فیلم زن ناشناس – خلاصه داستان، نقد و بررسی – The Unknown Woman 2006

کارگردان: جوزپه تورناتوره،
نویسنده فیلمنامه: جوزپه تورناتوره، ماسیمو دوریتا،
موسیقی متن: انیو موریکونه
بازیگران: زینا راپوپورت (ایرنا)، میکله پلاچیدو (مافا)، کلودیا جرینی (والریا)، پییرا اسپوستی (جینا)، الساندرو هابر (ماتئو)، کلارا دوسنا (تیا)، محصول ایتالیا. ۱۱۸ دقیقه.
فیلم زن ناشناس، که با نامهای ناشناس یا زن دیگر هم شناخته میشود، داستان زنی اواکراینی به نام ایرنا است که طی مراحل حسابشدهای خود را به عنوان خدمتکار و پرستار بچه وارد زندگی خانوادهای ایتالیایی میکند. طولی نمیکشد که او به خدمتکار مورد اعتماد و پرستار محبوب تیا، دختر کوچک خانواده تبدیل میشود. اما ایرنا زنی است که نمیتواند از کابوسهای زندگی گذشتهاش به عنوان فردی که اسیر دست قاچاقچیان انسان بوده و به فاحشگی کشیده شده، فرار کند. ورود به خانوادهی ایتالیایی هم آخرین شانس او برای احیای زندگیاش است. تورناتوره در فیلمنامهای که با همراهی ماسیمو دوریتا نوشته با استفاده از فلاشبک دورههای گذشتهی زندگی تلخ ایرنا را به تماشاگر نشان میدهد تا بیننده باکنار هم چیدن آنها به تصویری کلی از رنجهایی که بر این زن وارد شده باخبر شود. نتیجه داستانی است پر از تعلیق و انسانی با نقشآفرینی تاثیرگذار زینا راپوپورت در نقش ایرنا، جالب اینجاست که راپوپورت وقتی به عنوان هنرپیشهی نقش اول فیلم انتخاب شد، زبان ایتالیایی بلد نبود و طی چند ماه فیلمبرداری توانست به مرور این زبان را یاد بگیرد.
از نگاه منتقدان
راجر ایبرت (شیکاگو سان تایمز): «زن ناشناس بهعنوان بهترین فیلم جوزپه تورناتوره بعد از سینما پارادیزو مورد ستایش قرار گرفته اما کارگردان در روایت داستان فیلم با تماشاگر روراست نیست. اتفاقهای بسیاری در داستان فیلم رخ میدهد که چندان با منطق جور درنمیآید و تعداد اسرار پنهان داستان آنقدر زیاد است که حتی نمیشود بدون افشای بعضی از آنها ریویویی بر فیلم نوشت. ساختار فیلم طوری است که به طرز ماهرانهای تعلیق را تا مدت زمانی طولانی حفظ میکند و شاید گاهی در این کار زیادهروی هم میکند، میشود نکتههای بسیاری دربارهی این موضوع گفت اما نمیتوانم بگویم که حین تماشای فیلم کسل شدم یا داستان از دستام در رفت. استیون هولدن در نیویورک تایمز صداقت روایتی فیلم را زیر سئوال برده است، فکر نکنم فیلم از این نظر ذرّهای صداقت داشته باشد. فیلمهای کمی با چنین ماهیتی میتوانند صادق باقی بمانند. فیلم منظورش را میرساند. این برای شما کافی نیست؟ برای من، در چنین فیلمی، همین بس است. »
مایک لاسال (سن فرانسیکو کرانیکل): «زن ناشناس تغییر مسیری در پروندهی فیلمسازی است که به خاطر رومانسهای پرشور، فیلمهای تاریخی و لوکیشنهای سیسیلیاش در فیلمهایی مثلی سینما پارادیزو و مالنا به شهرت رسیده است. این فیلم اوتریلری سرشار از تعلیق دربارهی زنی اوکراینی با گذشتهای نامشخص است و مدتها طول میکشد تا قطعههایی که به صورت بازگشت به گذشته نشان داده میشود را کنار هم چید و به نتیجه رسید. زن ناشناس مثل تمامی فیلمهای تورناتوره فیلمبرداری درخشانی دارد و تمامی معیارهای فیلمسازی درجه یک در آن رعایت شده است.
