فیلم کریمر علیه کریمر – Kramer Vs. Kramer – خلاصه داستان، نقد و بررسی
سال تولید : ۱۹۷۹
کارگردان : رابرت بنتن، برمبنای رمانی نوشته آوری کورمن
فیلمنامهنویس : رابرت بنتن، برمبنای رمانی نوشته آوری کورمن
آهنگساز (موسیقی متن) : هنری پرسل و آنتونیو ویوالدی
هنرپیشگان : داستین هافمن، مریل استریپ، جاستین هنری، جین الکساندر، هوارد داف، جرجکو، جوبت ویلیامز، بیل مور و اِلن پارکر.
«جوانا کریمر» (استریپ)، همسر یک مجری تبلیغات جوان و خوش آتیه بهنام «تد» (هافمن) و مادر پسر هفت سالهای بهنام «بیلی» (هنری) تصمیم میگیرد برای دستیابی به استقلال شخصی، خانه را ترک کند و به راه خود برود. «تد» در اوج فشار کار، پیشنهاد کمک زن همسایه را رد میکند و خود مراقبت از «بیلی» را به عهده میگیرد.
پس از پانزده ماه، «جوانا» باز میگردد و تقاضای سرپرستی از «بیلی» را میکند ..
برای خیلیها نام رابرت بنتون مترادف است با فیلم «بانی و کلاید»؛ همان قدر که آرتور پن با این فیلم در سینما مشهور شد و کلی جنجال به پا کرد بنتون هم با همین فیلمنامه بود که به ستارهای در دنیای فیلمنامهنوسان بدل شد. قبل آن، بنتون فقط یک فیلمنامهی موزیکال نوشته بود و بیشتر، به عنوان مدیر هنری مجلهی اسکوایر مشهور بود.
باید چند سال میگذشت تا بنتون بابت یک فیلم دیگر مشهور شود: او بعد همکاری با آرتور پن، برای جوزف آل منکیهویچ فیلمنامه نوشت و بعد، همکار پیتر باگدانوویچ شد و فیلمنامه شیرین «چه خبر دکتر؟ » را براساس فیلم «بزرگ کردن بیبی» نوشت.
با این کارنامه بود که سال ۱۹۷۷، وقتی بنتون مرد جا افتاده و میانسالی شد فیلم «کریمر علیه کریمر» را ساخت. فیلم، در عصر طوفانی و پرماجرای دهه هفتاد، بین فیلمهای سیاسی و هیاهوی رسانهها کم و بیش گم و گور شد. ماجراهای واترگیت و فجایع نیکسون در ریاست جمهوری و جنگ ویتنام چنان حیات مردم را تحت تأثیر قرار داده بود که فیلم خانوادگی و جمع و جور بنتون خیلی با حال و هوای اجتماعی سازگار نبود ولی زمانه همیشه روی یک مسیر جلو نمیرود. درست در روزهایی که بحثهای فمینیستی داغ شده بود و گروههای مختلف دربارهی حق طلاق، حق مادر شدن و حق نگهداری از فرزند مدام دعوا میکردند و در روزنامهها مقالههایی برای دفاع از حقوق زنان مینوشتند «کریمر علیه کریمر» دعوای تازهای را شروع کرد.
فیلم، از یک طرف علیه فمینیستها به نظر میرسید و از طرف دیگر چنان شخصیت زن پختهای را روی پرده سینما ظاهر کرده بود که مدافعان حقوق زنان هم از آن استقبال میکردند. کم کم کریمر علیه کریمر، فیلم مهم سال شد و چشمها را خیره کرد.
بنتون فیلمنامه را براساس رمانی از آوری کورمن نوشت، رمانی جذاب و خواندنی که سال ۷۷ منتشر شده بود و به خصوص دیالوگنویسی منحصر به فردی داشت. بنتون وفادارانه فیلمنامه را سروشکل داد، دیالوگهای کتاب را در فیلمنامهاش آورد و گفت وگوهای طولانی را موجز کرد. سکانسهای تازه نوشت و سعی کرد فیلمی درباره پدر و پسری بسازد که چارهای جز کنار آمدن با هم ندارند.
ولی همان قدر که این رابطه مهم بود میخواست شخصیت زن فیلم را که منفی به نظر میرسید تبرئه کند. بنابراین با هنرمندی تلاش کرد حضور زن در یک سوم پایانی را پررنگ و جذاب و قدرتمند کند.
