فیلم آتلانتیس – خلاصه داستان، نقد و بررسی – یک داستان عشق آخرالزمانی یأس‌آور

سینمای دیستوپیائی آیند‌های متداول، تقریبا همیشه سردی و فضای یاس‌آور و متروک خود را با ابزار‌های مکانیکی جالب یا حداقل، ماشین‌های فوق العاده سریع و خطرناک که در تعقیب یکدیگر هستند، جبران می‌کند.

اما «آتلانتیس» Atlantis (2019) نماینده‌ی رسمی اوکراین برای بهترین فیلم خارجی در اسکار امسال، از این قاعده مستثنی است. این فیلم توسط والنتین واسیانوویچ نوشته، کارگردانی و فیلم‌برداری شده است. تمرینی به ویژه اقتصادی، حتی شجاعانه در آنچه سینمای آهسته یا هنری» (گونه‌ای از سینمای هنری که بر برداشت‌های بلند، مینیمالیسم، ریتم مترونومیک) ریتمی شبیه به زندگی واقعی. حرکتی که گاهی کند، گاهی سریع، گاهی بی‌حرکت و ساکن و گاهی سرگیجه‌آور است. در فیلم « آتلانتیس»، ریتمی کند و آهسته مد نظر است که در آن جزئیات فعالیت‌های روزمره اعم از کسالت بار بودن، جذاب بودن یا اعمال طبیعی و غریزی مانند سکانس جذاب حمام کردن در بقایای بیل مکانیکی در اعماق طبیعت به دقت حفظ و بررسی می‌شود و مورد کنکاش واقع می‌شود. و غالبا بدون روایت و قصه پردازی یا خط داستانی کوتاه متمرکز است.

این نوع سینما گاهی با نام سینمای تعمقی یا (contemplative cinema) شناخته می‌شود، خوانده می‌شود و هیچ چیز درخشانی در آن دیده نمی‌شود. این موضوع تا حدی به این دلیل است که آینده‌ای که «آتلانتیس» در آن قرار دارد چندان دور نیست: به طور دقیق در سال ۲۰۲۵، پس از یک جنگ فوق العاده ویرانگر بین اوکراین و روسیه. سربازان سابق دچار اختلال PTSD جنگی، ایوان و سرگئی، با تمرین تیراندازی خود را تخلیه می‌کنند و در حالی که که گرم می‌شوند در پایان یکی از آن‌ها با شلیک به دیگری که جلیقهی ضدگلوله پوشیده، کار را خاتمه می‌دهد. هنگام کار در یک کارخانه‌ی بزرگ – کارخانه‌ای که به نظر می‌رسد گدازه و مواد مذاب آتش فشانی چیزی مثل لجن تولید می‌کند – ایوان واسیل آنتونیاک) عملی انجام می‌دهد که منجر به تعطیلی کارخانه و ایجاد دلخوری و خشم زیادی در سرگئی آندری رایماریک) می‌شود.

بعد از آن سرگئی یک کار موقت و داوطلبانه پیدا می‌کند که در آن رانندهی یک تانکر آب است. شغلی ضروری در سرزمین آن‌ها، زیرا آب آشامیدنی به طور طبیعی در آنجا کمیاب است. او به زودی با یک زن جوان، کاتیا (لیودمیا بیلهکا) که باستان‌شناس است و نبش قبر می‌کند، | پیوندی عاشقانه ایجاد می‌کند و سعی می‌کند اجساد کشته شدگان جنگ را شناسایی کند.

داستان در یک برداشت لانگ تیک با یک دوربین عمدتا ثابت روایت می‌شود – سبک واسیانوویچ سبک فرمال کوبریک و جارموش را به یاد می‌آورد. توپوگرافی به تصویر کشیده شده در این قاب‌ها و تصاویر بسیار حیرت‌انگیز است و کاملا اصرار دارد که ما انسان‌ها واقعا در جایی زندگی می‌کنیم که پتانسیل تبدیل شدن به ویرانی و تباهی را در لحظه‌ای دارد و هرگز ایمن نیست؛ یک زندگی که در معرض شکست و افول قرار دارد. زبان بصری فیلم گاهی اوقات با گرم شدن حرارت احساسی آن بسط می‌یابد؛ در واقع در پایان فیلم (در رابطه‌ی سرگئی و کاتیا ) نفوذ می‌کند و حل می‌شود.

در سکانس‌های پایانی یک اکولوژیست به سرگئی می‌گوید، درست است که اینجا خاک و خانه‌ی سرگئی و کاتیا است، اما در وضعیت فعلی غیر قابل سکونت است. اما اینجا همان جایی است که آن‌ها یکدیگر را پیدا کرده‌اند و کشور آن‌ها است. واسیانویچ و بازیگرانش موفق به ساختن تمثیلی همزمان دلگرم‌کننده و تکان دهنده می‌شوند.

منبع: نیویورک تایمز

پی نوشت:

PTSD (Post-traumatic stress disorder):

اختلال استرس پس از سانحه، نوعی اختلال روانی است که پس از تجربهی یک یا چندین حادثهى هولناک و تکان دهنده یا در معرض آن واقع شدن، به شکل ضربهی روحی یا تروما رخ می‌دهد. حوادثی مانند کشتار جنگی، تجاوز جنسی، شکنجه یا درد شدید، بلایای طبیعی، شیوع بیماری‌های همه گیر و گسترش مرگ ومیر، آدم ربائی، قربانی و شاهد جنایات دلخراش بودن و… از جمله عواملی هستند که باعث ایجاد این اختلال می‌شوند. یک ویژگی مشترک در میان این بیماران ترس شدید و مداوم دربارهی قرارگرفتن دوباره در این شرایط هولناک و تکان دهنده است. در فیلم « آتلانتیس» با شخصیت سرگئی مواجهیم که در شرایط جنگی تا مرز مرگ پیش رفته و شاهد کشته شدن دوستان و نزدیکانش بوده است. با مرگ دوست نزدیک‌اش ایوان که با پریدن در مواد مذاب آتشفشانی به زندگی‌اش خاتمه می‌دهد، بیماری در شخصیت شدت می‌گیرد و پرخاشگری و خشونت حتا در کوچکترین مسائل معمولی زندگی مثل اتو کردن سادهی یک لباس یا غیره، باعث ایجاد اختلالات ریشه‌ای و جدی می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]