فیلم پیامآور: سرگذشت ژاندارک – خلاصه داستان، نقد و بررسی – The Messenger: The Story of Joan of Arc (1999)

کارگردان : لوک بسون
فیلمنامهنویس : اندرو برکین و بسون
فیلمبردار : تیری آربوگاست
آهنگساز(موسیقی متن) : اریک سرا
هنرپیشگان : میلا یووویچ، داستین هافمن، فی دناوی، جان مالکوویچ، چکی کاریو، ونسان کاسل و پاسکال گرهگوری
فرانسه، سال ۱۴۱۲. دختری به نام ̎ژان̎ (یووویچ) در دورانی بسیار دشوار به دنیا میآید؛ جنگ صدساله که از ۱۳۳۷ آغاز شده بود، همچنان ادامه داشت و سربازها و شوالیههای انگلیسی در فرانسه جولان میدادند. ̎ژان̎، رفتهرفته، به دختری بسیار مذهبی تبدیل میشود و روزانه، چند بار اعتراف میکند. در سیزدهسالگی، نخستین تجلی الهی به سراغش میآید و شمشیری بهدست او میدهد. وقتی با همین شمشیر به خانه برمیگردد، انگلیسیها را در حال ویران کردن زادگاهش میبیند. سالها بعد در ۱۴۲۸ پی میبرد که مأموریتش در این دنیا آن است که فرانسه را از شر انگلیسیها نجات دهد. بنابراین به ملاقات ̎شارل̎ (مالکوویچ)، نایب تاج و تخت سلطنت فرانسه میرود.
̎شارل̎ که از لحاظ نظامی در موقعیت سختی قرار دارد، از هر پیشنهاد کمکی استقبال میکند و از اینرو به ̎ژان̎ فرصت میدهد تا مأموریت الهی خود را به اثبات برساند. پس از آزادی پیروزمندانهٔ اورلئان و رنس، ̎شارل̎ طبق سنت رایج میتواند در کلیسای جامع رنس تاج شاهی بر سر نهد ـ و بدین ترتیب دیگر نیازی به ̎ژان̎ ندارد. بورگاندیها برای ̎ژاندارک̎ دامی میچینند و او را اسیر و زندانی میکنند. در دادگاهی براساس قوانین انگلستان، ̎ژاندارک̎ را به جادوگری و الحاد متهم و به مرگ محکوم میکنند. ̎ژاندارک̎ در سیام ماه مه سال ۱۴۳۱ در میدان بازارچهای در روآن، سوزانده شد؛ او هنگام مرگ نوزده سال داشت.
ژاندارک داستان تازهای نیست و کاملاً هم طبیعی است که پس از شهرت بینالمللی حاصل از لیون (۱۹۹۵) و بعد عنصر پنجم (۱۹۹۷)، بسون فرانسوی به سراغ این حماسهٔ فرانسوی برود. هر چند خودش بارها اعتراف کرده فقط با دیدن یووویچ بوده که باور کرده میشود یک ژاندارک تازه را بر پرده تصویر کرد؛ بازیگری که در عنصر پنجم نقش ̎لیلو̎ را بازی کرد و مدتی نیز همسر بسون (از ۱۹۹۷) بود. ژاندارک به روایت بسون، یکسری نوآوری دارد، از جمله جستوجوی دلیل برای بخشیدن وجه قدیسه به او که فصول ابتدائی فیلم و کودکی ̎ژاندارک̎ را در بر میگیرد و البته در ادامه و بهخصوص در فصول پایانی با حضور شخصیت غریب هافمن، همهٔ این دلایل زیر سئوال میرود. جزء این در ژاندارک بسون در اغلب صحنهها، شخصیت محوری تردید دارد.
-------
علت و عوارض مشکل پزشکی از چیست؟
وقتی فاتحانه از نبرد باز میگردد و بر جنازهٔ مردگان میگرید و وقتی در دادگاه میایستد، این تردید با سئوالات اطرافیان کاملاً برانگیزاننده میشود. هر چند بسون سعی میکند در فصل سوزاندن ̎ژاندارک̎ او را از تمام تفسیرها و تردیدها تطهیر کند اما همین تردید، اصلیترین شاخصهٔ فیلم میشود. طبق حدس بسون، یووویچ یک ̎ژاندارک̎ تمام عیار است و مالکوویچ و داناوی حضوری پر تأثیر دارند. جزء این فیلم بهنوعی بسون را از غرق شدن بیش از حد تکنولوژی ـ آنچنانکه در عنصر پنجم اتفاق افتاد ـ میرهاند و نگاه انسانی او به رخدادها را ـ چنانکه در لیون او را شهرهٔ خاص و عام کرد ـ تثبیت میکند. بسون با این فیلم همچنین ثابت میکند که مسلطترین فیلمساز سینمای جریان اصلی اروژا بر ابزار است، ضمن اینکه محبوبیت جهانیاش کمتر از محبوبیتش بین کمپانیهای فیلمسازی نیست.