موسیقی متن انیو موریکونه، همکار همیشگی تورناتوره، حال و هوایی هولناک از جنس آثار برنارد هرمن به فیلم میدهد. در زن ناشناس درست مثلتریلرهای آمریکایی میانهی قرن بیستم، نماهایی هست که بعضی از آنها صرفاً به خاطر زیباییشان در فیلم قرار داده شدهاند (مثل نمایی هوایی از راهپلهای طولانی و پر پیچ و خم) یا اینکه زیبایی آنها قرار است حال و هوای غالب آن بخش از فیلم را تشدید کند. در مورد مثال پلهها، هدف بالا بردن میزان اضطراب است. زینا راپوپورت، هنرپیشهی روسی، در نقش ایرنا قهرمان زن فیلم دلیل برانگیختن حس همذاتپنداری تماشاگر است و دوربین تورناتوره لحظهای از بررسی موشکافانهی او غافل نمیماند. راپوپورت، به عنوان بازیگر نقش زن اسرارآمیز، نقشآفرینی منسجم و باورپذیری دارد، حتی در صحنههایی که بنا بر ضرورت داستان دست به کارهای عجیب و حتى مضحک میزند.
تنها مشکل فیلم این است که متکی بر آشکار شدن تدریجی معمای مرکزی داستان است و تورناتوره طوری داستان را پیش میبرد گویی تماشاگر با هوش و حواس کامل ماجرا را دنبال میکند و کاملاً جذب داستان شده است. در نهایت اینطور به نظر میرسد که فیلمساز اطلاعات ضروری دربارهی قهرمان فیلم را برای سوءاستفاده از تماشاگر پنهان نگه داشته تا بتوانیم به آن دلیل برای او دل بسوزانیم. زن ناشناس فیلمی خوش ساخت با بازیهای خوب است اما یقهی تماشاگر را نمیگیرد. فیلم دست تماشاگر را میگیرد و او را به جاهایی میبرد. اگر مایل باشید با آن همراه شوید، احتمالاً از آن لذت خواهید برد. »
جوایز
- برندهی جایزهی بهترین فیلم، کارگردانی (جوزپه تورناتوره)، بهترین موسیقی متن، بهترین فیلمبرداری و بهترین بازیگر زن نقش اول (زینا راپوپورت) از جوایز دیوید دیدوناتلو (۲۰۰۷)
- برندهی جایزهی فیلم محبوب تماشاگران از جوایز فیلم اروپا (۲۰۰۷).
- برندهی روبان نقرهای بهترین کارگردانی، بهترین موسیقی متن، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (الساندروهابر) و روبان نقرهای ویژه (میکله پلاچیدو) از طرف سندیکای ملی ژورنالیستهای فیلم ایتالیا (۲۰۰۷).
- برندهی جایزهی بهترین کارگردانی و بهترین فیلم از نظر تماشاگران از جشنواره فیلم مسکو (۲۰۰۷).
به روایت تورناتوره
- ایدهی ساخت زن ناشناس از کجا آمد؟
- داستان آن از دل مقالهای آمد که سالها قبل در روزنامه خوانده بودم: زن و شوهری که بچههایشان را به افراد میفروختند. داستانی که در فیلم زن ناشناس تعریف میکنم، با این حادثهی واقعی فرق دارد اما من تحقیقام را با این داستان شروع کردم. من رازی را به عنوان کلید ورود به داستان انتخاب کردم چون به نظرم این روزها داستانهای جنایی را خوب تعریف نمیکنیم. زن ناشناس فیلمی دربارهی عدالت نیست بلکه عناصر اجتماعی یک داستان جنایی بود که برایم خیلی مهم بود و احساس میکردم که نیازی نیست صرفاً خودم را درگیر حقایق کنم.
- زن ناشناس در شهرتریسته فیلمبرداری شده اما با نگاه به صحنههای فیلم نمیشود تشخیص داد که داستان فیلم در کدام شهر میگذرد. دلیل این کار چیست؟
- شهر باید به صورت خیالی باقی میماند تا حضور شخصیتها در دل این شهر بدون هیچ دلیل خاصی معنا و مفهوم مشخصی پیدا نکند. تریسته برای این کار شهر مناسبی به نظرم رسید و از تغییر صحنهی واقعگرایانهی ماجرا به حالت خیالی بسیار لذت بردم.
