شوستاکوویچ و الیاسبرگ، مردانی که شهر در حال مرگ لنینگراد را با موسیقی و امید زنده کردند – معرفی کتاب رهبر ارکستر، نوشته سارا کوئیگلی
داستان محاصره و مقاومت میهنی مردم روسیه در شهر لنینگراد، الان دیگر تبدیل به یک داستان تاریخی برجسته و افسانه واقعی شده است و در نزد مرد روسیه شاید به اندازه داستان دانکرک و تخلیه معجزهآسای صدها هزار سرباز در محاصره، محترم باشد.
در روز 8 سپتامبر سال 1941، نازیها دومین شهر بزرگ روسیه یعنی لنینگراد را محاصره کردند و کلیه ارتباطش را با دنیای خارج قطع کردند. هیتلر دستور داده بود که این شهر از چهره دنیا پاک شود.
در سه سال بعدی 1.4 میلیون نفر از ساکنان شهر، شهر را ترک کردند یا تخلیه شدند و 1.5 میلیون نفر در اثر گرسنگی یا علل دیگر مردند. وقتی محاصره شهر خاتکه پیدا کرد، تنها 700 هزار نفر در داخل آن زنده مانده بودند.
یکی از کسانی که از شهر تخلیه شد، دیمیتری شوستاکوویچ بود. بله! همان آهنگساز مشهور تاریخ موسیقی دنیا. مردی که از چند سال قبل آوازه شهرتش همه جا را گرفته بود، دستگاه داخلی دولتی شوروی احساس دوگانهای نسبت به او داشت.
او قبل از اینکه از شهر برود سه موومان از سمفونی جدید خود را به پایان برده بود. در آن زمانه بلاخیز، او به این فکر افتاد که در این شهر در حال مرگ، با هنر روح تازهای بدمد. اما ارکستر فیلارمونیک اصلی این شهر را ترک کرده بود و فقط ارکستر رادیوی این شهر باقی مانده بود.
شوستاکوویچ خانوادهاش شهر را ترک کرده بودند، اما یک کپی از سمفونی او با یک هواپیمای سبک که بر فراز شهر پرواز میکرد، پایین انداخته شد.
حتی آن دسته از موسیقینوازهایی که سالم بودند از نظر جسمی ضعیف شده بودند و روان از هم گسیختهای به خاطر مصائب جنگ پیدا کرده بودند. به علاوه سمفونی حدود یک ساعت و 15 دقیقهای هم پیچیده بود و تمرکز روی آن با تروماهای روحی وارده، دشوار بود.
رهبری این ارکستر خسته را فردی به نام کارل الیاسبرگ بر عهده داشت. او کارش در شرایطی شروع کرد که تنها 15 موزیسین داشت. فراخوانی انجام شد تا هر موزیسین دیگری که در شهر باقی مانده به گروه آنها بپیوندند، حتی اگر در شرایط دشواری مانند مرگ اعضای خانوادهشان باشند.
در9 آگوست سال 1942 شهر شکستناپذیر، شاهد اجرای نخستین سمفونی هفتم شوستاکوویچ بود. بلندگوهایی با صدای بلن صدای ارکستر را به گوش آلمانیها هم میرساندند، دقایقی بعد از اتمام کنسرت، همچنان سکوت بهت همه جا را فراگرفته بود.
در کتاب رهبر ارکستر، نوشته سارا کوئیگلی، این نویسنده اطلاعات واقعی تاریخی را دراماتیزه کرده، او نهتنها شوستاکوویچ و الیاسبرگ را زنده کرده، بلکه به نوعی روح روس را هم زنده کرده است.
این نویسنده یک شهروندی نیوزیلندی است که در شهر برلین زندگی میکند.
اجراهای متعددی از سمفونی هفتم در یوتیوب وجود دارد.
کتاب رهبر ارکستر
نویسنده: سارا کوئیگلی
مترجم: فاطمه تناسان
نشر نیماژ
بخوانید:
معرفی کتاب هیاهوی زمان