واقعا با منکران علم و دانشگریزها چطور باید صحبت کنیم؟ از معتقدان به زمین مسطح گرفته تا منکران تغییرات اقلیمی؟

لی مک اینتایر یک پژوهشگر در مرکز فلسفه و تاریخ علم در دانشگاه بوستون است. او حدود سی سال است که فیلسوف علم بوده و شیفته پاسخ به این سوال است که علت خاص و ویژه بودن مفاهیم علمی چیست. با پاسخ به این سؤال میتوانیم به شناخت بهتری از دانش برسیم، رشدش دهیم و از آن در برابر کسانی که به آن حمله میکنند دفاع کنیم.
در چند سال گذشته، تمرکز او به طور فزایندهای بر مشکل انکار علم بوده است. کتاب جدید او گفتگوهایی را که او با منکران علم داشته و آنچه او در مورد نحوه صحبت با آنها آموخته است، بازگو میکند.
اسم کتاب او این است:
How to Talk to a Science Denier: Conversations with Flat Earthers, Climate Deniers, and Others Who Defy Reason
در اینجا به صورت خلاصه به ۵ مورد از مفاهیم مندرج در این کتاب اشاره میکنم:
۱. همه منکران علم، یکسان عمل میکنند و شبیه هم هستند
چه کسی منکر تغییرات اقلیمی باشد یا ضد واکسن باشد و خواه تصور کند که زمین مسطح است یا فکر کند که کرونا اصلا وجود ندارد یا ضد تکامل باشد، استراتژی استدلال یکسانی را دنبال میکند.
سالها پیش، دانشمندان علوم شناختی با ارائه یک طرح پنج مرحلهای به درک استراتژی استدلال معیوب در واقع تقریباً همه تفکرهای انکارگرایانه رسیدن که به صورت زیر است:
شواهد محدودی را دستچین کنید، به نظریههای توطئه اعتقاد داشته باشید، بر متخصصان جعلی تکیه کنید (و متخصصان واقعی را تحقیر کنید)، در استدلالهای غیر منطقی شرکت کنید و معتقد باشید که علم باید کامل باشد (این آخری یعنی پاسخش همه وقت و همه جا قطعی باشد و نتواند با زبان احتمال سخن بگوید و اگر فرضیهای اشتباه درآمد، ما کل فرایند علم را بکوبیم!)
مثال منکران تغییرات اقلیمی مرتب میگویند که “منتظر شواهد بیشتری هستند”، هر چند شواهد مربوط به گرم شدن زمین بسیار زیاد است، آنها چشمشان را روی این شواهد میبندند.
یا معتقدان به زمین مسطح که ادعا میکنند مقامات ناسا فرود ماه یا اصلا تصویر زمین گرد را را جعل کردهاند.
یا کسانی که در برابر واکسن زدن مقاومت میکنند و ادعا میکنند شخصی میکروچیپها (ریزتراشهها) را در واکسنهای کرونا قرار داده است.
این ادعاها دارای اشکال هستند – و میتوان آنها را با حقایق موجود رد کرد – اما این بدان معنا نیست که منکران فقط با توجه به آن حقایق، اعتقادات خود را رها کنند.
در واقع، در بسیاری از موارد آنها با استدلال علمی برخورد قبلی داشتهاند، اما هنوز قانع نشدهاند. چرا؟
به این دلیل است که آنها شواهد و دیتا را میبینند، اما شیوه تفکر و استدلالشان است که میلنگد و بیشتر باید روی این بخش قضیه کار کنید.
۲. این امکان وجود دارد که منکران علم نظر خود را تغییر دهند!
در سال ۲۰۱۹، یک مطالعه برجسته در مجله Nature Human Behavior منتشر شد که اولین شواهد تجربی را ارائه کرده بود که نشان میدهد دو استراتژی موثر برای رد بحثهای منکران علم وجود دارد. منظور من این است که خود منکران علم میتوانند متقاعد شوند که باورهای خود را تغییر دهند.
یک استراتژی موثر “رد محتوا” است که وقتی رخ میدهد که شما مثلاً در زمینه تغییرات آب و هوا متخصص هستید و میتوانید وقتی منکر علم ادعا میکند که هیچ تغییر آب و هوایی رخ نداده، اطلاعات دقیقی به او ارائه کنید که نشان بدهد در یک دهه اخیر، دمای هوای متوسط جهان واقعا بالا رفته.
اما استراتژی دیگری “رد تکنیک” است که اساس آن بر پنج مرحله معیوب استدلالی منکران علم بنا شده.
منکرین اغلب فقط یک سری دیتا خام ناقص دارند و وقتی میخواهند با شما مباحثه کنند، فقط این دیتاهای از پیش آمده را دارند، آنها در بخش دفاع از منطق سخن خود، خلع سلاح هستند و غافلگیر میشوند.
شما مجبور نیستید یک دانشمند باشید تا با انکار علم مبارزه کنید – هرکسی میتواند این کار را انجام دهد.
ضمنا لازم نیست از هر دوی این تکنیکها استفاده کنید و مشخص هم نشده که استفاده توام از دو تکنیک، باعث افزایش کارایی آنها شود.
تکذیب محتوا و رد تکنیک قرار نیست که یک منکر علم را یک دفعه متقاعد کنند. اما به صورت آماری ثابت شده که آنقدر کارایی دارند که مخاطبان آنلاینی را که تمایل به یک منکر علم داشتهاند را وادار به توجه و توقف دنبال کردن ادعاهای کذب کنند.