- وقتی شخصیت ایرنا را خلق میکردی، حواسات به شباهتهای موجود میان آن با قهرمانان زن رمانهای پرطرفدار قرن نوزدهم روسی هم بود؟
- نه، در حقیقت وقتی فهمیدم که ممکن است چنین شباهتهایی سد راه خلق شخصیتی مستقل شود، خیلی چیزها را تغییر دادم. حضور سینمایی زینا راپوپورت و چهرهاش کافی است تا تماشاگر را یاد یکی از آن قهرمانان زن بیندازد. شخصیت قوی او و ارادهی راسخاش برای باز پس گرفتن بخشی از زندگیاش که از او گرفته شده، ممکن است تماشاگر را یاد قهرمانان زن رمانهای روسی بیندازد ولی من سعی کردم چنین عنصری را از فیلم کنار بگذارم. مضمون فیلم خشونت علیه زنان است. فیلم داستان زنی است که مورد آزار و اذیت قرار گرفته و نتوانسته زنانگی و حس مادر شدن را به درستی تجربه کند. سرانجام در مقطع خاصی او تصمیم میگیرد که برود و هر طور شد زنانگی و نشانههای مادر شدن را پس بگیرد. او حاضر است برای رسیدن به هدفاش دست به هر کاری بزند، حتی اگر مجبور شود به زبان خشونت، که زندگیاش خودش را فنا کرده، متوسل شود.
- آیا از همان ابتدا قصد داشتی فیلمی با این میزان خشونت و خونریزی بسازی؟
- اولین فیلم من پروفسور هم فیلمی جدی و خشن بود و به همین خاطر با چنین دنیایی بیگانه نیستم. راستاش را بخواهی از چنین فضایی لذت هم میبرم. داستان خیلی ساده است و روی پای خودش ایستاده و از ابتدا هم با خودم قرار نگذاشته بودم که به سبک خاصی آن را روایت کنم. در زن ناشناس کسی دنبال قاتل نمیگردد. برای همین سراغ ژانرتریلر رفتم اما کمی با قواعد آن بازی کردم، بخش عمدهای از خشونت فیلم هم خارج از قاب تصویر رخ میدهد. به نظرم باید به تماشاگر اجازه داد میزان خشونت بعضی از صحنهها را خودش مشخص کند. تخیل بیننده گاهی اوقات فراتر از آن میزانی میرود که من قادر به نمایش آن روی پرده هستم.
- زن ناشناس در مقایسه با فیلمهایی مثل سینما پارادیزو و مالنا اثر کاملاً متفاوتی است اما در همین فیلم هم دختربچهای نقشی کلیدی دارد. چرا به وارد کردن بچهها به داستان فیلمهایت علاقه داری؟
- من عاشق نقطه نظر بچهها نسبت به دنیا هستم. شیوهی نگاه آنها به دنیای اطرافشان خیلی جذابتر از ما بزرگسالان است، در زن ناشناس هم همان برخوردی را با شخصیت کودک دارم که در فیلمهای قبلیام داشتم و تنها فرقاش این است که در این فیلم شخصیت دختر بچه بسیار پیچیدهتر از شخصیت توتو در سینما پارادیزو است. این تفاوت از نقطه نظر روایتی داستان فیلم حاصل میشود و به فاصلهی زمانی بین کودکانی که در گذشته یا حال زندگی میکنند، ارتباطی ندارد.
منبع: دنیای تصویر
با سلام فیلم بسیار زیبا تکان دهنده و تاثیرگزار است بنحویکه تا مدتها انسان به آن فیلم فکر میکند ضمنا صحنه انتهای فیلم و مواجهه دختر بچه بزرگ شده با این خانم آزاد شده از زندان بدون اینکه حرفی رد وبدل شود عالی عالی عالی از کار درآمده است و ضمنا سوءاستفاده گر بودن برخی از انسانها از مشکلات دیگران به زیبایی در این فیلم نمایش داده شده است.صحنه ای دیگر که دختر بچه در بازی در زمین بازی بچه ها توسط بچه دیگری هل داده میشود و با یادگیری از این خانم ناشناس میرود و پسر بچه را میزند واو را فراری میدهد بسیار زیبا است هر چند که فیلم در عین زیبایی و قشنگی بسیار فیلم تلخی هم هست.