فیلم ذهن زیبا – خلاصه داستان، نقد و تحلیل – A Beautiful Mind 2001

کارگردان: هوارد

فیلمنامه: آکیوا گلدزمن، بر مبنای کتابی نوشته سیلویا ناسار.

بازیگران: راسل کرو، جنیفر کانلی، اد هریس، پل بتانی، آدام گلدبرگ، آنتونی راپ، کریستوفر پلامر و جاد هرش

«پروفسور جان فوربس نش جونیر» (کرو)، ریاضیدانی درخشان ولی خودپسند و متکبر است. در اوایل سال‌های دهه ۱۹۵۰، شکی وجود ندارد که پروفسور آینده درخشانی پیش رو دارد: با «آلیشیا» (کانلی)، دختری دانشجو ازدواج کرده و در زمینه پایه‌های «نظریه بازی»، پیشرفت‌های چشمگیری کسب می‌کند که برایش شهرتی بین المللی به ارمغان می‌آورد.

دیری نگذشته که ظاهره «ویلیام پارچر» (هریس) مأمور سیا به سراغش می‌رود و می‌خواهد در زمینه فعالیت‌های رمزشکنی به کارش بگیرد. اما آشکار است که درک و برداشت «نش» از واقعیت‌های زندگی، با درک و برداشت فردی سالم، فرسنگ‌ها فاصله دارد. او در تلاش و تکاپو است تا سلامت عقلش را از کف ندهد و از سوی دیگر، «آلیشیا» حدس می‌زند که همسرش به پارانویا و چندگانگی شخصیتی (اسکیزوفرنی مبتلاست.

در حالی که «آلیشیا» وفادارانه در کنارش می‌ماند، «نش» پس از چند دهه دست و پنجه نرم کردن با بیماری، سرانجام می‌تواند تا حدودی کنترل روح و روانش را به چنگ آورد و در نهایت، پیروزمندانه جایزه نوبل را از آن خود کند…

روایت سینمایی زندگی یکی از نوابغ استثنایی ریاضی همان قدر تغییر کرده و دراماتیزه شده که از یک فیلم جریان اصلی هالیوود انتظار داریم؛ ترکیبی از روان پریشی و نبوغ، عشق و جدایی و تعلیق و سیاست و پایان خوش باشکوه و احساساتی طبعا با واقعیت زندگی جان نش فاصله دارد، اما به منطق سینمایی و روایت‌گری هالیوود نزدیک و درواقع سرمشق خوب و معرف کاملی از آن است.

نویسنده و کارگردان حتی تئوری‌های پیچیده و دشوار ریاضی و «نظریه بازی» (معروف‌ترین نظریه نش) را هم آنقدر ساده می‌کنند که فروش صد میلیون دلاری فیلم از موضوع غامضش لطمه نبیند. اجرای پخته و حرفه‌ای هوار همه فن حریف و گروه کارآمدش به مذاق اعضای آکادمی خوش آمد و اسکار‌های اصلی فیلم، کارگردانی، فیلم نامه اقتباسی و بازیگری زن سال را به ذهن زیبا دادند. کروکه با بازی در نقشی پیچیده در سنین متفاوت از امید‌های اصلی دریافت اسکار بود، نتوانست دوباره آن را به دست بیاورد و در عوض بازی معمولی کانلی در نقش مقابل کرو برایش یک جایزه اسکار به همراه داشت.

کرو برای اجرای نقش با شخصیت واقعی دیدار کرد و در مراسم اسکار هم جان نش واقعی در کنار همسرش سوژه جذاب دوربین‌های تلویزیونی بودند. گروه سازنده فیلم لوکیشن‌های مشهوری مثل محل برگزاری مراسم اهدای نوبل، ساختمان پنتاگون و دانشگاه هاروارد را بازسازی کردند تا روایت‌شان از نظر جغرافیایی هر چه بیشتر به واقعیت نزدیک شود.

بیماری روانی اغراق شده نش زمینه ساز چند صحنه پر تعلیق است و ارجاع‌های سیاسی خیالی فیلم با عنوان‌هایی مثل «رئیس بزرگ» و شماره اتاق ۱۰۱ «جان نش» به رمان ۱۹۸۴ (نوشته جرج اورول) اشاره می‌کند. پیش از آغاز همکاری زوج هوارد – کرو که در مرد سیندرلایی (۲۰۰۵) هم ادامه پیدا کرد، رابرت ردفورد گزینه اول کارگردانی ذهن زیبا و تام کروز گزینه اول بازی در نقش «جان نش» بود.


  این نوشته‌ها را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]