«کریمر علیه کریمر» فیلمی است که هم به مسئله ازلی ابدی عشق و نفرت زوجها میپردازد هم به جان گرفتن زنی که از سایه مرد خانواده بیرون میرود و نه تنها غصهدار نمیشود که میخواهد فعالانه نقش مادریاش را هم ایفا کند. چنین درامی هنوز هم تماشایی است.
کریمر علیه کریمر درباره مردی است که اصولا کارش برایش اولویت دارد: اولین برخورد زن و شوهر درست مصادف است با خبر ارتقای مرد و زن به شکل عصبی از خانه بیرون میزند. انگار که خبر خوش کریمر برای همسرش چیزی جز یک فاجعه نیست. این زندگی ماشینی و غیر احساسی وقتی به حالت نرمال برمی گردد که مرد، ۱۸ ماه نقش مادرانه برعهده میگیرد و به جای کار بیرون، به یک خانه دار تبدیل میشود. اما همین تغییر نقش او را متوجه گوهرهای از دست رفتهاش میکند.
اما این فیلمی است که بدون این بازیگران اصلا هیجانانگیز نبود: مریل استریپ و داستین هافمن در یک کلام معرکهاند. میگویند که این دو سکانسهایی را بداهه اجرا کردهاند. به خصوص درباره هافمن میگویند به قدری از خودش و زندگیاش مایه گذاشت که بنتون پیشنهاد داد نام او را جزو فیلمنامهنویسها بیاورند. خب، معلوم است که هافمن این پیشنهاد را رد کرد ولی نکته اینجاست که او دیالوگهایی را کاملا بداهه اجرا کرد. مثلا سکانسی هست که هافمن بچهاش را دعوا میکند و به اتاق خواب میبرد. کل این سکانس به پیشنهاد هافمن و با اجرای بدون فیلمنامه ضبط شده.
بازی هافمن و استریپ، در این فیلم در اوج است: هافمن جوان، از پدری ناشی که دستپاچه است و مدام باید بین زندگی شخصی و کارش تعادل ایجاد کند به مردی بدل میشود که تنها داراییاش را پسر کوچکش میداند.
تماشاگر در ابتدای فیلم، دلایل جوآنا را برای خروج از خانه غیرمنطقی فرض میکرد و جوآنا را سرزنش میکرد. حتی بازگشت او و درخواستش برای زندگی با فرزندش را هم نمیپذیرفت. ولی سکانسهای دادگاه بود که استریپ فرصت پیدا کرد با یک بازی خونسردانه، دقیق و پرجزئیات، آن هم با کمترین دیالوگ و متمرکز روی چهره، تماشاگر را قانع کند که او در این زندگی حق دارد و بیش از ۵ سال مادر بچه بوده و تنها ۱۸ ماه از این نقش دور بوده. همین چهرهی مهربان، آرام و غمی که پس پشت نگاه او مخفی بود تماشاگر را دچار تردید میکرد. او نمیتوانست بیرحم باشد. بنابراین فروپاشی عصبیاش را توجیه میکرد و میپذیرفت که زندگی او دستخوش خشونت پنهان و بیاعتنایی مداوم همسرش شده.
فیلم رابرت بنتون در فضای اجتماعی هم کلی جنجال به راه انداخت: در دههی هفتاد، به خصوص از نیمههای آن، گروههای فمینیستی مدام روی حقوق زنان پافشاری میکردند. کارگردانهای بزرگی از مارتین اسکورسیزی گرفته تا مارتین ریت، فیلمهایی زنانه ساختند و به سرگشتگی آنها، به خصوص زنان خانه دار، پرداختند. فیلمهای آنها تم اعتراضی نداشت، بیشتر نمایشگر تصمیم زنان برای ادامه زندگی بدون وجود مردان بود. در این فضا بود که کریمر علیه کریمر عرضه شد.
کریمر علیه کریمر درام قدرتمند زنانه و مردانهای است که توازن را بین دو طرف کنترل و حفظ میکند و با هوشمندی و زیرکی مسئله اختلاف بین زن و مرد را در پرتو احساس بررسی میکند.
منبع: شماره 21 روزنامه سازندگی