فیلم لوک خوشدست Cool Hand Luke با بازی عالی پل نیومن در نقش لوک خوشدست – داستان، نقد و بررسی
در نگاه اول ویژگیهایی که شخصیت لوک را از ضد قهرمانان دروان خود متمایز میکند جلوههایی نیست جز لبخندی که همواره بر لب دارد؛ چشمهای آبی معصوم و توان بذلهگویی که با بیتفاوتی در هر شرایطی از آن بهره میبرد. لوک روزهای زندگی خود را به گونهای در زندان سپری میکند که گویی آن را به چشم یک تجربه گذرا میبیند و احساس خطر در لغتنامه شخصیاش معنایی متفاوت دارد.
این خصوصیات به اندازهای پیش میرود که منتقد فقید راجر ایبرت معتقد بود؛ لوک از موقعیت خود در زندان لذت میبرد. واقعیت امر این است که مهمترین رکن تشکیل دهنده شخصیت لوک تلفیقی از نقاب شخصیتی و خواستههای برآمده از نهاد اوست که طی گذراندن دورانی سخت در مقاطع مختلف زندگی به دست آمده. خصایصی که مشخصا لوک با پشت سر گذاشتن تجربیاتی غامض به آن دست یافته و حال در دوران اسارت نیز قادر به خنثی کردن آن نیست. لوک به هیچ عنوان حاضر به قبول شکست نیست، چه زمانی که در مسابقه مشتزنی شرکت میکند و چه زمانی که بر سر خوردن تخممرغها شرطبندی میکند.
غرور، عملگرایی، خود انگیختگی و بلندپروازی راز ماندگاری شخصیت لوک در تاریخ سینما به شمار میآیند. این خصایص را میتوان منشا اصلی مشکلات او با مذهب دانست. در سکانسهای پایانی فیلم استیوارت روزنبرگ ما با این واقعیت مواجه میشویم که لوک تا لحظات پایانی اعتقادات مذهبیاش را در خیابانهایی که عاقبت او را به زندان کشاندهاند جا گذاشته است. او در حقیقت نماینده دوران نابسامان جان. افکندی است؛ جنگ، فقر و بزهکاری برآمده از آن دروان را تجربه کرده و در انتهای داستان زندگیاش، خود را در کلیسای زندان، در حالی که نگهبانان متر صد شلیک به او هستند مییابد. شخصیتی مغرور که حال در خلوت خود راضی به زانو زدن و درخواست معجزهای از پروردگارش میشود؛ عملکردی که با اولین نشانه منفی از آن پشیمان شده و نقاب همیشگیاش را بر چهره میزند؛ لبخندی که خونسردیاش را در هر شرایطی نشان میدهد.
سخت است بازیگر دیگری را جای پل نیومن در این نقش متصور باشیم. نیومن در سیر تکاملی شخصیت ضد قهرمانهایی که در آن سالها ایفا میکرد (از ادی تند دست در بیلیاردباز گرفته تا هادبانن در هاد و یا جان راسل در مرد) به یکی از بهترین نقشآفرینیهای کارنامهاشگره خورده است. او کاراکتر لوک را به اندازهای باورپذیر ایفا میکند که از او سنگ محکی جدی برای ضد قهرمانان دهههای بعد به جا میگذارد؛ پرترهای از جوانان یاغی آن دوران که این بار از مرز استعاره گذشته و به بررسی اینگونه شخصیتهای محبوب در اسارت و زندانی حقیقی (نه گرفتار آمده در تابوهای اخلاقی و کهنه شده اجتماعی) میپردازد.
نیومن در این اثر تجسمی بینقص از شخصیتی معترض را ارائه میدهد که گرفتار شرایط ناخوشایند زمانهاش شده و قدرت بروز تام و کمال بعدهای معترض وجودی خود را ندارد. پایانبندی تلخ لوک خوش دست گرچه با لبخند همیشگی و نگاه او رو به دوربین کنراد هال رقم میخورد ولی الهام بخش نسلهای بعدی ضد قهرمانان درون و بیرون دنیای فیلم و بازیگرانی چون تام کروز، براد پیت و… میشود.
نوشته آرش واحدی