فیلم بعد از زمین – خلاصه داستان، نقد و بررسی – After Earth 2013

فیلم بعد از زمین – خلاصه داستان، نقد و بررسی – After Earth 2013
نویسنده و کارگردان: ام. نایت شیامالان
بازیگران: ویل اسمیت (سافر کیج)، جیدن اسمیت (کیتایی کیج). ۱۰۰ دقیقه. درجه نمایشی: ۱۳-PG.
پس از زمین After Earth یک فیلم ماجراجویی و علمی تخیلی آمریکایی محصول سال ۲۰۱۳، به کارگردانی ام. نایت شیامالان و نویسندگی ویل اسمیت است. داستان فیلم دربارهٔ پدری ارتشی با بازی (ویل اسمیت) و پسر نوجوانش (جیدن اسمیت) است که در حین مأموریت سفینه آنها دچار سانحهای میشود و مجبور به نشستن بر روی سیاره زمین که ۱۰۰۰ سال پیش طی وقایعی مانند تغییرات آب و هوایی تبدیل به مکانی غیرقابل سکونت برای انسانها شده بود، سقوط کردند. در اینجا بود که پسر باید برای نجات پدرش از مرگ به تنهایی برای یافتن دستگاهی برای فرستادن پیام نجات با خطرات گوناگونی مواجه میشد. این دومین فیلمی است (بعد از فیلم در جستجوی خوشبختی) که پدر و پسر واقعی ویل و جیدن اسمیت، با هم در یک فیلم ایفای نقش میکنند.
-------
علت و عوارض مشکل پزشکی از چیست؟
پس از زمین توسط کلمبیا پیکچرز به صورت آیمکس در ۳۱ مه ۲۰۱۳ اکران شد.
بعد از زمین جدای از چند صحنهای که واجد زیباییهای بصری است چیز چندانی برای عرضه ندارد. فیلم حکایت پسربچهای است که در یک برهوتِ معاند که در آن موجودات و مخلوقاتزادهی CGI پرسه میزنند باید راه خود را به جلو باز کند و با پشت سر نهادن این سختیها به بلوغ روحی و جسمی برسد و از یک پسربچه به قهرمان مبدل شود. داستان فیلم حدوداً در هزار سال بعد اتفاق میافتد. در این زمان نوع بشر کرهی زمین را رها کرده و در جای دیگری در کهکشان مستقر شده است (درست مثل قصهی فیلم فراموشی). اورساها موجودات زشت و کریهی هستند که انسانها درگیر جنگ با آنها شده و شکستشان دادهاند اما این موجودات دوباره دور هم گرد آمدهاند.
سایفر کیج (ویل اسمیت) یک فرماندهی نظامی عالیرتبه است که علیه اورساها میجنگد، سایفر در یکی از مأموریتهای خویش در آسمان کرهی زمین، در حالیکه سوار بر سفینهی فضایی پیشرفتهی خود است و پسر نوجواناش کیتایی (جیدن اسمیت) را به همراه دارد، بر اثر سانحهای مجبور به فرود بر سطح کرهی زمین میشود. سفینه که دو بال و دُم خود را از دست داده قادر به پرواز نیست و همهی سرنشینان سفینه نیز به جز سایفر و پسرش کشته شدهاند و سایفر هم بدجوری مجروح شده است. در چنین شرایطی، کیتایی باید صدکیلومتر بر سطح زمین پیادهروی کند تا دُمِ گمشدهی سفینه را که حاوی دستگاه نجات دهنده است، پیدا کند. کیتایی در طول راه با تعداد زیادی از مخلوقات جهشیافتهی زمینی و یک اورسای آواره روبهرو میشود. همچنین همزمان در صحنههای بازگشت به گذشته، شاهد زندگی خانوادگی کیجها قبل از کشته شدن خواهر کیتایی هستیم…
از جمله اهداف فیلمساز تأکید بر رابطهی پدر و پسری سایفر و کیتایی و بلوغ کیتایی تحت یک شرایط غیرعادی بوده است. اما هم رابطهی پدر و پسری و هم موضوع بلوغ کیتایی خیلی سرهمبندی شده به تصویر کشیده شده است. ویل اسمیت و جیدن اسمیت، که در زندگی واقعی هم پدر و پسرند، تنها در چند صحنهی فیلم حضور مشترک دارند.
تلاشهای ناشیانهی فیلمنامه برای تغییر شکل دادن کیتایی از یک پسر بچه به یک قهرمان نیز کاملاً غیرمتقاعدکننده است. کیتایی بیشتر یک پسر بچهی نقنقوی اعصاب خُردکن است و «کشف» ناگهانی و اجباری مهارتهای بقا از جانب او نیز خیلی مسخره و بیربط به نظر میرسد. موضوع پسر بچهای که در یک محیط خطرناک گرفتار شده و به تنهایی باید از پس خطرات و تهدیدات برآید تا زنده بماند موضوع بالقوه جذابی است. در فیلمی مثل زندگی پی، فیلمساز توانسته به نحو احسن از ظرفیتهای بالقوهی چنین موضوعی استفاده کند. اما شیامالان فاقد چنین قابلیتی است.
او حتی نتوانسته ما را به عنوان تماشاگر قانع کند که کیتایی در معرضِ خطر واقعی قرار دارد. ما در تمامی صحنههایی که کیتایی دچار مشکل میشود کاملاً مطمئن هستیم که او در هر حال مشکل را حل میکند و هیچ آسیبی نمیبیند. و به همین خاطر فیلمساز قادر به خلق هیچگونه اضطراب و هیجان واقعیای نیست. بازی جیدن اسمیت هم به فیلم ضربهزده است. او آشکارا برای بازی در نقش کیتایی مناسب نیست.
البته باید در نظر داشت که ضعفهای فیلمنامهای نقش مهمی در خراب کردن بازی بازیگران دارد. جیدن اسمیت در بچهی کاراته بازی بسیار خوبی ارائه کرده و نشان داده بود که توان بازیگری دارد، اما انتخاب او برای بازی در نقش کیتایی انتخاب نادرستی بوده است. ویل اسمیت هم به دلیل محدودیتهای نقشاش- اقامت تقریباً دائمی در داخل یک سفینهی درهم شکسته- نتوانسته کاریزما و انرژیای را که همیشه از او سراغ داشتیم به نمایش بگذارد. بعد از زمین نه تنها به عنوان یک فیلم علمی تخیلی بلکه به عنوان یک فیلم درام و ماجرایی نیز شکست خورده است.