ژنتیک ما از نظر احتمال پیدایش بیماریهای روانپزشکی میتواند یکی از عواملی باشد که بر انتخاب محل اقامت ما تاثیر میگذارد
داستان این است که در ماه اکتبر در مجله روانپزشکی جاما که جزو مجلات معتبر پزشکی است، مقالهای منتشر شده که نگرش ما را در زمینه گزیدن محل سکونت تغییر داده.
بیماریها و اختلالات روانپزشکی حاصل تعامل و برآیند شرایط درونی و محیطی هستند. به عبارت ساده هم شرایط زیستی دستگاه عصبی که ناشی از ژنتیک و شرایط دوره تکامل جنینی و دوران حساس کودکی هستند و هم عوامل پیرامونی مانند تغذیه، بیماریها، تروماها، نحوه برخورد خانواده و جامعه و شرایط اقتصادی و فرهنگی جامعه بر روان ما مؤثر هستند.
ما پیش از این میدانستیم که زندگی در شهر به سبب تنشها یا آلودگیها، میتوانند افراد را مستعد اسکیزوفرنی یا برخی اختلالات دیگر کنند.
اما تحقیق منتشر شده یک ارتباط برعکس را مشخص کرده است. یعنی گرچه همچنان معتقد هستیم که محیط بر پیدایش مشکلات روانپزشکی مؤثر است، خود افرادی که از نظر ژنتیکی مستعد برخی بیماریها هستند، متمایل به برگزیدن محل سکونت متفاوتی مثلا شهرهای بزرگ میشوند.
در این تحقیق 385793 بررسی شدند. آنها دو گروه بودند آنهایی که زندگی در روستا را ترجیح داده بودند و آنهایی که از روستا به شهر آمده بودند.
مشخص شد که اصلا دسته دوم از نظر ذاتی و ژنتیکی خظر بالاتری برای اوتیسم، بیاشتهایی عصبی، اختلال دوقطبی و اسکیزوفرنی داشتهاند. در حالی که خطر ژنتیکی کمتری برای ADHD داشتهاند.
جاناتان کلمن یکی از نویسندگان این مقاله و مدرس در کالج کینگ لندن است. او تاکید میکند که این تحقیق اثرات نامطلوب زندگی در شهرها بر سلامت روان را نفی نمیکند، اما در عوض از این ایده حمایت میکند که افرادی که استعداد ژنتیکی بیشتری برای سلامت روانی بدتر دارند، احتمال بیشتری دارد که به شهرها نقل مکان کنند.
برای رسیدن به این نتیجه، کلمن و همکارانش دادههای ژنتیکی افراد 37 تا 73 ساله را که در پروژه Biobank انگلستان شرکت داشتند، بررسی کردند.
این تیم امتیاز خطر پلی ژنتیک (چند ژنی) را برای هر شرکتکننده از نظر مشکلات سلامت روانی محاسبه کرد. امتیاز خطر پلی ژنتیکی اندازهگیری خطر بیماری بر اساس ژنهای فرد است. این امتیار البته فقط یک تخمین است.
پس خطر ژنتیکی بالا برای انواع اختلالات روانپزشکی ممکن است بر انتخاب محل اقامت فرد هم تأثیر بگذارد.
البته مطالعات دیگری هم انجام شدهاند که نشان میدهند شهرها واقعاً میتوانند برای سلامت روان مفید باشند زیرا شهرها نوعی تعاملات اجتماعی را ارائه میکنند که به سلامت روان کمک میکند.
اما نتیجه جانبی این مطالعه این است که ژنتیک ما میتواند بر انتخاب محل اقامت ما تاثیر بگذارد. هر چند تنها به عنوان یک فاکتورها.
شدت و ضعف این حالت مشخص نیست و احتمالا از فردی به فرد دیگر متغیر است. باز هم شاید بتوان تخیل کرد و گفت اینکه برخی از ماها سالها از جایی تکان نمیخوریم و مثلا مهاجرت نمیکنیم یا برعکس آسان دل میکنیم، منشا ژنتیکی هم میتواند داشته باشد!