیقا رفتار، تواناییهای و ایدههای یکسان و حتی خاطرات یکسانی با نسخه اصیل خود داشته باشند. بخش عمدهای از رفتارهای ما و ایدهها و تواناییها ما در اثر مواجهه و برخورد با محیط و طبیعت اطراف و محیط دورادورمان شکل میگیرد و به همین دلیل نباید انتظار داشت که نسخههای کپی شده یکسان باشند.
آیا اما این خطایی جدی در داستان به شمار میرود؟ نه واقعا اگر اندکی به خودمان اجازه بدهیم که جلوتر از تواناییهای فعلی حرکت کنیم این اتفاق ممکن است و عملی شدن آن شاید ارتباط چندانی با کلونینگ هم نداشته باشد.
برای آنکه نسخههای بالغ و مشخصی از یک فرد را تولید کنید که همان ظرفیتهای فکری و تواناییهای بدنی را داشته باشند باید دو کار را همزمان انجام دهید؛ یکی آنکه بدنی کپی بدن مورد نظر بسازید. این کار حداقل در حالت نظری غیر ممکن نیست. شما میتوانید با استفاده از نقشه ژنتیک افراد و با کمک متدهایی که در برخی موارد خاص به صورت تجربی نیز آزموده شده است، اندامها و بدن را به صورت مصنوعی پرورش دهید. بخش اصلی و مشکل کار در این است که باید بتوانید محتوای مورد نظرتان را در مغز این کپی جدید وارد کنید. این کار زمانی ممکن میشود که شما بتوانید از اسرار مغز و نقشه مغز افراد اطلاع داشته و فناوری لازم برای کپی کردن آن و همچنین اعمال دستکاری در آن را داشته باشید. بدین ترتیب میتوان بعد از اینکه بدن مناسب را در اختیار داشتید بخشی از خاطرات و همچنین الگوهای ذخیره شده در مغز را در مغز نسخه کپی وارد کنید.
آنچه باعث تعامل ما با محیط اطراف میشود و شخصیت ما و تجربههای ما، خاطرات ما و رویاهای ما را شکل میدهد، مغز انسان است. در این صورت شما شخصی خواهید داشت که همه ویژگیهای رفتاریاش با نسخه اصلی منطبق است و البته باید در نظر داشت که چون بدن کپی، مشابه بدن اصلی است مغز مشکلی در مدیریت رفتارها ندارد؛ چون تواناییهای بدن کپی مناسب و معادل تواناییهای نسخه اصلی است. اما ایده کپی مغزو قبل از آن نقشه برداری مغزی چقدر علمی است؟ شناخت کامل مغز و به نوعی تهیه نقشه از رفتار آن برای دانشمندان علوم اعصاب، مغز و علوم شناختی حکم جام مقدسی را دارد. برخی معتقدند این تلاشی مهم ولی نافرجام است و ماهیت پیچیده مغز اجازه نقشه برداری و رازگشایی از آن را نمیدهد. اما برخی دیگر معتقدند این کار عملی است. چند ماه قبل از پروژهای به نام پروژه مغز یا Brain Imitative رونمایی شد. هدف نهایی این پروژه تهیه نسخه اولیهای از عملکرد و نقشه مغز است. اگر روزی علم ما به این مرحله برسد و ما بتوانیم به شکلی ایده آل مساله کپی برداری مغزی و انتقال آن را حل کنیم، آنگاه بسیاری از عرصههای جدید پیش روی ما باز میشود که کپیهای یکسان کمترین و غیر جذابترین آنهاست. جاودانگی کامل از دل این فناوری به واقعیتی عینی تبدیل خواهند شد.
اینترنت فضایی
شاید تندروانهترین بخش دنیای دیجیتال فیلم ارتباط همزمان دادهها با ایستگاه مداری تت باشد؛ ایستگاهی هرمی شکل که ابتدا گمان میرود دروازه پرتاب انسان به سوی تایتان است و بعد مشخص میشودسفینه اصلی بیگانه هاست. این نوع اینترنت فضایی هم اکنون نیز بین ایستگاه فضایی بین المللی و زمین برقرار است و توسعه آن کار پیچیدهای به شمار نمیرود
زمین مانند کردن سیاره دیگر
شبیه کردن شرایط سیاره دیگر به شرایط زمین یکی از ایدههای قدیمی کسانی است که به اکتشافات فضایی فکر میکنند. به نظر میرسد وضع فعلی ما، حرکت به سوی زمین مانند کردن یک سیاره دیگر را در آیندهای دور گریزناپذیر کند. افزایش جمعیت، کمبود منابع و بسیاری عوامل دیگر باعث میشود حداقل به طور نظری این ایده به طور جدی مورد توجه قرار گیرد.
تایتان، تنها قمر منظومه شمسی است که جو دارد و یکی از گزینههای مناسب به شمار میرود؛ اما شاید بهترین شانس و اولین گام ما برای این کار همسایه سرخ فام زمین، مریخ باشد؛ جایی که زمانی دور شبیه به زمین بوده و سناریوهای متعددی برای زمین مانند کردن آن و تولید جو مناسب و فشار لازم در آن ارائه شده و مورد مطالعه قرار گرفتهاند
خواب زمستانی
این ایده سابقهای فوق العاده طولانی در ادبیات و سینمای علمی تخیلی دارد. در این مورد حتی شکل کپسولهایی که برای چنین خواب موقتی برای سفرهای فضایی طولانی لازم است الهام گرفته از کپسولهای خواب زمستانی فیلم۲۰۰۱ یک اودیسه فضایی» است. این ایده که فضانورد را برای سفرهای طولانی در نوعی خواب زمستانی قرار دهید که هم مشکلات سفر را کمتر درک کند و هم منابع مورد نیاز برای سفر کمتر شود و هم در نهایت عمر این فضانوردان در طول سفرهدر نشود، شاید یکی از بهترین راهکارهای ممکن برای عملی کردن سفرهای دور و دراز فضایی باشد؛ هرچند هنوز پزشکی مابه جایی نرسیده است که بتواند با اطمینان چنین خدماتی را ارائه دهد
هواپیماهای آینده
شاید برجستهترین ابزار فناورانهای که در فیلم نمایش داده میشود، هواپیمای حبابی شکلی است که جک برای سفر به زمین و سرکشی به درونهای آسیب دیده از آن استفاده میکند. ایده این جت و شکل آن الهام گرفته از هلی کوپتری قدیمی است و استفاده از سیستمهای واقعیت افزوده روی شیشه این جت برای کمک به خلبانهاچیزی است که امروز هم مورد استفاده قرار دارد. البته پیشران اتمی این جت و درونها و البته نحوه پرواز آنها و اینکه آیا این نوع طراحی موتور میتواند به طور موثری برای پرواز درجو زمین مورد استفاده قرار بگیرد یانه هنوز خارج از دنیای واقعی است