۳. نحوه برخورد شما با منکر علم بسیار مهم است
حالا ممکن است پیش خودتان فکر کنید که این راهبرد بیشتر به درد مناظره آنلاین میخورد یا بیشتر به درد بحث با کسی میخورد که سالها خودش را در اطلاعات غرق نکرده باشد.
اما خبر خوب این است که شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد حتی منکران علم سرسخت هم میتوانند نظر خود را تغییر دهند و این موفقیت بعد از تعامل آنها با شخص یا اشخاصی که با آنها اعتماد دارند رخ میدهد. به عبارت دیگر بیش از اینکه خود پیام شما مهم باشد، مهم است که پیام چگونه و توسط چه کسی به گوش منکران علم برسد.
“اگر شما آرام باقی بمانید و احترام بگذارید، همدلی و صبر از خودتان نشان بدهید و شما به آنچه که منکر علم برای گفتن دارد، با دقت گوش کنید، میتوانید جلب اعتماد کنید. ”
۴- بسیاری از منکران علم حس میکنند که اصرار به این کار به آنها هویت میدهد، معروفشان میکند و آنها را عضو جامعهای میکند که در آن برخلاف جامعه بزرگتر که تنها متخصصان محترمند، آنها هم عزت و اعتباری دارند
جاناتان سویفت -طنزنویس، شاعر و نویسندهٔ ایرلندی – یک بار گفته بود که که شما نمیتوانید با تکیه بر استدلالی که یک شخص از ابتدا به صورت اشتباه به دامنش نیفتاده باشد، او را از یک گمراهی بیرون بکشید. به عبارت سادهتر خیلی از منکران علم واقعا ته چاه نیفتادهاند و علت انکار علمشان یک انگیزه قوی است و باز به عبارت سادهتر وقتی کسی نمیخواهد بفهمد، شما نمیتوانید او را وادار به فهمیدن کنید.
یک چیز جالب این است که وقتی از یک منکر علم میپرسید که من آخر چه شواهدی به تو ارائه کنم که قانع بشوی، اشتباه میکنی، معمولا سکوت میکند.
در سال ۲۰۱۸ از کنفرانس بین المللی زمین مسطح در دنور در کلرادو دیدن کردم و این اتفاق دقیقا برای من افتاد. اگرچه نتوانستم هیچ کسی را قانع کنم، اما توانستم وادارشان کنم به من گوش کنند. احساس کردم که آنچه آنها ندارند، فکتها نیست، بلکه حس اعتماد است.
آنها حس بیگانگی و آوارگی ناشی از یک فرهنگ بزرگتر را داشتند، فرهنگ و جامعهای که مملو از نخبگان و متخصصانی بود که آنها را تحقیر میکردند و همیشه به آنها میگفتند چه کنند.
در این محیط، آنها به این نتیجه رسیده بودند که با اعتقادات عجیب و غریبی که یک جامعه و هویت جایگزین را برایشان تعریف میکند، میتوانند یک هویت جدید برای خودشان بسازند.
اگر میخواهید آنها را متقاعد کنید، باید نه تنها بر آنچه که آنها اعتقاد دارند، تمرکز کنید، بلکه باید بدانید که چرا آنها آن چنین باوری پیدا کردهاند.
۵. انکار علم اشتباه نیست – دروغ و شیطنت و مکر بزرگ پنهانی در پشت آن پنهان است!
مکانیسم شروع انکار دانش این است که اعتقادی ساخته بشود که دیگران بتوانند باورش کنند.
نکته کلیدی این است که اکثر منکران علم صرفا و فقط سربازان ساده و پیادههای ارتش منکران علم هستند. ژنرالهایی با اهداف خاص این آدمها را رادیکال میکنند و جلوی شما میاندازند!
افرادی هستند که عمداً برای اهداف خودخواهانه، اعم از اقتصادی، سیاسی یا ایدئولوژیک، اطلاعات غلط علمی ایجاد میکنند. این اطلاعات غلط سپس جامعه بزرگتری را تغذیه میکند و در آنجا از طریق رسانههای اجتماعی و رسانههای حزبی تقویت میشود.
این یک ذهنیت “ما در مقابل آنها” ایجاد میکند، حتی در مورد اطلاعات بنیادی و به صاطلاح بیضرر علمی!
هنگامی که مردم را به اندازه کافی قطبی کردید و جامعه را چندپاره کردید و به آنها تنفر و بیاعتمادی از پاره دیگر را یاد دادید، میتوانید کاری کنید که آنها هر چیزی را باور کنند.
این دقیقاً همان نتیجهای است که نابکاران و شیطانهای سازندگان اطلاعات غلط میخواهند.
سازندگان تبلیغ دروغ و متخصصان پروپاگانداها با مهارت یک نسخه جایگزین از حقیقت میسازند و از آن برای کسب سود بیشتر و همچنین کنترل جامعه استفاده میکنند.
اگر گاهی با یک منکر علم مشکل پیدا میکنید و حس نمیکنید که نمیتوانید با او یک گفتگوی دوستانه داشته باشید و احساس همدلی با او کنید، کافی است که به یاد بیاورید او یک قربانی این سیستم است. او عضو ساده پیادهنظامی است که توسط دستهای آشکار یا پنهان رادیکال شده.