فیلم جوخه گنگستر – خلاصه داستان، نقد و بررسی – Gangster Squad 2013
کارگردان: روبن فلیشر بازیگران: شون پن (میکی کوهن)، جاش برولین (سرجوخه جان اومارا)، رایان گاسلینگ (سرجوخه جری ووترز)، رابرت پاتریک (مکس کنراد)، جیووانی ریبیسی (کانوی کیلر)، ۱۱۳ دقیقه. درجه نمایشی. R
فیلم جوخه گانگستر Gangster Squad فیلم اکشن جنایی آمریکایی محصول ۲۰۱۳ به کارگردانی روبن فلیشر و فیلمنامهای نوشته ویل بیل میباشد. جاش برولین، رایان گاسلینگ، شان پن، اما استون و جیوانی ریبیسی از بازیگران این فیلم میباشند.
این فیلم برداشتی آزاد بر اساس داستان افسران و کارآگاهان اداره پلیس لسآنجلس است که گروهی به نام «جوخه گانگستر» برای حفاظت از شهر و مقابله با میکی کوهان و گروه گانگستریاش در دهه ۴۰ و ۵۰ میلادی ایجاد میکنند. این فیلم در ابتدا قرار بود که در تاریخ ۷ سپتامبر ۲۰۱۲ منتشر شود، اما به دلیل تیراندازی آورورا ۲۰۱۲، تاریخ انتشار آن توسط برادران وارنر به ۱۱ ژانویه ۲۰۱۳ موکول شد.
اثر فلیشر، جوخهی گنگستر، تماشاگر را به باد فیلم کلاسیک تسخیر ناپذیران (۱۹۸۷) و تا حد کمتری فیلم صورت زخمی (۱۹۸۳)، هر دو از ساختههای برایان دی پالما، میاندازد. شباهتها فراتر از آن چیزی است که طرح داستانی فیلم ایجاب میکرده است. فیلم جوخه گنگستر طوری آغاز میشود که تماشاگر احساس میکند با یک بازسازی از فیلم تسخیرناپذیران روبه رو است. شاید تنها تفاوت جوخهی گنگستر با تسخیر ناپذیران، در پایانبندی متفاوت فیلم و تغییر محل و زمان حوادث قصه از شیکاگوی دوران ممنوعیت خرید و فروش نوشابههای الکلی به لس آنجلس پسا-جنگ جهانی دوم باشد، جوخهی گنگستر گرچه کوشش میکند شالودهها و مولفههای اصلی تسخیرناپذیران را تقلید کند اما یکی دو تفاوت عمده با این فیلم دارد: نه روبن فلیشر در حد و اندازهی برایان دی پالماست و نه ویل بیل (فیلمنامهنویس جوخهی گنگستر) در حد و اندازهی دیوید ممت (فیلمنامهنویس تسخیر ناپذیران).
فیلم جوخه گنگستر آکنده از خون و خشونت و سنگدلی است و اینها همان چیزهایی است که طرفداران فیلمهای گنگستری از چنین فیلمی انتظار دارند. قصهی فیلم در سال ۱۹۴۹ سپری میشود، میکی کوهن (شون پن)، گنگستر ساحل شرقی آمریکا، به ساحل غربی و شهر لس آنجلس نقل مکان کرده است. کوهن به تدریج امپراتوری فساد و جنایت خود را در خیابانها و کوچه پس کوچههای لس آنجلس برقرار میکند. استراتژی حرفهای او، خریدن مأموران پلیس است. او از این طریق عملا توانسته نیمی از نیروهای پلیس شهر را به حقوق بگیر خودش تبدیل بکند. کوهن تمامی معاملات مواد مخدر و صنعت فحشای شهر را زیر کنترل خود دارد. او برنامههای بلندپروازانهای برای گسترش امپراتوریاش در سر دارد.
همزمان پارکر رئیس پلیس لس آنجلس (نیک نولتی) تصمیم میگیرد که نقطهی پایانی بر فعالیتهای تبهکارانهی کوهن بگذارد. پارکر که میداند کوهن بسیاری از نیروهای پلیس را خریده پس از بررسیهای کامل و دقیق، سرجوخه جان اومارا (جاش برولین) را فرا میخواند و به او دستور میدهد که با استفاده از همهی وسایل ممکن و ناممکن کاری کند که کوهن به پشت میلههای زندان بیفتد، اومارا، که قبلا در ارتش آمریکا جنگیده، تصمیم میگیرد با استفاده از روشهای نظامی به جنگ کوهن و دارودستهاش برود. . اومارا برای این کار اقدام به دستچین کردن پنج فرد زبده و توانمند میکند: جری ووترز (رایان گاسلینگ)، سرباز کهنهکار جنگ و همقطار سابق اومارا، کولمن هریس (آنتونی مکی) پلیس بیاعتنا به قوانین و مقررات؛ مکس کنراد (رابرت پاتریک) تیرانداز ماهر و دستیارش رامیرز (مایکل پنا)؛ و کانوی کیلر (جیووانی ریبیسی) متخصص در امور شنود و استراق سمع. در ادامهی داستان، این جوخهی شش نفردی مردان قانون به جنگ کوهن و ایادی پرشمارش میروند و…
فیلمنامهی جوخهی گنگستر از روی سلسله مقالاتی که پل لییرمن دربارهی شخصیت واقعی میکی کوهن نوشت، ساخته شده. البته میکی کوهن واقعی صرفا یک خلافکار بزرگ مالیاتی بود و با قتل و کشتار و خشونت فیزیکی میانه-ای نداشت. به هر حال، ضرورتهای سینمایی ایجاب میکرده که کوهن به چهرهای شبیه آل کاپون تبدیل شود. شون پن، که دو جایزهی اسکار را در کارنامهی حرفهای خودش دارد، بازی تصنعی و قالبیای در نقش کوهن ارائه کرده، این بازی، تقلیدی نچسب از بازیهای عالی آل پاچینو و رابرت دونیرو در فیلمهای صورت زخمی و تسخیرناپذیران است. جوخهی گنگستر بازیگران بزرگ و صاحب نامی دارد اما این باعث نشده که فیلم فیلم به ردهی یک کار ((پرستیژی)) ارتقا پیدا کند. صرف همین واقعیت که تاریخ اکران عمومی از ۷ سپتامبر ۲۰۱۲ به ۱۱ ژانویهی ۲۰۱۳ موکول شده گویای اذعان سازندگان فیلم به فقدان شانس فیلم برای کسب جوایز اسکار است.
کاراکترهای فیلم جوخه گنگستر کم وبیش تصنعیاند و گهگاه حالتی کاریکاتوروار پیدا میکنند. اینها با قهرماناند یا تبهکار: حد میانهای وجود ندارد. تماشاگر هرگز دچار تردید نمیشود که آدم خوبهای فیلم کاملا خوباند و آدم بدهای فیلم کاملا بد! این سفید و سیاهی مطلق، شاید بزرگترین نقطه ضعف فیلم باشد. اما ویژگی چشمگیر فیلم، خشونت گرافیکی و غیرانسانی آن است. فیلمساز آنجا که پای خشونت در میان باشد حاضر به کوچکترین عقب نشینیای نیست. اگر تماشاگری بتواند این خشونت افراطی را هضم کند و فقدان اصالت و نوآوری در داستانگویی نیز برایش اهمیت چندانی نداشته باشد، پس جوخه گنگستر میتواند با اتکا هیجان آفرینیهای ژانریک خودش فیلم قابل تحملی برای این دسته از به ضرباهنگ تند و تماشاگران باشد.